از که انتقام می گیرند...؟

منبع: روزنامه خراسان ۲۶ بهمن ۱۳۶۵


متن ستون سخن روز روزنامه خراسان

موضوع انفجار نارنجک در صفوف راهپیمایان یوم الله بیست و دو بهمن امسال در مشهد و عکس العمل امت حزب الله در تعاقب آن، هشداری بود برای آنانی که هنوز «مدار بسته» فکر می کنند و در حصار توهمات پوچ خویش به فتوحاتی نائل می شوند.

به راستی تحلیل صحیح از این مسئله چیست؟

آیا مسئله ای از شما را حل خواهد کرد یا شما را بیش از پیش به کویر نفرت خلق هدایت خواهد کرد؟ اگر بخواهیم این موضوع را از هر بعدی و از دریچه هر اندیشه و تفکری بررسی کنیم باز نامی جز یک «حماقت» بر آن نمی توان گذاشت. همان نامی که امت بر کارهای هم پالکی عراقیشان، صدام، می گذارند!
آری تروریسم کور، زمانی پا به میدان می گذارد که نقطه سپید هدف به تاریکی می گراید و پیروانش دچار نوعی جنون می گردند.
زمین و زمان را دشمن خود می پندارند و از همه چیز و همه کس قصد انتقام جویی دارند و دست به اعمال سبعانه ای می زنند که چیزی جز نزدیک ساختن فرجام حتمی شان یعنی نابودی را به دنبال نخواهد داشت و چنین است که هماهنگ با حرکات مذبوحانه «هم کیوسکی» خود، صدام که مردم بی دفاع را هدف راکت ها و بمب های اهدایی شرق و غرب قرار می دهد، ایشان نیز «مبارزه!» می کنند.
مبارزه با زن و مرد و کودک و جوانانی که تنها سلاحشان فریاد «الله اکبر» و شعار «مرگ بر آمریکا» است.
مبارزه می کنند با امت سلحشوری که عرصه را در میدان جنگ بر مزدوران امپریالیسم تنگ کرده و در پشت جبهه با منافقان و خوارج عصر، ستیز می کنند.
نارنجک مصری «۴۰تیکه» اهدایی امپریالیسم آمریکا را به میان مردم مسلمان پرتاب می کنند و این بی پناهان و پابرهنه ها را به خاک و خون می کشند و احتمالا در تحلیل های درون گروهی خود، نامش را بیداری مردم می گذارند.
اینان از مردم! انتقام می گیرند. چه آن که همین مردم بودند که در پی اطاعت امام، لانه های فساد و توطئه منافقان را یکی پس از دیگری در هم ریختند و آنان را به این فضاحت و رسوایی کشانیدند.
و اینک نیز همین مردمند که فقط با علم به اینکه فردا یوم الله بیست و دو بهمن یا تشییع جنازه شهدایشان می باشد، از هر کوی و برزنی به خیابان ها می ریزند و یک صدا فریاد بر می آورند «مرگ بر آمریکا، مرگ بر منافقین و صدام»
و این مردم هستند که نیت مقدس امامشان را مبنی بر حرکت به سوی جبهه ها قبل از تذکر،‌جبهه عمل می پوشانند و فوج فوج در قالب سپاه محمد(ص) و سپاه مهدی(عج) به سوی اردوگاه نور علیه ظلمت هجوم می آورند.
و چه توقعی غیر از این می توان داشت از کسانی که رهبرانشان ارتکاب فحشا را به عنوان «ارتقاء ایدئولوژیک» مطرح می سازند و بر آن نام «انقلاب» می نهند و اینجا روی سخن ما با کسانیست که هموز کاملا مسخ نشده و در تارهای عنکبوتی آنان کاملا گرفتار نشده اند و قدرت تعمق و بررسی برایشان باقی مانده است، دمی بنشینید و سر در جیب تفکر فروبرید و بنگرید در کدام قاموس اخلاق بشری! پرتاب نارنجک به میان صفوف متحد ضد امپریالیسم که در گفته ها و کردارهایشان برعلیه او مبارزه می کنند صحیح است آیا جز در قاموس استکباری محلی برای این نوع عمل وجود دارد؟
لحظه ای تفکر کنید و ببینید آیا رهبریت این گروهک، دقیقا در دامان امپریالیسم آمریکا نیست. همنشینی او با شاه حسین و نا مبارک و در همنوایی با دشمن استاندارد شده ملت ایران، صدام چه راز مکتومی را افشا می کند؟
همگونی این تحرکات با اعمال رذیلانه صدام چه چیزی را نشان می دهد؟