شیرمردان لشکر انصارالحسین(ع) همدان؛ طلایه داران مرصاد

منبع: بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)

لشکر انصارالحسین(ع) همدان، طلایه داران عملیات مرصاد که اولین نیروی تدافعی حاضر در منطقه بودند و سد آهنین در مقابل ستون زرهی منافقین ایجاد کرده و از پیشروی آنان جلوگیری کردند، شیرمردان لشکر انصارالحسین(ع) همدان بودند که با فرماندهی سرداران شهیدشان حماسه آفرینی کردند.

روزهای پایانی تیر ماه ۶۷ بود و پادگان شهید شهبازی در آن منطقه میزبان رزمندگان لشکر ۳۲ انصارالحسین (علیه السلام) بود.

بعضی از گردانهای لشکر در منطقه بانه و بخشی دیگر در منطقه جنوب (اردوگاه شهید مدنی) مستقر بودند. روز ۲۷ تیر ماه، روزی تلخ و باور نکردنی بود. آن هنگام که بلندگوهای تبلیغات لشکر، اخبار ساعت ۱۴ و پیام امام خمینی (ره) را مبنی بر پذیرش صلح و قبول قطعنامه پخش کردند موجی از تأثر و اندوه همه جا را فراگرفت و آنگاه رزمندگان شنیدند که امام(ره) در پیامشان فرموده اند: "جام زهر را نوشیدم" بغض فروخورده اشان ترکید.

پادگان یکپارچه ضجه و فغان شد، آنها نمی توانستند امام را اینگونه ببینند و فقط آنچه مایه تسکین آنان بود این بود که امام هست و تا امام هست جای هیچ اندوهی نیست.

اما قبول قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران پایان کار نبود و نیروهای دشمن با تصور اینکه ما با قبول قطعنامه در موضع انفعالی قرار گرفته ایم تحرکاتی را در مرزها آغاز کردند و متعاقب آن شروع به پیشروی در داخل خاک جمهوری اسلامی کردند.

روز سوم مرداد ماه، رادیو از تجاوز دشمن به محورهای غرب و جنوب در مناطق جنگی خبر داد و بعد از ظهر همان روز که دشمن از قصر شیرین عبور کرده بود به سرپل ذهاب رسید و با گام های تجاوز تا کرند و سپس اسلام آباد به پیش آمد و در ساعت ۱۹ آن روز در لشکر انصارالحسین (ع) آماده باش صد در صد اعلام شد.

ولوله ای در میان رزمندگان افتاد و شوری کربلایی و عاشورایی وجود همه را فراگرفت، منافقین با پشتیبانی ارتش عراق رو به سوی کرمانشاه قصد تصرف آنجا را داشتند.

تنها نیروی موجود در منطقه رزمندگان لشکر انصارالحسین(ع) بودند که باید با همه توان در برابر حملات دشمن ایستادگی می کردند.

در آغاز قرار شد که برادران اطلاعات و عملیات لشکر برای جلوگیری از پیشروی سریع دشمن، شبانه به منطقه حسن آباد اعزام گردند از این رو، قریب به ۶۰ نفر از نیروهای اطلاعات و عملیات از پادگان شهید شهبازی عازم منطقه حسن آباد شدند و علی رغم کمبود نیرو و امکانات در مقابل ستون زرهی و خودرویی منافقین ایستادگی کرده و ساعتی از پیشروی آنها جلوگیری کردند.

فورا از فرماندهی پیام رسید که گردان ۱۵۵ حضرت علی اصغر (علیه السلام) در داخل تنگه اول که مشرف به جاده بود و گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر(علیه السلام) نیز بر روی ارتفاعات تنگه شیان مستقر و با تسلط بر تنگه اول آماده درگیری با منافقین شوند.

اما مسئله ای که فرماندهان را نگران کرده بود کمبود شدید مهمات بود و از این رو مهمات جیره بندی شد و برای هر اسلحه ۶۰ گلوله و هر قبضه آر. پی. جی دو موشک و برای هر قبضه گرینف یک نوار فشنگ ۲۵۰ گلوله ای در نظر گرفته شد.

بامداد روز چهارم مرداد ماه ۶۷ نیروهای دو گردان در حال آمادگی کامل، نماز صبح را سلاح بر دوش اقامه کردند.

در ساعت پنج صبح صداهای مبهمی به گوش می رسید و هر لحظه بیشتر و بیشتر می شد و ستونی از خودروها و زره پوش ها با چراغ های روشن هر لحظه نزدیک و نزدیک تر می شدند.

رزمندگان بنا داشتند از اصل غافلگیری استفاده کنند، فرماندهان گروهان ها و دسته ها مرتب فریاد می زدند که تا دشمن در تیررس شما نیامده، شلیک نکنید و این پیام بارها تکرار شد و ذکر دعا لحظه ای از لب بسیجیان مخلص قطع نمی شد.

آنها لحظه به لحظه به تنگه نزدیکتر می شدند. ساعت پنج و نیم صبح خودروی جیپی که آرم سازمان منافقین بر روی آن حک شده بود در ابتدای ستون نظامی دشمن نمایان شد.

این آرم سابقه بسیار تاریک و زشتی در ذهن رزمندگان ما داشت و آنان را به یاد سخن امام(ره) می انداخت که(منافقین از کفار بدترند)و همین دیدگاه عزم آنان را راسخ تر کرد.

خودروهایی که سپر به سپر در حال حرکت بودند به ۵۰ متری همانجا که کارخانه آسفالت قرار دارد رسیدند و از آنجا هم جلوتر آمدند.

هنگامی که ستون منافقین وارد تنگه شد، توده هایی از آتش گلوله و موشک از روی ارتفاعات تنگه شیان و کور کور بر سر منافقین و ستون نظامی شان فرود آمد.

بلایی آسمانی بر سر دشمن نازل شد و در همان دقایق آغاز عملیات چندین دستگاه از خودروهای منافقین به آتش کشیده شد و تعداد زیادی از افرادشان به هلاکت رسیدند.

این مقابله غافلگیرانه، سازمان رزم دشمن را به هم ریخت و منافقین سردرگم و کور به هر سو شلیک می کردند.

این دفاع جانانه آنچنان آنان را سر در گم کرده بود که بر سر یکدیگر فریاد می کشیدند و اعتراض می کردند.

در ساعت شش صبح، دشمن، اقدام به سازماندهی مجدد نیروهای درمانده اش کرد و در ساعت شش و ۱۰ دقیقه اولین تک پیاده دشمن از سوی دشت حسن آباد به سمت ارتفاعات و مواضع خودی آغاز شد.

نیروهای دشمن در دو محور چپ و راست با بهره گیری از دو گردان وارد عمل شدند و حجم عظیمی از گلوله های خمپاره، توپ و مینی کاتیوشا، دشمن را پشتیبانی می کرد.

چندین قبضه، پدافند هوایی هم به سوی نیروهای ما شلیک می کردند و در جبهه خودی کمبود مهمات باعث شد که فرماندهان فشار زیادی بر نیروهای خودی وارد کنند تا برای هر گلوله هدف گیری دقیق تری نمایند.

به دنبال تقاضای فرماندهان گروهان ها از پشت بی سیم مبنی بر فرستادن مهمات، دو دستگاه تویوتای خودی به سمت مواضع رزمندگان اسلام به پیش آمدند.

همه نگاه ها به آن دو خودرو دوخته شده بود و دشمن با اجرای آتش بر روی این دو خودرو تلاش می کرد تا مانع رسیدن آنها به رزمندگان اسلام شود.

با نزدیک تر شدن خودروها مشخص شد که بار آنها مهمات است، هر دو به داخل تنگه رسیدند و به سرعت، خود را از تیررس دشمن دور کردند و مدتی گذشت اما راننده یکی از آنها پیاده نشد، وقتی رزمندگان اسلام به آن خودرو نزدیک شدند، راننده را در حالی که تیر به بدنش اصابت کرده بود، شدیدا مجروح یافتند.

شجاعت آنها جبهه اسلام را تقویت کرد و مهمات را به برادران رساندند، به دنبال رسیدن مهمات نیروهای اسلام با شوری مضاعف و مقاومتی مثال زدنی آتش سنگین تری از مرحله اول را بر روی منافقین ریخته و صدها نفر از اعضای سازمان نفاق را به خاک و خون کشیدند.

این درگیری تا ساعت هفت و نیم ادامه پیدا کرد و دشمن با تلفات زیاد و خسارت فراوان شکست خورد و عقب نشینی کرد.

در ساعت هشت و نیم صبح دشمن با بهره گیری از خودروهای زرهی اقدام به تک نمود اما دوباره شکست خورد و عقب نشینی کرد.

دشمن در ۹ و نیم صبح، برای بار سوم تک زد اما این بار نیز با تحمل تلفات و انهدام تجهیزات از معرکه گریخت.

این پایداری و مقاومت ها مرهون غیرت رزمندگان آن دو گردان بویژه فرمانده دلاور گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر(علیه السلام)شهید بهرام مبارکی بود که صدای گرم او و سیمای مطمئنش در آن روز آتش و خون، آرام و قرار دل نیروها بود.

در میان رزمندگان چهره های نورانی و جذاب دیگری هم می درخشید، فرمانده لایق و دلیر اطلاعات و عملیات تیپ دو کربلا از لشکر انصارالحسین(علیه السلام)، شهید هادی فضلی بود که با وجود مجروحیت از ناحیه سر همچنان می رزمید و فرماندهی می کرد.

ساعت ۱۰ به ناگاه منافقین از فاصله دو کیلومتری طرفین جاده به دلیل کافی نبودن نیروهای خودی مستقر بر روی یال های مشرف به تنگه، به صورت مخفی توانستند به دور از دید رزمندگان، خود را به بالای ارتفاعات رسانیده و از آنجا با رزمندگان ما درگیر شوند.

در جناح چپ جاده(ارتفاع تنگ شیان)که گردان ۱۵۴ مستقر شده بود کار به درگیری تن به تن کشید و فرمانده مخلص و شجاع گردان ۱۵۴ شربت شهادت را نوشید.

از طرف دیگر موج عظیمی از نیروهای مردمی استان با شنیدن خبر حمله، خود را به پادگان شهید شهبازی که در پشت تنگه دوم، به فاصله دو و نیم کیلومتری مواضع منافقین قرار داشت رسانده و در قالب ۳۵ گردان رزمی سازماندهی شده بودند.

در همین اثنا هواپیماهای عراقی، پادگان را بمباران کرده و تعدادی از نیروهای مستقر در آن را به شهادت رساندند.

در زیر انبوه آتش دشمن، گردان های ۱۶۰ و ۱۶۶ لشکر انصارالحسین(ع) عازم ارتفاع تنگه شیان و گردانهای ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۵۷ و ۱۵۹ به تنگه دوم اعزام شدند تا در آنجا موضع پدافندی اتخاذ نمایند.

در روز چهارم مرداد درگیری با شدت هرچه تمامتر بین نیروهای اسلام و و نفاق بالا گرفت و عصر همان روز به گردان ۱۵۳ حضرت قاسم بن الحسن(ع)ماموریت داده شد که جهت پاکسازی قسمتی از ارتفاع تنگه شیان عملیات محدودی را انجام دهد.

بدین منظور با تاریک شدن هوا، نیروهای گردان به همراه اطلاعات و عملیات لشکر به سوی ارتفاعات حرکت کردند و در بین راه با کمین منافقین درگیر شدند که فرمانده گردان ۱۵۳ سردار شهید، مهدی ملکی به همراه تعدادی از یارانش به شهادت رسیدند.

آن شب در حالی سپری شد که حتی لحظه ای از آتش طرفین کاسته نشد. صبح روز پنجم مرداد ماه نیز، منطقه عملیاتی، شاهد تبادل آتش نیروهای درگیر بود.

از جناح گردان ۱۵۷ خبر رسید، محمد شیخ بابایی و رمضان مصباح، معاونین گردان، دقایقی قبل پرواز کردند.

بعد از ظهر همان روز گردان ۱۵۵ حضرت علی اصغر(ع)مأموریت یافت تا در یک عملیات، سد دفاعی دشمن را در تنگه اول در هم شکسته و تنگه را آزاد سازد.

نیروهای این گردان که از آغاز هجوم منافقین، نیروی تدافعی اصلی بودند با وجود خستگی، با شور و اشتیاق از این فرمان استقبال کرده و عصر همان روز با پشتیبانی آتش سایر گردانهای مستقر در خط و با استفاده از موقعیت مناسب از قسمت جنوبی پادگان شهید شهبازی به سوی ارتفاعات تنگه شیان حرکت کردند و در ساعات اولیه شب، خود را به پایین مواضع دشمن رسانیده و به انتظار فرمان عملیات ماندند. در حالی که نیروهای مهاجم دشمن پس از ۴۸ ساعت نبرد در لاک دفاعی فرو رفته بودند، در ساعت ۲۴ سرانجام انتظار به پایان رسید و دستور عملیات سرنوشت ساز مرصاد از سوی قرارگاه صادر شد.

در مرحله اول، نیروهای گروهان یکم از گردان ۱۵۵ با غریو الله اکبر به مواضع منافقین یورش بردند و بعد از ساعتی درگیری، مواضع دشمن را به تصرف خویش در آوردند.

در مرحله دوم گروهان دوم، از منفذ ایجاد شده، عملیات را ادامه داد و جاده یال منتهی به ارتفاع تنگه شیان را پاک سازی نمود. فرمانده گردان ۱۵۵ از پشت بی سیم خبر داد که در این عملیات فقط دو نفر از نیروهای خودی به شهادت رسیده اند.

نهایتا در ساعت دو بامداد روز ششم مرداد ماه پس از دو ساعت درگیری تمام مواضع دشمن پاکسازی شد و دشمن اقدام به عقب نشینی کامل از ارتفاع تنگه شیان نمود اما هنوز، افراد معدودی از نیروهای منافق در دامنه ارتفاع کور کور مقاومت می کردند که آنها هم ساعت پنج صبح بر اثر فشار شدید رزمندگان لشکر، اقدام به عقب نشینی از منطقه کردند.

در ساعت شش صبح، پس از عقب نشینی دشمن، گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل (ع) از تنگه اول وارد عمل شد و به تعقیب دشمن پرداخت.

این عملیات تعاقبی با ورود سایر گردانهای لشکر انصارالحسین(ع)و سایر لشکرها و یگانهای حاضر در منطقه و حرکت به سمت دشت حسن آباد و از آنجا به گردنه حسن آباد و نهایتا به اسلام آباد آغاز شد.

در زمان پیشروی رزمندگان لشکر در دشت حسن آباد، هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه ظاهر شدند و اقدام به بمباران منطقه کردند. در این بمباران، چند تن از رزمندگان و از جمله شهید هادی فضلی فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ۲ از لشکر انصارالحسین(ع)به شهادت رسیدند. وی سرداری بود که بارها و بارها پیکرش آماج گلوله ها و ترکش های دشمن قرار گرفته بود و سرانجام در روزهای آخر جنگ به ملکوت اعلی پیوست.

بدین ترتیب مراحل اصلی عملیات مرصاد به پایان رسید و منافقان سرشکسته و با برجای نهادن هزاران کشته و مجروح و همچنین تجهیزات نظامی فراوان به پشت مرزهای بین المللی ایران اسلامی عقب نشینی کردند اما از آنجا که بخش هایی از منطقه اسلام آباد، پاکسازی کامل نشده بود و برخی از عناصر منافقین در منطقه پراکنده شده بودند در تاریخ هشتم مرداد ماه، چند گردان از نیروهای لشکر انصارالحسین (ع) اقدام به پاکسازی روستاهای اطراف شهر و ارتفاعات مجاور کردند با این حرکت پرونده عملیات مرصاد به طور کامل بسته شد.

آری طلایه داران عملیات مرصاد که اولین نیروی تدافعی حاضر در منطقه بودند و سد آهنین در مقابل ستون زرهی منافقین ایجاد نموده و از پیشروی آنان جلوگیری کردند، شیرمردان لشکر انصارالحسین(ع) بودند که با فرماندهی سرداران شهیدی، همچون شهیدان هادی فضلی (فرمانده اطلاعات عملیات تیپ ۲ از لشکر انصارالحسین(ع)) بهرام مبارکی (فرمانده گردان ۱۵۴ ) مهدی ملکی (فرمانده گردان ۱۵۳ ) و رمضان مصباح و شیخ الاسلامی (معاونین گردان ۱۵۷ حبیب بن مظاهر) حماسه هایی جاوید آفریدند و دیگر بار تنگه احد را با ایثار و از خودگذشتگی حفظ کردند و باعث سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی شدند.