تنگه مرصاد، غربال دهر

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۹ اسفند ۱۳۷۱

غربال دهر

قدم صدق هرگز بر صراط نمی لغزد … اصرار را چه بسا که مکر لیل و نهار بر دارالعماره کوفه بکشاند، اما غربال ابتلائات هیچ‌کس را رها نمی‌کند و اهل صدق را طوعا وکرها از اهل کذب تمییز می‌دهد مکاری چون ضحاک‌بن عبدالله نیز نمی‌تواند از چشم ابتلای دهر پنهان شود… و فاش باید گفت. این محضر عظیم حق جایی برای پنهان شدن ندارد.
رؤیای بلندی‌ها
بعد از قبول غیر منتظره‌ی قطعنامه از سوی ایران، عراق می‌خواست قبل از برقراری رسمی آتش‌بس، برگ برنده‌ای داشته باشد. برای همین هم جنگ مثل روزهای اولش شد و عراق خیلی از مناطق مرزی را دوباره اشغال کرد. یکی از این برگ‌های برنده، تبانی سازمان منافقین با ارتش عراق بود. به گفته‌ی بعضی‌ها، ستون‌کشی منافقین یک حرکت سیاسی بود. تا یک حرکت نظامی. گرچه بعضی‌ از اعضای اصلی به موفقیت این عملیات شک داشتند و آن را انهدام وسیع نیروهای سازمان می‌دانستند، اما محمد عطایی، از اعضا مرکزی سازمان، از قول مسعود می‌گوید که «صاحب خانه به ما فشار می‌آورد. ولی این فشار را نباید غیر دوستانه دانست. آن‌ها همان‌طور برای ما دل سوزند، که برای سربازان خود.»

«نباید دست از تلاش کشید. مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش‌ بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.» این صحبت‌های مروین دایملی، نماینده‌ی کنگره‌ی امریکا بود که ششم تیرماه همان سال در تظاهرات منافقین در واشنگتن، از یکی از کانال‌های تلویزیونی امریکا پخش شده بود. شب قبل از حمله، نوار ویدیویی این صحبت‌ها بین اعضاء و هواداران سازمان در مقر اشرف پخش شد. آن شب مسعود رجوی، رئیس سازمان، و خیلی از اعضاء و هوادارانش جمع بودند. یکی از فرماند‌ه‌های به اصطلاح تیپ‌ها، از کالک‌ عملیاتی پرسید. رجوی هم به نقشه‌ی بزرگ ایران اشاره کرد و گفت «این کالک عملیاتی است. شما به آسانی و طبق جدول زمان‌بندی شده‌ی سی و سه ساعته به تهران خواهید رسید و با سرنگونی رژیم، همه‌ی ایران در اختیار شما خواهد بود.» همه کف می‌زدند، سوت می‌کشیدند. در جدول زمان‌بندی عملیات، تنها دو و نیم ساعت تأخیر احتمالی ثبت شده بود. یعنی ساعت شش بعدازظهر کرند، هشت شب اسلام‌آباد و ده شب باختران و اعلام موجودیت دولتشان. مسیر حرکت جاده‌های اصلی با تانک‌های برزیلی، که چرخ‌های لاستیکی دارند و مناسب جاده‌ی آسفالته هستند. نام عملیات هم «فروغ جاویدان». بیست و پنج تیپ دویست نفره‌ی زن و مرد. یعنی نیروی عملیاتی.

چند روز قبل، تعداد زیادی از هواداران سازمان در کشورهای اروپایی و امریکا، با امکانات فراهم شده‌ی سفارت‌خانه‌ها و هواپیمایی عراق، وارد این کشور شده بودند. آموزش نظامی این نیروها یک ساعت و نیم بیشتر نبود. فقط خشاب‌گذاری و شلیک با کلاشینکوف.

سازمان به آنها می‌گفت «نیازی به آموزش نظامی نیست. ما به آسانی و بدون درگیری جدی وارد تهران خواهیم شد.» ضریب اطمینان سازمانی آن قدر بالا بود که به نیروهایش اجازه آوردن لوازم شخصی مثل پاسپورت عکس‌های خانوادگی، شماره تلفن دوستان و کادو برای آشنایان و… را داده بود. بعدها یکی از دستگیرشدگان در عملیات مرصاد می‌‌گفت «قرار بود بقیه‌ی وسایل و لوازم شخصی را بعداً برایمان بفرستند.»

ساعت دو و نیم بعد از ظهر سوم مرداد بود که منافقین از راه سرپل‌ذهاب به طرف شهر کرند غرب پیشروی کردند. پیش از این، عراقی‌ها با تصرف سرپل‌ذهاب و صالح‌آباد راه را برای منافقین هموار کرده بودند. اولین تانک‌های عراقی با آرم منافقین، ساعت شش و نیم وارد شهر شدند و تا پنج کیلومتری جاده کرند- اسلام‌آباد، ماشین‌های شخصی در حال فرار را تعقیب کردند، ولی دوباره به شهر برگشتند. تعدادی از منافقین که به نزدیکی اسلام‌آباد رسیده بودند، با قطع برق و تیراندازی و نفوذ بین نیروهای ارتش و سپاه، اوضاع شهر را آشفته کردند. با عقب‌نشینی تاکتیکی نیروها، کنترل شهر به دست منافقین می‌افتد. حالا نیروهای مهاجم فکر می‌کردند راه رسیدن به کرمانشاه هموار شده، اما نیروهای رزمنده در ارتفاعات چهارزبر (بیست کیلومتری اسلام‌آباد) خط پدافندی تشکیل داده بودند. منافقین در دویست متری نیروها زمین‌گیر می‌شوند. بعد از ظهر فردا. نیروها اسلام‌آباد را محاصره می‌کنند و با قطع سه راه اسلام‌آباد- کرند راه فرار دشمن را می‌بندند.

رجوی و همسرش با ماشین ضد گلوله خیابان‌های اسلام‌آباد و کرند را می‌گشتند. سه روزی می‌شد که منافقین اوضاع شهر را در دست داشتند و راه رسیدن به باختران بسته بود. فرمانده‌ها و رزمندگان اسلام در این سه روز آماده عملیات می‌شدند. پنجم مرداد، عملیات مرصاد با «رمز یا علی بن ابی‌ طالب» آغاز شد. رزمندگان، نیروهای دشمن را از سه راهی اهواز (پشت پمپ بنزین اسلام‌آباد) دور زدند و هلی‌کوپترهای هوانیروز هم موضعشان را در تنگه‌ی پاتاق بمباران کرند. حالا عقبه‌ی منافقین بسته شده بود. این یعنی عقب‌نشینی کامل منافقین در ساعت یازده. سه ساعت بعد، اسلام‌آباد آزاده شده بود و باقی منافقین یا به کوهستان‌های اطراف فرار کردند، یا با سیانور خودکشی. بعضی هم برای حفظ اسرار سازمان به رگبار گلوله بسته شدند. رجوی و اعضای رده بالای سازمان هم نیمه‌شب با هلی‌کوپترهای عراقی از کرند فرار کردند. حالا فقط مانده بود پاک‌سازی منطقه و کوه‌های اطراف.

تجهیزات منهدم شده دشمن:
• بیش از ۱۲۰ دستگاه تانک
• ۴۰۰ دستگاه نفربر
• ۹۰ قبضه خمپاره اندازه ۸۰ میلیمتری
• ۱۵۰ قبضه خمپاره ۶۰ میلیمتری
• ۳۰ قبضه توپ ۱۰۶ میلیمتری
یگانهای منهدم شده دشمن:
• بیش از ۲۰ تیپ مشترک منافقین و نیروهای عراق
غنایم:

• ۱۰۰۰ قبضه آرپی جی ۷
• ۷۰۰ قبضه تیربار کلاشینکف
• دهها دستگاه تانک و نفربر
• دهها دستگاه خودرو
• مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی و اسناد درون گروهی

تعداد کشته و زخمی منافقین:
• بیش از دو هزار کشته و زخمی
بعد از عملیات
شواهد و قراین و اسناد حکایت از آن دارد که منافقین نسبت به پیروزی خود در حرکتی که آغاز کرده بودند، اطمینان بالایی داشته اند . در این حمله تقریبا همه افراد رده بالای سازمان شرکت کرده بودند. منافقین شرکت کننده در این عملیات بسیاری از اشیا ء شخصی و لوازمی که معمولا یک نیروی عملیاتی به هنگام عملیات همراه خویش ندارند (نظیر پاسپورت ، عکس های خانوادگی ، شماره تلفن دوستان) را با خود آورده بودند ، آنها کاملا مطمئن بودند که در طول مسیر خود با مقابله جدی و درگیری قابل توجهی از سوی رزمندگان اسلام مواجه نخواهند شد و نهایتا به دلیل عدم احتمال برخورد با نیروهای اسلام موفقیت خود را قطعی می دانسته اند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در تحلیلی که بعد از خنثی شدن توطئه ضد انقلاب و در راس آنها منافقین در نماز جمعه تهران به عمل آوردند اظهار داشتند: " ... این ها تحلیلشان این بود که ملت از رهبری جدا شده و مردم به جنگ نمی آیند. ارتش حاضر نیست همراهی بکند و پاسداران هم آن صلابت سابق را ندارند بنابراین اعماق خاک ایران نفوذپذیر است و طراحی این است که یک حرکتی باید در عمق ایران انجام داد، از درون، حکومت را یا متزلزل کرده و یا سرنگون خواهند ساخت.... این ها فکر می کردند که از خط اول ما که عبور کنند، پشت قضیه، دیگر چیزی نیست. حتی تعداد افراد کمیته و سپاه هر جایی را هم تعیین کرده بودنداین مقدار نیرو در مقابل شما هست اینها با یک سیاست خاصی به داخل کشیده شدند.... یک چنین ضربه ای را به غیر از هدایت الهی و غیر از انفاس قدسیه رهبری که قضیه را به خوبی به این جا رسانند هیچ قدرتی در دنیا نمی توانست طراحی و اجرا کند."

دیدی ای دل به تنگه مرصاد
وعده ها را خدا تحقق داد؟

در صفی عاشقان خون حسین
در صفی ما کران بد بنیاد

آن صف عارفان شب افروز
وین صف جاهلان شب آباد

باور صبر آن ابر مردان
چشمه های زلال کوثر زاد

رحمت دوست بر صف مرصوص
بالهای بهشت خود بگشاد

لشکر نور راه شب را بست
در صف باطلان شرر افتاد

آن همه نقشه شیاطین را
یورشی داد نا گهان بر باد

پشت شیطان حیله گر بشکست
مکر او شد به جان او جلاد

لشکر سر سپرده ی ابلیس
سرخواری به خاک مرگ نهاد

به به از شوکت چنین فتحی
به به از " ربک لبالمرصاد "