خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی
اول وقت ، عفت برای یک عمل جراحی کوچک به بیمارستان ایرانمهر رفت و بستری شدو من به مجلس رفتم . طرح «عدم کفایت سیاسی آقای بنی صدر» در دستور بود. آقای مهندس سحابی به عنوان اولین مخالف ، می خواست ایراد آئین نامه ای به دستور کار بگیرد که موفق نشد، سپس مخالفان و موافقان صحبت کردند. مخالفان حرفی برای گفتن نداشتند. خودشان راهم مخالف بنی صدر قلمداد می کردند و هم مخالف عزل او. موافقان هم با اینکه حرف حسابی زیاد داشتند، خوب صحبت نکردند.
جمعیت عظیمی از حزب اللهی ها در بیرون مجلس جمع شده بودند و خواستار سرعت کاربودند. هنگام تنفس و بعدازظهر با آنها صحبت کردم .
گروهکهای مجاهدین خلق و پیکار و رنجبران و اقلیت فدایی و... تدارک وسیعی برای ایجاد آشوب و جلوگیری از کار مجلس دیده بودند و به نحوی اعلان مبارزه مسلحانه کرده اند. ازساعت چهار بعدازظهر به خیابانها ریختند و تخریب و قتل و غارت و آشوب را در تهران وبسیاری از شهرستانها آغاز کردند.
کم کم نیروهای سپاه و کمیته ها و حزب اللهی ها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم .صدای تیراندازی از چندین نقطه شهر به گوش می رسید. خبر از جراحت و شهادت عده ای نیزمی رسید. جمعی از نمایندگان در دفتر من جمع شده بودند.
نزدیک غروب ، آقای [رضا]زواره ای مسئول ستاد امنیت آمد و نوار ضبط شده ازارتباطات تلفنی مرکز فرماندهی مجاهدین خلق با رابطهای آشوب خیابانی را آورد که برنامه وسیع تخریب و آشوب آنها را مشخص می کرد.
اوائل شب ، آشوبگران شکست خوردند و متفرق شدند، بدون اینکه کار مهمی از پیش ببرند؛ به جز تخریب چند ماشین و مرگ و جرح چند نفر از طرفین . شب را در مجلس ماندم .
اولین جلسه شورای ریاست جمهوری به خاطر عدم دسترسی به رئیس جمهور (متواری است )با حضور آقایان بهشتی و رجائی و من ـ در دفتر من ـ تشکیل شد. برای امضای آئین نامه مصوب مجلس و ضمنا درباره مسائل جاری و آینده ریاست جمهوری هم، تبادل نظر کردیم .از عفت در بیمارستان ، تلفنی احوالپرسی کردم . حالش خوب بود.
خبر رسید، خانم بنی صدر را هم بازداشت کرده اند. نظر دادیم ایشان را آزاد کنند و در خانه تحت نظر داشته باشند.
یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۶۰
چون شب در مجلس خوابیده بودم ، اول وقت مشغول مطالعه گزارشات شدم . در خیلی ازشهرها هم ، آشوب مختصری توسط گروهکها ایجاد شده بود که با دخالت مردم سرکوب گردید. در تهران شانزده نفر کشته و یکصدوپنجاه و شش نفر مجروح ، از حوادث دیروز گزارش شده است .
جلسه علنی در ساعت هفت ونیم صبح شروع شد و بحث عدم کفایت سیاسی رئیس جمهورادامه یافت . امروز موافقان طرح خیلی خوب صحبت کردند، مخصوصا آقایان موسوی خوئینی ها، سیدعلی خامنه ای و مخالفها بعضی منصرف شدند و بعضی غیبت داشتند و بعضی در موافقت صحبت کردند و رئیس جمهور هم که مخفی است ، برای دفاع نیامد.
بعدازظهر رأی گرفیتم ، عده حاضر ۱۹۰ نفر، رأی در موافقت با عدم کفایت سیاسی ۱۷۷ ومخالف یک رأی متعلق به آقای [صلاح الدین ]بیانی نماینده خاف و ممتنع ۱۲ رأی . عده ای ازمخالفان هم نیامده بودند.
با اعلان رأی مجلس ، تظاهرات پرشوری از طرف تماشاچیان و حزب اللهی های اطراف مجلس انجام شد و با اصرار آنها، من چند کلمه ای با آنها از بالکن مجلس صحبت کردم.
متأسفانه خبر شهادت آقای دکتر چمران در جبهه دهلاویه ، حلاوت رأی موافق مجلس رااز کاممان بیرون برد و اعلان خبر شهادت را تا آخر شب برای اینکه خبر مجلس ، تحت الشعاع قرار نگیرد، به عقب انداخیتم .
عصر، گروهی از عشایر خوزستان با من ملاقات کردند و از خدمات جمهوری اسلامی ،برای احقاق حق کشاورزان ، تشکر داشتند.
با آقای اولاف پالمه معاون دبیرکل سازمان ملل و فرستاده ویژه ملاقاتی داشتم . پیشنهادی برای خاتمه دادن به جنگ داشت . امتیازی نمی خواست . بیرون رفتن بی قید و شرط نیروهای عراق را نپذیرفت ، ولی از ما قبول مذاکره می خواست ، من از موضع قدرت با ایشان صحبت کردم .
نامه اعلان رأی مجلس برای امام تهیه شد. آن را اول شب به دفتر امام بردم و تحویل آقای صانعی دادم . عده ای هم آنجا جمع بودند و اظهار خوشحالی می کردند.
امروز علیرغم تهدیدهائی که از طرف گروهکها شده بود ـ که در صورت عزل بنی صدر شهررا به آتش می کشند ـ کوچکترین حرکتی نکردند؛ شاید به علت قاطعیت دادگاه انقلاب ـ که امروز صبح پانزده نفر از عوامل آشوب را سریعا محاکمه و مجازات کرده است ـ و به علت حضور حزب الله .
دوشنبه ۱ تیر ۱۳۶۰
اعتبار نامه نماینده های کلیبر و گلپایگان در دستور بود. خبر شهادت دکتر چمران را اعلان کردم . خبر اعدام هشت نفر از گروهکهای ضدانقلاب ، وحشتی در قلب مخالفان انداخته [است .]
ظهر آقای [عباس ] واعظ طبسی از مشهد آمده بود و با آقای خامنه ای به دفتر من آمدند.ایشان برای معالجه در اروپا و کارهای دیگر، قصد مسافرت به خارج را داشت . قرار شد که به وقت دیگر موکول شود. راجع به اراضی آستان قدس مطالبی داشتند.
عصر آقای خزاعی نماینده رشت آمد و برنامه تشییع جنازه و مجلس فاتحه دکتر چمران تنظیم شد. گزارشها را خواندم و مقاومتهای پراکنده کم اثری از طرف مخالفان به نام حمایت ازآقای بنی صدر می شود، ولی خیلی ضعیف [است ] و مردم جواب می دهند.
امام ، سریعا به نامه مجلس جواب دادند و آقای بنی صدر را عزل کردند(۱۲۶) و سخنرانی موعظه گونه کوبنده ای علیه مخالفان ، من جمله بنی صدریان و نهضت آزادی نمودند و حمایت لطیفی از مجلس( ۱۲۷). عصر برای اصلاح سر زودتر به خانه آمدم .
شب با حضور آقایان بهشتی ، خامنه ای ، احمدآقا و [واعظ]طبسی در منزل من جلسه مشورتی داشتیم . درباره رئیس جمهور آینده ، سرپرست صداوسیما، نخست وزیر، اعضای شورای عالی دفاع ، شورای فرماندهی کل قوا و درباره مراقبت بیشتر پزشکی از حال امام ،مشورتهایی شد؛ مفید بود.
اطلاع دادند که ضد هوایی های نخست وزیری را جمع می کنند. اقدام مشکوکی به نظررسید. آقای خامنه ای ، تماس گرفتند، تأیید شد. ایشان ممانعت کردند. خبر فتح ما در آبادان وباز شدن جاده آبادان ـ ماهشهر، بعد از بیست ماه از اخبار خوب بود.
مرگ آقای [محمدتقی ]کمالی نیا، نماینده قوچان در ریزش ورزشگاه خیابان حافظ، سخت متأثرمان کرد.