فرقان گونه‌گان

گفت‌وگو با آیت الله مصباح یزدی

*چه رابطه‌ای بین ترویج اسلام منهای روحانیت آن هم توسط برخی ملبسین به لباس روحانیت با این طیف می‌بینید؟ به خصوص که این روز‌ها هم شاهد مصادیق شاخصی از این جریان هستیم. فلسفه این رویکرد چیست که این تز توسط کسانی ترویج می‌شود که خودشان قاعدتاً باید مدافع اینجایگاه باشند؟

_ من فکر می‌کنم این تاکتیک شناخته شده‌ای است که سابقه طولانی هم دارد. همه جا وقتی ملاحظه می‌شود که توده مردم، مجموعه‌ای از ارزش‌ها را پسندیده و قبول کرده‌اند و برای آن حاضرند فداکاری کنند، اگر بخواهند آن ارزش‌ها را از مردم بگیرند، بهترین کار این است از کسانی که مدافع آن ارزش‌ها حساب می‌شوند، استفاده کنند، چون مردم این ارزش‌ها را از کسانی که پرچمدار آن‌ها هستند، یعنی علمای دین یاد گرفته‌اند.
وقتی کسی را بخواهند علیه دین تحریک کنند و دینش را از او بگیرند، اگر بتوانند از میان کسانی که مروج دین حساب می‌شوند و مردم به آن‌ها اعتماد دارند، کسانی را پیدا کنند، خیلی راه‌شان باز و اسان می‌شود و لذا دشمنان دین حق، همیشه سعی می‌کردند عوامل خود را از میان کسانی انتخاب کنند که مردم آن‌ها را به عنوان متولیان دین خود می‌شناسند.
این روش متداولی است، وقتی می‌خواهند با اسلام مبارزه کنند، مستقیماً نمی‌گویند اسلام بد است، چون کسی زیر بار نمی‌رود و اقدامشان در نطفه خفه می‌شود، اما اگر بگویند اسلام خیلی هم خوب است و ما هم موافقیم، اما شما اسلام را بد فهمیده‌اید، دلیلش هم این است که فلات عالم این را گفته، کارشان آسان می‌شود، چون مردم می‌گویند ما دین را از عالمان گرفته‌ایم و این هم عالم است، لابد درست می‌گوید.
از آنجا که خواسته‌های حیوانی افراد هم با چنین تعبیر و تفسیرهایی تأمین می‌شود، کار این‌ها می‌گیرد. بنابراین خیلی روشن است که حتی وقتی می‌خواهند با دین مخالفت کنند، این کار را به دست کسانی انجام بدهند که به نام مدافعین دین شناخته می‌شوند.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.