فقط تظاهر به فقر و حتی جلنبری میکردند
گفتوگو با ماشاءالله رحیمی
... یادم هست آن روزی که ایستادم و مخفیانه به حرفهای گودرزی گوش کردم، یکی از حرفهایش این بود که اگر این روحانیون خودشان را طرفدار پابرهنهها میدانند، چرا خودشان در شمال شهر زندگی میکنند؟ چرا با ماشینهای آنچنانی این طرف و آن طرف میروند؟ با این حرفها توانسته بود جوانها را جذب کند و این مطالب را در ذهن آنها جا بیاندازد.
بعضی از این جوانها میآمدند و به ما میگفتند: آقای مطهری لیبرال است. میپرسیدیم: چرا؟ میگفتند: صبحهای جمعه در خانههایی به منبر میرود که دکوراسیون آن منازل این قدر میارزد. کاملاً معلوم بود که اینها تراوشات مغزی این بچهها نیست، چون اینها خودشان بعضاً متعلق به همان خانهها بودند.
*بعد از محاکمه و اعدام اینها مشخص شد که خود اینها مال و اموال و حتی املاک فراوانی که از طرق مشکوک به دستشان رسیده بود، داشتهاند و فقط تظاهر به فقر و حتی جلنبری میکردند و عملاً خیلی بیشتر از کسانی که از آنها انتقاد میشد، ثروت داشتند.
_ همین طور است. این رویکرد فریبکارانه ابتدا از سازمان مجاهدین شروع شد، بعد در گروه فرقان عمده شد و سپس در گروههای دیگری که خودشان را طرفدار پابرهنهها جا زدند. پس از انقلاب هم در مجالس اولیه، تقریباً حرف اول را میزدند و توانستند رأی مردم را جذب کنند و به عنوان طرفداران مستضعفین و پابرهنهها بمانند و این جریانات متأسفانه هنوز هم که هنوز است وجود دارد و از بین نرفتهاند.
در واقع با ادعای طرفداری از مستضعفین، به رأی و نفوذ و امکانات اغنیاء چشم دارند و آنها را پله ترقی خود کردهاند. در اوایل انقلاب هم همین گروه ظاهراً سادهزیست و گروهی که سرمایهداری و پولداری را محکوم میکردند، برای غارت اموال اشرف و فرح و بسیاری از کارخانهها را همین آقایان تصرف کردند. از این طرف هم بین مردم خودشان را طرفدار مستضعفین معرفی میکردند.
در دوران قبل از انقلاب، آن زمان که گودرزی به مسجد قبا رفتوآمد داشت و هر گروهی که مبارزه میکرد، شهید بزرگوار حاج محمد تقی حاجطرخانی به آنها کمک مالی میکرد.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.