شهید دکتر محمد مفتح


شهید دکتر محمد مفتح در سال ۱۳۰۷هجری شمسی در خانواده‌ای متدین و روحانی در شهر رزن دیده به جهان گشود. پدر وی مرحوم حاج شیخ محمود مفتح از واعظان مشهور همدان بود و چون تبحری تمام در عرضه ادب فارسی و عرب داشت اشعار بی‌شماری در مدح و منقبت و رثای اهل‌بیت سروده است. شیخ محمد علاوه بر سخنوری و وعظ به تدریس ادبیات فارسی و عربی در حوزه علمیه همدان نیز پرداخت. محمد مفتح در چنین خانواده‌ی روحانی مراحل رشد خود را طی کرد. محمد در همان دوران دبستان گاه‌گاهی همراه پدرش به مجالس وعظ و سخنرانی می‌رفت و برخی از اوقات پس از پایان سخنان پدرش برمی‌خواست و با صدای زیبا و دلنشینش خود به ذکر مصیبت اهل‌بیت می‌پرداخت. سپس محمد در سایه تربیت فقیهی عارف قرار گرفت و حضرت آیت‌ا..العظمی ملاعلی‌آخوند همدان جرعه‌هایی از چشمه اندیشه ناب را در کام شهید مفتح ریخت و در تکوین اندیشه‌های آن شهید نقش بارزی داشت. شهید مفتح پس از آن که مقدمات علوم عربی، فقه و بخشی از منطق را نزد پدر و اساتید حوزه همدان فرا گرفت در سال ۱۳۳۲ به قم هجرت کرد.
ذوق سرشار و استعداد عالی به همراه کوشش مداوم و وجود اساتیدی برجسته موجب آن شد تا مفتح به صورت تحسین برانگیزی دروس حوزه از جمله مسایل، مکاسب و کفایه را در طول سال‌های ۱۳۲۲،۱۳۲۴ فرا بگیرد و خود در زمره اساتید حوزه قلمداد گردد.
به لحاظ مقبولیت و محبوبیتی که این شهید بزرگوار بین طلاب و دانش‌آموزان کسب کرده بود عناصر امنیتی رژیم منحوس پهلوی به وحشت افتادند و در سال ۱۳۴۷ ساواک ایشان را از آموزش‌و‌پرورش اخراج و به نواحی بدآب و هوای جنوب کشور تبعید کردند. اما این تدابیر عوامل رژیم نیز نتوانست آن مجاهد نستوه را از طی مسیر متعالی خود باز دارد و ایشان روزبه‌روز دامنه تبلیغات آگاهی بخش خود را علیه رژیم خودکامه شاهنشاهی افزایش داد و در شهرهای مختلفی از جمله آبادان، اهواز خرمشهر، اصفهان، یزد، شیراز، کرمان، بندرعباس، زاهدان، همدان، کرمانشاه، ساری، بابل، بابلسر، آمل، چالوس، مشهد و ... فعالیت‌های تبلیغی وسیعی داشت.
شهید مفتح به منظور معرفی چهره اسلام، از طریق فضلا و نویسندگان حوزه مجمعی تحت عنوان «جلسات علمی اسلام‌شناسی» تشکیل داد. این مجمع فعالیت وسیعی را به منظور شناساندن چهره اصلی اسلام آغاز کرد در این جلسات که زیر نظر استاد والامقام تشکیل می‌شد فضلا و نویسندگان حوزه علمیه کتاب‌های خود را که در زمینه‌های گوناگون اسلام نوشته‌ بودند مطرح می‌کردند و پس از نقد و اصلاح‌‌های مورد لزوم با مقدمه‌ای که دکتر مفتح بر آنها می‌نوشت در معرض چاپ و دسترس عموم مشتاقان اندیشه‌های ناب اسلامی قرار می‌گرفت، این جلسات بعد از مدتی توسط ساواک تعطیل شد.
دکتر مفتح با همکاری دکتر بهشتی فعالیت تحقیقی دیگری را در قم آغاز نمودند و با ترتیب دادن جلسات سخنرانی در مسجد رضوی قم از اساتیدی چون شهید مطهری خواست تا در این برنامه شرکت کنند و به حاضران رهنمود بدهند.
«آثار و تالیفات دکتر مفتح»

با وجود آنکه دکتر مفتح در عرصه‌های گوناگون مشغول مبارزه با رژیم شاه بود از تالیفات و انجام پژوهش نیز غافل نبود و نگاشته‌های ارزشمندی به صورت تالیف و ترجمه از ایشان به یادگار مانده است که برخی از آنها عبارتند از:
۱. ترجمه برخی از مجلات مجمع‌البیان: تفسیر ارزشمند مجمع البیان در قرن ششم هجری به همت ابوعلی‌فضل‌بن‌الحسن الطبرسی به زبان عربی تالیف شد و از تفاسیر مشهور شیعه به شمار می‌رود جلد اول این تفسیر به قلم شهید آیت‌الله مفتح و آیت‌الله نوری همدانی ترجمه شد و جلد دوم و سوم را دکتر مفتح به تنهایی به فارسی برگرداند.
۲. حاشیه بر اسفار ملاصدرا: این حاشیه را دکتر مفتح در زمان تحصیل و تدریس خود بر کتاب «الاسفار الاربعه» ملاصدرا که یکی از مهم‌ترین منابع فلسفی و عرفانی شیعه است نگاشت. حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی این حاشیه را بسیار مفید و موثر بر شمرده است.
۳. روش اندیشه‌: این کتاب را دکتر مفتح در سال ۱۳۳۶ در علم منطق نوشته است که به عنوان کتاب درسی حوزه و دانشگاه از آن استفاده می‌شود.
۴. حکمت الهی نهج‌البلاغه: این کتاب در واقع پایان‌نامه تحصیلی دوره دکترای شهید مفتح می‌باشد که از ژرف‌نگری شمول و وسعت معانی و قدرت تحقیق بالایی برخوردار است و مولف در آن عالی‌ترین مضامین فلسفی و اعتقادی را به زبانی در خور فهم عموم مورد کنکاش و بررسی قرار داده است.
۵. آیات اصول اعتقادی در قرآن: شامل پژوهش‌های استاد در مباحث اعتقادی شیعه با تکیه بر آیات قرآن می‌باشد.
۶. نقش دانشمندان اسلام در پیشرفت علوم: شامل مجموعه مقالات استاد است که در سال چهارم مجله مکتب اسلام به تدریج انتشار یافته است.
۷. ویژگی‌های زعامت و رهبری: این کتاب شامل مجموعه مقالات استاد دراره ویژگی‌های زعامت و رهبری می‌باشد.
۸. مقالات: استاد شهید دکتر مفتح از طریق ارائه مقالاتی با نشریه «درس‌هایی از مکتب اسلام » به همکاری پرداختند. همچنین ایشان در سال ۱۳۳۶ با همکاری گروهی از نویسندگان حوزه، مجله«مکتب تشیع» را تاسیس نمودند. مقالات دکتر مفتح در این نشریه مذهبی از اعتبار خاصی برخوردار بود و وسیله اعتبار و ارزش مجله می‌گردید.
۹. مقدمه نویسی بر آثار دیگران: از دیگر کوشش‌های فکری دکتر مفتح نوشتن مقدمه بر آثار نویسندگان جوان حوزه می‌باشد که از مجمع علمی اسلام‌شناسی که خود تصدی آن را بر عهده داشت شروع شد و تا چندین سال بعد از این حرکت تداوم داشت.
شهید آیت الله دکتر مفتح از جمله علمای آگاه بود که با کوله‌باری از معرفت و معنویت که در حوزه علمیه قم کسب نموده بود مسئولیت گسترش فرهنگ اسلامی را در دانشگاه و سایر نهادهای مشابه بر عهده گرفت. این عالم روشن ضمیر با هجرت به تهران و نفوذ در دانشگاه توانست اندوخته‌های گران‌بهای حوزه‌ای خویش را در رگ اندیشه دانشگاه تزریق نماید و ارزش‌های معنوی و باور‌های دینی را در بین جوانان دانشگاهی احیاء نماید و دانشگاه را سنگری برای هدایت نسل روشنفکر جامعه قرار دهد. دکتر مفتح به عنوان روحانی برجسته در کسوت استاد دانشگاه و حوزه نقش موثر و ارزنده در جهت یکی از والاترین اهداف انقلاب اسلامی یعنی پیوند و وحدت حوزه و دانشگاه داشت.
«شهادت دکتر مفتح»

با پیروزی انقلاب‌اسلامی نه تنها فعالیت‌های دکتر مفتح خاتمه نیافت بلکه وی در ابعاد گوناگون صادقانه و با جدیت خاصی در سنگر‌های مختلف حضور یافت. او در حالی‌که عضو فعال و پر‌تلاش و موثر شورای انقلاب‌اسلامی بود ریاست دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را نیز عهده‌دار بود و برای تغییر نظام آموزشی و هماهنگ کردن آن با انقلاب کوشش زاید‌الوصفی به خرج داد. و در سالگرد شهادت آیت‌الله حاج‌سیدمصطفی خمینی(ره) اولین سمینار وحدت حوزه و دانشگاه را برگزار کرد.
اما سرانجام در صبح روز سه‌شنبه ۲۷‌آذرماه‌سال۱۳۵۸ هنگامی که دکتر مفتح می‌خواست وارد دانشکده الهیات شود مورد هجوم گلوله‌های سه تروریست از گروهک فرقان قرار می‌گیرد و دکتر به سبب شدت جراحات ۴ گلوله که به قسمت های سر، کتف، دست و زانو شلیک شده بود نقش بر زمین می‌گردد دانشجویان ایشان را به بیمارستان منتقل می‌کنند اما تلاش تیم پزشکی هم سودی نمی‌بخشد و در ساعت دوازده همین روز دکتر مفتح به‌‌ آرزوی دیرین خود که شهادت بود می‌رسد. پیکر پاک شهید مفتح پس از تشییع در تهران به قم انتقال یافت و به همراه دو پاسدار شهیدش «اصغر نعمتی» و «جواد بهمنی» در صحن حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.