انعطافپذیری دکتر شریعتی
گفتوگو با حسین مهدیان
خاطرم هست یک بار خودم با ایشان درباره بعضی از اشتباهاتش صحبت کردم، یک بار هم با آقای فلسفی صحبت کرد که خیلی جالب بود. من یک بار برای دیدار با دکتر به منزل پدر دکتر شریعتی رفتم که آپارتمانی روبروی حسینیه ارشاد بود و ایشان در طبقه دوم آن زندگی میکرد.
من به دکتر شریعتی گفتم شما در طبقه بندی روحانیون گفتهاید آخوندها اگر صدای خوبی داشته باشند، منبری میشوند و اگر صدای خوبی نداشته باشند محرابی میشوند این تقسیم بندی درستی نیست و با آنچه که خود شما درباره بعضی از روحانیون بزرگ و مصلح و مبارز گفتهاید، تناقض دارد.
شما در آثارتان از امام خمینی، آیتالله طالقانی، آقای مطهری، از سید جمال اسدآبادی و خیلیهای دیگر تمجید کردهاید، اینها نه محرابی بودند نه منبری و در درجه اول هم دغدغه سیاسی و اجتماعی داشتند. ایشان حرف مرا قبول کرد، دکتر شریعتی واقعاً هیچ اصرار و پافشاری بر نظرات خودش نداشت و خیلی به راحتی میپذیرفت.
مورد جالبتر جلسهای بود که ایشان در منزل ما با آقای فلسفی داشت. من خاطرم هست که آقای فلسفی با آن طرز بیان و نظم فکری و قدرت استدلالی که داشت بعضی از نکات قابل خدشه در سخنان و آثار دکتر شریعتی را محترمانه گوشزد کرد. آقای شریعتی با نهایت ادب و احترام گوش کرد و پذیرفت و این برای من واقعاً قابل تحسین بود.
من در مصاحبهای گفتهام که شریعتی پیوسته در کشاکش تقدیس و تکفیر بوده است. یک عده مثل فرقانیها از او بت ساختند و عدهای هم بالای منبر به او تعرض میکردند و اتفاقاً این افراد موجب میشدند که او به طرف جواب دادن و ادامه دعوا سوق پیدا کند.
اما این مسئله غیر قابل انکار است که دکتر شریعتی در جلوگیری از گرایش جوانان به طرف مارکسیسم که یکی از پدیدههای قوی و روز جامعه بود و داشت به سرعت در بین آنها جا باز میکرد، نقش بسیار برجستهای داشت.
بعد از انقلاب روزی با آقای بهشتی کار داشتم و رفتم دفتر حزب، کارم طول کشید و به اتفاق ایشان به طرف منزل برگشتم. در اثنای سخن، بحث به دکتر شریعتی کشید. ایشان گفت:
دکتر شریعتی در زمانی که دانشجویان به هر دلیل از روحانیت فاصله گرفته بودند، تنها کسی بود که آنها را به طرف اسلام و شخصیتهای اسلامی جذب کرد و من این را در فرصتی خواهم گفت.
که البته ایشان این کار را هم کردند و یکی دو سخنرانی درباره دکتر شریعتی دانرد که چاپ هم شده است. نفس اینکه دکتر شریعتی وجود برخی از نقایص و اشتباهات را در آثارش پذیرفت، موجب میشود که من حساب او را از داعیه داران طرفداری از او جدا کنم.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.