مرصاد، سند هوشياري هميشگي ملت
نویسنده:
بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
می‌گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می‌دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به‌همراه ستون‌ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین‌ها به صورت ستون حرکت می‌کنند»
گویی آن‌شب در عیاشی زیاده‌روی کرده بود. گویی شام را آنقدر سنگین خورده بود که فشار معده‌اش، قدرت مغرش را از کار انداخته بود. رجوی را می‌گوییم. او که هرروز را در رویای فتح ایران شب می کرد و هرسال این رویاهای واهی‌اش را تمدید می‌کرد.
جنگ تمام شده بود، درواقع قطعنامه ۵۹۸ سبب شده بود تا آتش‌بس اعلام شود، اما سربازان صدام دست بردار نبودند. آنها در هیچ قاعده و قانونی جا نمی‌شدند. همین شد که پس از اعلام رسمی سازمان ملل هم دست‌بردار نبودند و آمده بودند تا به روی خرمشهر رنگ خون بپاشند. گروهک تروریستی منافقین هم درست مثل کفتار و کرکس، به خیال خام رسیدن به ته‌مانده جنازه ایران آمده بودند تا فروغی جاویدان داشته باشند! آنها فکر می‌کردند قطعنامه باعث جدایی امام و امت شده است، اما زهی خیال باطل.
بچه‌های از جنگ برگشته، دوباره آماده شدند تا به خاکریزها برگردند. دست بر زانو زدند و با رمز یاعلی‌بن ابی‌طالب رفتند و درسی تاریخی با دست‌پرورده‌های امریکا و غرب دادند.
آنچه گروهک تروریستی منافقین تحت نام فروغ جاویدان (کشتار جمعی ملت ایران) صورت دادند در شرایطی صورت گرفت که کشورهای غربی مانند آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان ادعای تلاش برای برقراری آتش‌بس میان ایران و عراق را مطرح می‌کردند. آنها بر این ادعا بودند که قطعنامه ۵۹۸ با تلاش آنها برای تحقق صلح و ثبات در جهان و پایان دادن به طولانی‌ترین جنگ جهانی صورت گرفته است. آنها بر این ادعا بودند که از یک سو به مقابله با تجاوزگری عراق پرداخته‌اند و از سوی دیگر در جهت جبران اشتباهات گذشته در قبال ملت ایران گام برداشته و در ازای آن خواستار رویکرد مثبت ملت ایران به غرب بودند.
بررسی کارنامه غرب در آن مقطع زمانی نشان می‌دهد که آنها ادعای مذاکره و دوستی را سر داده و تلاش بسیاری داشته‌اند تا چهره‌ای بزک کرده را از خود نزد ملت ایران به نمایش بگذارند. حال آنکه در عملیات مرصاد دو اصل مشخص شد. نخست ادامه رویکرد تجاوزکارانه صدام که سودای اشغال ایران زمین را در سر داشت. دوم حملات گسترده گروهک تروریستی منافقین که در کارنامه‌اش جز قتل‌عام ملت ایران چیز دیگری را نمی‌توان مشاهده کرد. هر چند که رژیم صدام و منافقین تروریست چنان ادعا می‌کردند که به صورت خودجوش و با بهره گیری از شرایط آتش‌بس این اقدام را صورت داده‌اند اما گستردگی و هماهنگی‌های میان طرفین و حجم عملیات صورت گرفته نشانگر طرحی از پیش طراحی شده است که جز در اتاق‌های عملیات و اطلاعات آمریکا و انگلیس قابل طراحی نبوده است. برای اثبات این امر همین بس که سرکرده گروهک تروریستی منافقین در وصف حملات فروغ جاویدان می‌گوید: این عملیات در حد عملیات یک ابرقدرت است چرا که صرفا یک ابرقدرت است که در ۴۸ ساعت می‌تواند کشوری را اشغال نماید.
نکته دیگر در اثبات نقش غرب در تهدیدات این گروه تروریستی و رژیم بعث علیه تمامیت ارضی کشورمان آنکه وقتی سیستم‌های راداری آمریکا چنان توانی داشتند که خطوط نظامی و عملیاتی ایران را رصد کرده و به اطلاع ارتش بعث برسانند مسلما تدارکات گسترده ارتش عراق و منافقین برای حمله به ایران دور از رادارهای آمریکا نمی‌توانست باشد. بر این اساس تنها یک گزینه باقی می‌ماند و آن اینکه در حالی که ایران در حال مذاکره برای آتش‌بس بوده و کشورهای غربی به اصطلاح ادعای تلاش برای صلح و ثبات در منطقه را سر می‌دادند همزمان در تدارک حمایت پنهان از رژیم بعث و منافقین بوده‌اند تا بتوانند از معطوف بودن ایران به حاشیه‌هایی برای ضربه زدن به انقلاب و میهن اسلامی بهره گیرند. البته به لطف الهی و رشادت دلاورمردان این سرزمین، این توطئه با عملیات غرور آفرین مرصاد با شکست همراه شد اما درس‌های آن همواره برای این سرزمین باقی مانده است.
می‌گویند تاریخ گاه تکرار می‌شود و شرایط نسبتا مشابهی را در مقاطع مختلف می‌توان مشاهده کرد. اکنون ۲۶ سال از عملیات مرصاد می‌گذرد و بررسی رفتارهای غرب نکات قابل توجهی را نشان می‌دهد. کشورهای غربی با محوریت آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان بر این ادعایند که برای آشتی دادن ایران با جهان و حل مسئله هسته‌ای ایران، طرح مذاکرات جهانی را برگزار می‌کنند.
مذاکراتی که تاکنون ۶ دور آن برگزار شده و برای ۴ ماه دیگر نیز تمدید شده است. غرب در سال ۱۳۶۷ در حالی که از تلاش برای قطعنامه ۵۹۸ و کمک به امنیت ایران سخن می‌گفت همزمان از دشمنان قسم خورده ایران یعنی رژیم بعث صدام و منافقین برای ضربه زدن به ایران حمایت کرده و عملیاتی غافل گیرانه را علیه ایران اجرا کرد که اگر نبود بیداری نیروهای مسلح و اگر نبود هوشیاری صیادهای ایرانی، مسلما سرنوشتی نه چندان آشکار در انتظار کشورمان بود.
اکنون هر چند که رژیم بعث وجود ندارد اما کشورمان دشمنان قسم خورده‌ای همچون رژیم صهیونیستی دارد که برای نابودی کشورمان از هیچ جنایتی فروگذار نیست. گروهک تروریستی منافقین نیز علی‌رغم ضعف‌های شدید و از هم‌پاشیدگی جدی، همچنان با حمایت غربی‌ها فعال است و کشتار ملت ایران از اهداف و طراحی‌های آن است. هر دوی اینها دارای یک حامی واحد به نام آمریکا هستند چنانکه آمریکا سالانه ۱/۳ میلیارد دلار کمک نظامی به صهیونیست ها داشته و بدون اجازه آنها حتی آب نمی‌خورند. دفتر منافقین تروریست نیز در واشنگتن و البته دوستان اروپایی آمریکا همچون فرانسه فعال است.
می‌گویند احتیاط شرط عقل است. با همین موازنه نباید دور از ذهن داشت که در حالی که کشورمان برای دفاع از حقوق هسته‌ای در حال مذاکره با غرب است و آمریکا نیز در حالی با نقاب دوستی و فاصله گرفتن از گذشته خواستار حذف توان دفاعی و موشکی ما است، مهره‌های شیطان بزرگ برای ناآرام‌سازی کشور و تکرار سرنوشت سوریه و عراق در ایران، در حال آماده شدن باشند. عضویت و حمایت گسترده گروهک تروریستی منافقین و رژیم صهیونیستی از تروریست‌های تکفیری - بعثی موسوم به داعش در کشور همسایه ایران یعنی عراق ، تقویت کننده این فتنه است حال آنکه غرب، ایران را مشغول به مذاکرات هسته‌ای نموده است.
تاریخ تجربه‌ای گرانبها است که توجه به آن هزینه‌ا‌ی به همراه نخواهد داشت و حتی می‌تواند از بسیاری از چالش‌ها و مشکلات پیشگیری نماید. نباید فراموش کرد که آمریکا هنوز همان آمریکاست و هیچ تغییری در رفتار آن ایجاد نشده هر چند که در تاکتیک تغییراتی در لحن آن ایجاد شده اما استراتژی آن همان استراتژی قدیمی یعنی نابودی ایران و ایرانی است. پس همزمان با مذاکرات باید آمادگی دفاعی کشور را نیز حفظ و ارتقا بخشید و هر روز آن را به رخ آمریکا کشید و این را به آنها یادآوری کرد که مردان این سرزمین همان‌هایی هستند که مرصاد را رقم زدند و طومار دشمنان این مرز و بوم را در هم پیچیدند و هر متجاوزی سرنوشتی جز سرنوشت مرصاد را تجربه نخواهد کرد. ایران سرزمین مردان همیشه آماده است مردانی که می‌دانند هرگز به لبخندهای آمریکا نمی‌توان اعتماد کرد و برای توطئه‌های آن باید آماده بود. آخر آمریکا چیزی نیست جز شیطان بزرگ.
