ردگیری قاتل شهید مطهری

گفت‌وگو با دکتر علی مطهری

*در مورد هویت قاتل مرحوم مطهری و اینکه چه مدت بعد از دستگیری اعدام شد، بیشتر توضیح بدهید.

_ عرض کردم که جوانی به نام محمد علی بصیری و شاید حدود یک سال بعد از دستگیری شیوه دستگیری او هم خیلی جالب بود و خود من در دستگیریش نقش اصلی را داشتم، ما اوراقی را که این‌ها پس از ترور شهید مطهری در محل پخش کردند که در آن نوشته شده بود گروه فرقان مسئولیت این ترور را به عهده می‌گیرد ، جمع آوری کردیم.
من به خاطر آشنایی با چاپ و کاغذ و استنسیل در دوران قبل از انقلاب، یک چیزهایی دستگیرم شد. کاغذ را دادیم با ذره بین آنالیز کردند و رفتیم در بازار کاغذ که ببینیم این نوع کاغذ توسط چه کسی وارد شده است، متوجه شدیم کاغذ توسط شرکت زیراکس وارد شده و آن‌ها توزیع کننده هستند.
مشخص بود که فرقانی‌ها کاغذ را از شرکت زیراکس خریده‌اند، چون کاغذ‌ها زرد رنگ بود، امکان پیدا کردن خریداران آن از طریق شرکت زیراکس برای ما میسر بود، به اتفاق یکی دو تا از دوستانمان که کار تحقیق را به عهده داشتند، به شرکت زیراکس مراجعه کردیم. آن‌ها به ما دو آدرس دادند و گفتند کاغذهای زرد را به آن‌ها فروخته‌اند و در عین حال اشاره کردند که ما خودمان در شرکت از کاغذ زرد به عنوان یادداشت استفاده می‌کنیم.
این اشاره در ذهن ما این ظن را به وجود آورد که ممکن است کسی در شرکت زیراکس از این کاغذ برای گروه فرقان برده باشد. لیست کارمندهای آن‌ها را گرفتیم و معلوم شد که محمد علی بصیری از کارمندان شرکت زیراکس است و این کاغذ‌ها را از شرکت برای گروه فرقان می‌برده است. از آدرسی که از شرکت به دست آوردیم به منزل او مراجعه و دستگیرش کردیم.
او در چند روزی که در زندان بود وقتی دید حمید نیکنام اعتراف کرده، او هم به صراحت اعتراف کرد و حتی صحنه قتل را هم با دقت کشید و جزء‌به‌جزء صحنه ترور را برای ما توصیف کرد آقای لاجوردی هم دو سه بار با او دیدار کرد.
*ضاربان شهید مطهری چقدر نسبت به ایشان شناخت داشتند؟

_ ما در زندان دو تا متهم داشتیم به نام‌های کمال و سعید یاسینی که برادر بودند. در جریان شهادت آیت‌الله مطهری تصمیم سه نفره‌ای توسط حمید نیکنام و سعید واحد که در شاخه نظامی کار می‌کرد و کمال یاسینی که با عباس عسکری در شاخه فرهنگی کار می‌کرد، گرفته می‌شود و سه نفری قرار می‌گذارند مرحوم مطهری را به عنوان عامل تزویر بکشند.
عمق اطلاعات اعتقادی و مذهبی سعید واحد و بصیری بسیار کمتر از حمید نیکنام بود. سعید واحد دانشجوی دانشگاه شریف و محمد علی بصیری فارغ التحصیل دانشگاهی در جنوب مانیل فیلیپین بود. حمید نیکنام دانشگاهی نبود، ولی آدم تحصیل کرده و با مطالعه‌ای بود، حتی حوزه آقای مجتهدی را هم درک کرده بود و با حضور در کادر مرکزی و در کنار علی حاتمی، عملاً قائم مقام ایدئولوگ سازمان محسوب می‌شد.
اگر بخواهیم میزان شناخت آن‌ها را نسبت به شهید مطهری بدانیم، فقط باید روی شناخت حمید نیکنام تکیه کنیم که به نظر من زیاد بود، ایشان مرحوم مطهری را خیلی خوب می‌شناخت، اعتراضات و انتقادات شهید مطهری نسبت به دکتر شریعتی را خیلی خوب می‌دانست و از این جهت بغض شدیدی در ذهن او شکل گرفته بود.
او به اعتبار نزدیکی با روحانیت و حتی رفت‌و‌آمدی که به منزل شهید بهشتی داشت، شاید از بعضی از جزئیات رفتار آقای مطهری هم مطلع بود، لذا من معتقدم دو نفر دیگر کمتر اطلاع داشتند، ولی حمید نیکنام اطلاعات عمیق و وسیعی درباره شهید مطهری داشت.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.