شاید خودش هم نفهیمده که چه می‌گوید

گفت‌و‌گو با حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خسرو‌شاهی

*گودرزی چه بخش‌ها و یا سوره‌هایی از قرآن را تفسیر کرد و محتوای آن‌ها چه بود؟

_ مجلدات تفسیری وی به نام پیام قرآن شامل سوره‌های مختلفی چون روم، لقمان، شوری، فتح، حجرات، یس، صافات، مؤمن، احقاف، کهف، انبیاء، مریم، یوسف و فرقان و نور می‌گردد.
البته در آن‌ها از محتوا خبری نبود و بیشتر جمله‌پردازی و به کار گرفتن اصطلاحات چپ گرایانه بود، مثلاً در تفسیر سوره یوسف، گرگ را به معنای ضد‌انقلاب تفسیر کرده است و گویا حضرت یعقوب و یوسف برای سرکوب این ضد انقلاب فرستاده شده بود!
و یا در تفسیر سوره بقره، گاو بنی اسرائیل را سیستم سرمایه داری معرفی کرده و نتیجه گرفته است این گاو که شامل واسطه‌ها و سرمایه داران و صاحبان کارخانه‌ها و امثال این‌ها می‌شود، باید ذبح شود تا جامعه آسوده گردد! و روح را که خداوند من امر ربی می‌نامد، تراکم حیات رسالت یافته از فرمان پروردگار معنی کرده است! شاید خودش هم نفهیمده که چه می‌گوید!
در آیه دوم سوره بقره، ایمان به غیب را به معنای ایمان به غیب انقلاب تفسیر نموده و در رابطه میان غیب و صلاه هم می‌گوید: به طور کلی همه اصول تئوریک حزب توحیدی در مرحله غیب انقلاب در کلمه صلاه جمع شده‌اند و با همین جملات نامفهوم و قلمه و سلمبه، مرحله غیب انقلاب و شهود آن را مرحله پیش از انقلاب و پس از پیروزی آن! نامیده است.
نگرش او درباره مسائل قرآنی و معنوی یک نگرش مادی و دیالکتیکی است و همه چیز را به انقلاب و ضد انقلاب! سرمایه داری و ضد سرمایه داری و زندگی در حال تحول و تکامل دائمی! نسبت می‌دهد. حتی دجال در دوره آخر الزمان را هم امپریالیسم می‌نامد.
جالب اینجاست که وقتی در دادگاه از او درباره مسائل تز و آنتی تز و سنتز و دیالکتیک و مفاهیمی از این قبیل سؤال کردند، اطلاعتی از این مفاهیم نداشت! و پاسخ لازم را هم نتوانسته ارائه کند.
. / درباره محتوای تفاسیر گودرزی توضیح بیشتری بدهید؟

_ بررسی کامل محتوای کتاب‌های گودرزی که به عنوان پیام قرآن و با عناوین مختلف و با اسامی نویسندگان گوناگون منتشر می‌گردید، نیازمند فرصت مفصلی است و در یک گفتگوی کوتاه، طبعاً نمی‌توان به آن‌ها پرداخت. من فقط به نمونه‌هایی از این تأویل‌های شخصی، یا تفسیر به رأی اشاره کردم.
اشکال اساسی کار وی این است که او در جای جای کتاب‌هایی که به نام تفسیر منتشر ساخت، به رغم ادعای استفاده از تفسیر مجمع البیان، تفسیر طبری و تفسیر المیزان و یا حتی ادعای تلمذ در محضر علامه طباطبایی! (من هرگز او را در جلسه درس استاد علامه ندیدم) می‌کوشید تفاسیر شیعه را منتسب به شخصی به نام کعب بن ابی نماید که گویا یک یهودی سرمایه دار منافق بوده و به ظاهر اسلام را پذیرفته بود و این را مانند یک ترجیح بند در آثار خود تکرار می‌کرد.
همان طور که شیوخ وهابی وابسته به آل سعود (پترو دلار‌ها!) اصل تشیع را زائیده ذهنیت شخصی به نام عبدالله بن سبا باز یک یهودی منافق! می‌نامند! که طبق تحقیق تاریخی و عمیق علامه سید مرتضی عسگری در کتاب اسطوره عبدالله بن سبا چاپ تهران، بیروت، قاهره و... و نیز تحقیق اینجانب که در قاهره و تحت عنوان عبدالله بن سبا بین الواقع و الخیال، توسط دارالهدف و در تهران هم توسط مجمع التقریب تجدید چاپ شد! به اثبات رسیده است که اصولاً شخصی به نام عبدالله بن سبا وجود خارجی نداشته که پایه گذار تشیع باشد!
اتفاقاً کعب بن ابی، ادعایی گودرزی هم که گویا پایه گذار تفاسیر شیعه است، وجود خارجی ندارد و در هیچ کتابی وجود شخصی به این نام ذکر نشده است، البته در تاریخ اسلام سه نفر و جود دارند که نام آن‌ها به ظاهر شباهتی به فرد مورد ادعای گودرزی دارد، ولی این‌ها شخص مورد ادعای وی نیستند.
کعب الاحبار یک یهودی جدید الاسلام بوده که در جعل یا تحریف احادیث، ید طولانی داشته است و دیگری عبدالله بن ابی است که او هم یک منافق مرتبط با یهود مکه و مدینه بوده است. سومی هم ابی بن کعب از طلیعه داران تفسیر شیعی و پایه گذار بخش عظیمی از تفاسیر شیعه است. این شخص طبق اذعان مفسران شیعه و سنی به طور متفق مورد وثوق است و یهودی و سرمایه دار و منافق هم نیست.
ظاهراً گودرزی برای تخریب بنیادین تفاسیر شیعه و آغاز تفسیر نوین و خودسر! می‌خواسته با تکرار نام شخصی که وجود خارجی ندارد، تفاسیر شیعه را از اساس مبتنی بر پایه اندیشه‌های یک یهودی معرفی کند.
یکی از دوستان این نکته را به شهید مطهری منتسب نموده بود که گویا در مقدمه علل گرایش به مادی‌گری و ضمن انتقاد از کتاب‌های جدید تفسیری و تحت عنوان ماتریالیسم در ایران، به این امر پرداخته‌اند، که این نکته در مقدمه کتاب ایشان نیست.
بلکه شهید مطهری در مقدمه آن کتاب از ماتریالیسم منافق نام می‌برد و انتقاد می‌کند که بی‌تردید مقصود ایشان گودرزی و فرقه فرقان بود و همین هم در ادعانامه فرقان علیه ایشان، یکی از ادله وجوب ترور ایشان شمرده شده است.