وجوه افتراق اندیشه دکتر شریعتی با رفتارهای فرقانیها
گفتوگو با دکتر سید محمد مهدی جعفری
*وجوه افتراق اندیشه دکتر شریعتی با رفتارهای فرقانیها در کجاست؟ آیا اینها واقعاً به شریعتی اعتقاد داشتند و در درسهای او شرکت میکردند؟
_ فکر نمیکنم. البته شاید گودرزی گاهی به حسینیه ارشاد میرفته، البته من ندیدم، ولی گمان میکنم فعالیتشان بعد از فوت دکتر شریعتی بود. دکتر شریعتی یک دستگاه و نظام فکری داشت که شاید بتوان به آن گفت اصلاحطلبی او میخواست در تلقی سنتی دین از طریق زدایش، یعنی زدودن چیزهایی که به دین بسته شده، اصلاحاتی کند.
یکی از چیزهایی که دکتر شریعتی میگفت به دین بسته شده و اساساً جزو دین نیست، دستگاه روحانیت است. میگفت این دستگاه و سازمان از مسیحیت اقتباس شده و این اتفاق هم از دوره صفویه روی داده است. در تاریخ ایران چاپ آکسفورد در جلد پنجم آن سازمانهای رسمی دوره صفویه توصیف شده که مردم را به روحانی و غیر روحانی تقسیم میکنند.
دکتر شریعتی میگفت روحانیت به عنوان یک سازمان از دوره صفویه پدید آمده در اسلام ما عالم دینی داریم، اما روحانیت به این معنا نداریم. در طول تاریخ علمای ما عمدتاً شغل داشتند و معاششان را از طریق آن شغل تأمین میکردند، وابسته به دستگاه رسمی نبودند و لذا توانستند کارشان را به درستی انجام بدهند. بعد که تشکیلاتی به نام روحانیت درست شد و روحانیون در دوره صفویه وابسته حکام و بعد هم وابسته مردم شدند، یک سلسله از خرافات و مسائل اضافی به دین وارد شد.
اینها این را از دکتر شریعتی گرفته بودند، بیآنکه این سخن دکتر شریعتی را هم بگیرند که میگفت: من دست طلبهای را که بدون کوچکترین چشم داشتی با حداقل معیشت در آن حجرههای نمور واقعاً به خاطر خدا درس میخواند، میبوسم و یا دست عالم دینیای که همه زندگی خود را وقف آگاهی بخشی به مردم کرده، میبوسم و به همین دلیل پیوسته از امام خمینی، آیتالله طالقانی، میرزای شیرازی، سید جمال و... تجلیل میکرد.
اما فرقانیها با چوبی که در دست گرفته بودند، هر کسی را که لباس روحانیت داشت، میراندند و اساساً با روحانیت از ریشه و اساس مخالف بودند، با اینکه گودرزی اوایل لباس روحانیت به تن داشت. این است که واقعاً از دکتر شریعتی فقط اصطلاحات را گرفته بودند، بیآنکه به مرزبندیهای او و مغز مطالبش توجه کنند، فقط ظاهر قضیه را گرفته بودند.
شما در جریان تحولات فکری دو سال مانده به انقلاب بوده یا در آن دخالت داشتهاید، از اولین کسانی که متوجه انحراف اینها شدند و گفتند باید با اینها رویارویی مستقیم داشت، شهید آیتالله مطهری بود.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.