اللهکرم: دفاع مردم منافقین را در عملیات مرصاد شکست داد
نویسنده:
بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
حسین اللهکرم دلیل شکست منافقین در عملیات مرصاد را دفاع و حضور مردم در جبهههای جنگ با وجود پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران میداند.
وی افزود: وضعیت جنگ ایران در اواخر به گونهای بود که ما علاوه بر ۱۱۰۰ کیلومتر مرز خشکی با عراق، در ۱۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با آمریکا درگیر و به شکل مستقیم با دو کشور آمریکا و عراق در جنگ بودیم و در این شرایط ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت.
وی خاطرنشان کرد: در این زمان منافقین با در پیش گرفتن تئوری «گلوله برفی» که در طول مسیر با جمع کردن برفهای دیگر بزرگ میشود، وارد ایران شدند تا با پیوستن مردم، توده بزرگی شوند و به تهران برسند. البته آنها در محاسبات خود اشتباه کرده بودند.
اللهکرم با بیان اینکه پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، تحلیلهای متفاوتی مطرح میشد، توضیح داد: نیامدن مردم به صحنه یکی از آن تحلیلها بود که حضور مردم در جبهههای جنوب و غرب کشور ایران آن را باطل کرد. یکی دیگر از دیدگاههایی که مطرح شد، سست شدن مردم نسبت به نظام بود؛ در حالی که به نظر من در واقع زمینه بروز چنین تصوری گسترش جبهههای جنگ و حضور یک ابرقدرت در کنار عراق در خلیج فارس بود.
وی اضافه کرد: منافقین با این تحلیلها با یک سازماندهی عجولانه با پنج هزار نیرو به داخل ایران آمدند.
نیروهای آنان تا اندازهای کم بود که افراد تئوریک خود را هم وارد عملیات کردند و در ابتدا با بهرهگیری از لشکرهای عراق مناطق سرپل ذهاب، قصر شیرین، و گیلانغرب را تا صالحآباد به تصرف درآوردند. منافقین انتظار داشتند پس از گذشت از کرمانشاه مورد حمایت مردم قرار گیرند و به سوی تهران حرکت کنند.
او در پاسخ به پرسشی درباره دلیل سهولت ورود منافقین به خاک ایران توضیح داد: عراق پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران عملیاتهای گستردهای را در جنوب تا اهواز و خرمشهر و در غرب تا سرپل ذهاب انجام داد و منافقین با استفاده از عملیات عراق توانستند بدون هیچ مقاومتی در خط مقدم جبهههای ایرانی تا منطقه سرپل ذهاب پیش آیند. در آن زمان، مسعود رجوی قرارگاه فرماندهی خود را در کنار نیروهای عراقی در شهر سرپل ذهاب و پادگان ابوذر برپا کرد.
وی با تاکید بر اینکه اگر عراق خط مقدم ما را نمیشکست، منافقین بسختی میتوانستند وارد ایران شوند، اظهار داشت: عملیات منافقین در خاک ایران بدون گسترش در جناحها بود و آنها با یک تاکتیک اشتباه نیروهای خود را در جادهای که از غرب در یک دهلیز به سمت تهران بود حرکت دادند. این جاده در طول تاریخ مورد تهاجم قدرتهای بزرگ از شرق آسیا به سوی غرب اروپا و بالعکس بوده است؛ از آن دهلیز خشایارشاه، تیمورلنگ و بعد از آنها اسکندر مقدونی استفاده کردهاند. ویژگی آن جاده این است که کوتاهترین مسیر شرقی غربی است که نیروها را براحتی از میان توده عظیم کوههای زاگرس عبور میدهد و به سوی جنوب رشته کوه البرز هدایت میکند. ایده منافقین این بود که از طریق این جاده به تهران برسند.
وی ادامه داد: منافقین در آن حمله از تاکتیک آتش و مانور استفاده کردند و در سطح کلاسیک هم مدل نفوذ در عمق نیروهای مقابل را پیاده کردند که به علت عدم تصرف جناحها موفق به کسب پیروزی نشدند. ضمن آن که منافقین در شهرهای کرند و اسلامآباد غرب مقاومتهای محدود مردمی را از بین بردند، ولی در مقابل اولین یگان نظامی که در منطقه «چهارزبر» در مقابل آنها ایستادند زمینگیر شدند.
اللهکرم که در جریان عملیات مرصاد مسوول اطلاعات نیروی زمینی سپاه بوده است، مقاومت مردم در شهر اسلامآباد را قهرمانانه توصیف کرد و گفت: مردم اسلامآباد در کوچه و برزن شهر با منافقین میجنگیدند و دشمن هر زخمیای را که میگرفت، در مقابل دیوار اعدام میکرد و حتی بیمارستان اسلامآباد را هم به آتش کشید.
از سوی دیگر، یگانهای ارتش و سپاه برای جلوگیری از تهاجم دشمن به شهرهای جنوب، به آنجا اعزام شده بودند و لذا مردم، خود در مقابل منافقین مقاومت میکردند.
وی بیان داشت: وقتی منافقین در منطقه «چهارزبر» توسط نیروهای نظامی ما متوقف شدند، گروهی از مردم کرمانشاه، همدان و سایر شهرهای غربی بسرعت، خود را به چهارزبر رساندند. بنابراین ما توانستیم با سازماندهی نیروهای مردمی، استحکام لازم را در جبهه جنگ با منافقین به وجود آوریم.
اللهکرم بیان داشت: شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد در جناح شمالی با نیروهای خود ضربات سنگینی به دشمن زد، به گونهای که مسعود رجوی در روز سوم عملیات منافقین، منطقه را ترک کرد و رییس ستاد جنگ منافقین هم روز چهارم فرار کرد. به این ترتیب، نیروهای منافقین بدون داشتن فرماندهی به حال خود رها شدند و به کوهها گریختند که در روزهای بعد بعضی از آنها کشته و یا اسیر شدند.
وی در ادامه به بیان خاطرهای از عملیات مرصاد پرداخت و گفت: وقتی خودرو تبلیغاتی پیشروی منافقین را گرفتیم، از درون آن فیلمهای متعددی پیدا کردیم که حاوی مارشهای پیروزی و تبلیغات بود. آنها میخواستند آن فیلمها را از رادیو و تلویزیون ایران پخش کنند؛ وقتی ما پرسیدیم که چرا فکر میکردید به تهران میرسید، پاسخ دادند «فرماندهان ما گفته بودند هیچ مقاومتی در ایران صورت نمیگیرد و شما براحتی به تهران میرسید.»
اللهکرم با بیان اینکه آن زمان مسوولان ما انتظار آن حضور گسترده مردم در جبههها را نداشتند، تصریح کرد: در شرایطی که آمریکا در خلیج فارس با ما وارد جنگ مستقیم شده بود و عراق هم در جنوب عملیاتهای مختلفی را برای جداسازی خوزستان انجام میداد، مسوولان معتقد بودند که باید قطعنامه ۵۹۸ را بپذیریم. در همان زمان دفاع مردم در مقابل منافقین تردیدها را نسبت به حضور گسترده مردمی در دفاع از مرز و بوم کشورمان از میان برد. از دیگر سو، منافقین مرصاد را آخرین فرصت خود میدانستند. چون تصور میکردند مردم از نظام حمایت نمیکنند و آنها میتوانند براحتی به تهران برسند.
وی با اشاره به اینکه دیدگاه ما نسبت به سربازان عراقی و عناصر منافقین، دیدگاهی از سر ترحم بود، اظهار کرد: در جریان عملیات مرصاد، یک دختر منافق در حالی که ترکش خورده و یکی از دستهایش را از دست داده بود به فرماندهان رده بالای خود میگفت «مگر نگفتید ما به تهران میرسیم. من آخرین لحظات زندگیام را میگذرانم و خواستار تجدیدنظر در افکار فرماندهی هستم.» او آخرین لحظات عمر خود را در حالی سپری کرد که اعتقادش را به فرماندهان خود از دست داده بود.