شریعتی هرگز به فکر حذف فیزیکی روحانیت نبود

گفت‌و‌گو با حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خسرو‌شاهی

*گودرزی تحت تأثیر افکار اشخاصی مانند دکتر شریعتی قرار داشت؟ بعضی‌ها مدعی شده‌اند که او پیرو عقاید دکتر شریعتی بود؟

_ زنده یاد دکتر علی شریعتی افکار انحرافی نداشت و هرگز به فکر حذف فیزیکی روحانیت نبود، اگر هم نقدی و سخنی از آخوندهای سوء گفته، این در واقع ترجمه‌ای از کلمات ائمه اطهار (ع) است که در انتقاد از علماء سوء آن را به مراتب شدید‌تر و تند‌تر بیان داشته‌اند.
تا آنجا که در بعضی از روایات این قبیل علماء سوء دین به دنیا فروخته، زیان بار‌تر از سربازان یزید نامیده شده‌اند: اولئک اضر علی دین الله من جیش یزید بن معاویه، منهم خرجت الفتنه و الیهم تعود، امام معصوم این قبیل علما را منشأ فتنه نامیده است. از سوی دیگر دفاعی که مرحوم دکتر شریعتی از علمای راستین به عمل آورده، شاید هیچ روشنفکر دیگری غیر از مرحوم جلال آل احمد به عمل نیاورده است.
من در تاریخ ربیع الاول ۱۳۹۹ ضمن مقدمه‌ای، گفته‌های دکتر شریعتی را درباره علمای راستین اسلامی، همراه مقاله نامبرده درباره اجتهاد یا نظریه انقلاب دائمی، تحت عنوان روحانیت یا علمای اسلامی آورده‌ام و در دوران قبل از انقلاب منتشر شده است.
در یکی از سخنان خود دکتر شریعتی چنین آمده است:... از میان نویسندگان و سخنرانان و حتی علماء و فضلای اسلامی معاصر هیچ کس به اندازه من افتخار دفاع جدی و مؤثر عملی و فکری از این‌جامعه گران‌قدر را که امید بزرگ و سرمایه عزیز ماست، نداشته است... دکتر شریعتی در تاریخ ادیان می‌گوید: علمای شیعه پاک‌ترین گروه طبقه روحانی، از میان همه ادیان و مذاهب عالم در گذشته و حال به شمار می‌روند.
دکتر شریعتی در درس اسلام‌شناسی حسینیه ارشاد نقل می‌کند: در سال ۱۳۳۸ در جلسه انجام دانشجویان ایرانی فرانسه، جهانگیر تفضلی در سخنرانی خود گفت این آخوند‌ها عامل بدبختی مملکت و پایگاه استعمار بوده‌اند. من این‌ها را دوست ندارم. دکتر شریعتی ادامه می‌داد که من در آن لحظه بلند شدم و با داد و قال خودم را بر جلسه تحمیل کردم.
و گفتم: من تعجب می‌کنم، امروز به دور‌ترین قبیله آفریقایی هم اگر سر بزنید، این اصل بدیهی اخلاق و تمدن را آموخته‌اند که به عقیده دیگران ظاهراً احترام بگذارند. شما تا چه حد امپرمآب هستید که سال‌ها در مرکز تمدن و آزادی عقیده و احترام به عقاید دیگران زندگی کرده‌اید و هنوز نم رطوبتی از مدنیت به درزتان نرفته است؟
شما که از همه دعوت کرده‌اید، احتمال نمی‌دهید که کسانی چون من هنوز خیلی روشنفکر نشده باشند که بتوانند فرمایش‌های شما را تحمل کنند؟ چگونه بدون رعایت حرمت عقیده امثال من، این چنین هتاکی و اهانت می‌کنید؟ ثانیاً آقاجان مذهب که کلوچه قندی نیست که با ادا و اطوار خاص زنان آبستنی که ویار کرده‌اند و برای شوهرانشان ناز می‌کنند بگویید من مذهب را اصلاً دوست ندارم
ثالثاً گفتید آخوند‌ها پایگاه استعمار بوده‌اند، این یک مسئله ذوقی نیست که بگویید من آخوند دوست دارم، من آخوند دوست ندارم، این یک مسئله عینی و تاریخی است، باید سند نشان دهید و مدرک، تا آنجا که من می‌دانم زیر تمام قراردادهای استعماری را کسانی امضا گذاشته‌اند که همگی از میان ما تحصیل کرده‌های دکتر و مهندس و لیسانسه بوده‌اند و همین ما از فرنگ برگشته‌ها.
یک آخوند، یک از نجف برگشته، اگر امضایش بود من هم مثل شما اعلام می‌کنم که آخوند دوست ندارم اما از آن طرف پیشاپیش هر نهضت ضد استعماری و هر جنبش انقلابی و مترقی، چهره یک یا چند آخوند را در این یک قرن می‌بینیم. از سید جمال بگیر و میرزا حسن شیرازی و بشمار تا مشروطه و نهضت اخیر.
*گفته می‌شود چون دکتر شریعتی با مرحوم شهید مطهری روابط حسنه‌ای نداشت، فرقان هم با ایشان به دشمنی برخاست تا سرانجام ایشان را ترور کرد؟

_ اولاً بی‌تردید در طلیعه طیف علمایی که دکتر شریعتی از آن‌ها دفاع می‌کند، افرادی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید مفتح قرار دارند، ثانیاً دکتر شریعتی به دعوت شخص آقای مطهری به تهران آمد و در حسینیه ارشاد به تدریس و سخنرانی پرداخت و برای کتاب حسینیه مقاله نوشت و گرنه اهالی حسینیه که بعداً مالکیت آن را دو قبضه سفارشی به نام خود ثبت کردند، اصولاً از دکتر شریعتی شناخت و با او آشنایی نداشتند.
نامه رسمی شهید مطهری در این مورد با عنوان برادر عزیزم و دانشمندم دکتر علی شریعتی موجود است. ثالثاً من در برخی جلسات خصوصی آن دو بزرگوار که حضور داشتم و یا در جلسات حسینیه ارشاد و سفرهای حج، شاهدی عینی ادب و احترام تام و تمام دکتر شریعتی نسبت به استاد شهید مطهری بودم.
حتی می‌توانم بگویم که من ندیدم که دکتر شریعتی با علمای دیگر این نوع رفتار ویژه متواضعانه و تلمیذانه را داشته باشد، بنابراین معقول نیست که کسی به عنوان دفاع از دکتر شریعتی دست به جنایت بزند و به ترور استاد شهید مطهری اقدام کند.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.