ژنرال ایرانی چگونه جهانی شد

 14000528000680 Test PhotoN

فرمانده دفاع مقدس و از همرزمان حاج قاسم از اوصاف و مولفه‌های «مکتب سلیمانی» سخن به میان آورده است.

 

در آستانه دومین سالگرد شهادت شهید والامقام سردار دلها فرمانده بزرگ سپاه اسلام و فرمانده محور مقاومت حاج قاسم سلیمانی گفت‌وگویی مفصل با یکی از رزمندگان دفاع مقدس و فرماندهان جبهه و جنگ و همرزمان آن شهید والامقام سردار سید نصرت‌الله حسینی‌پور انجام داده‌ایم.

 

سردار سید نصرت‌الله حسینی‌پور عضو خانواده‌ای تمام رزمنده است که معروف است به همراه پدر و برادران یک گردان را در دوران دفاع مقدس تشکیل داده بودند.

 

در 8 سال دفاع مقدس یکی از برادران او یعنی سید هدایت‌الله حسینی‌پور به درجه رفیع شهادت می‌رسد دیگر برادر وی سید ناصر حسینی‌پور راوی کتاب پایی که جا ماند افتخار جانبازی و آزادگی دارد و دیگر برادران و پدر نیز در جبهه به درجه جانبازی نائل می‌شوند و خلاصه کلام این که از خانواده‌ای 100 درصد ایثارگر در استان کهگیلویه و بویراحمد به شمار می‌رود.

 

**به نظر شما چه می‌شود یک شخصیت معاصر نظامی از سوی ولی‌فقیه جامعه به عنوان یک «مکتب» و «مدرسه‌ی درس‌آموز» معرفی شود؟

 

سردار حسینی‌پور: به طور حتم انتظار ولی فقیه زمان از فرماندهان جهادی و انقلابی این است که قدمها، نگاه، افکار، اندیشه و عملکردشان الهی باشد؛ یعنی تمام تلاش بر این باشد آن روحیه جهادی و ظلم ستیزی شان در عرصه ای باشد که دفاع از مظلوم و تقابل با ظالم نقشه راه و اولویتشان باشد. طبیعی بود که سردار سلیمانی در این مسیر بسیار پر تلاطم و پرخطر، نگاه و انتظار ولی فقیه زمان را تشخیص داد و الحمدالله با ژرف اندیشی و دقت نظر این مسیر را طی کرده وبه عنوان درسی که از مکتب ولی فقیه گرفته بود خود را شاگرد امانتدار آن ولی عظیم شان دانست و تلاش کرد از آن مسیر عبور نکند و درسهایی را که آموخت  به آن عمل کند و تداوم دهد و نقشه راهش باشد و هم برای دیگران الگو باشد.

 

 سردار سلیمانی چه ویژگی‌هایی داشت که صاحب مکتب و منش و راهش برای ما درس و سرمشق شد؟ «مکتب حاج قاسم» چه پایه‌ها و ارکانی دارد؟

 

سردار حسینی پور: اعتقاد ما بر این است که سردار  قاسم سلیمانی  اصل مکتب را مکتب دینی، جهادی، انقلابی مردمی، ارزشی، ساده زیستی و سبک زندگی را از مکتبی گرفت که ولیِ زمان به او نشان داده بود و تبیین کرده بود که برای اینکه جامعه در همه جوانب بسمت شما بیایند و به هر طریق از شما بیعت کنند و به نوعی  این نگاه و این عمل تو را  بپذیرند باید این مسیر را بطور جامع و کامل دنبال کنید و سردار قاسم سلیمانی هم الحمدالله رب العالمین بصورت تدریجی، نه تنها آن زمان که در جبهه مقاومت ایفای وظیفه کرد، از زمان آغاز انقلاب وی سنگ بنای روحیه انقلابی خودش را حفظ کرد و بدنبال آن بود مسیری که قرار است طی کند، ولیِ زمان برایش تعیین کند و توفیق شد آن مسئولیتی که پذیرفت به او سپردند، ارتباط مستقیم با ولیِ زمان گرفت و کارهایش به بهترین صورت انجام گرفت.

 

از ویژگی های بارز حاج قاسم تبعیت پذیری از رهبر انقلاب بود. رهبر انقلاب به ایشان توصیه کرده بود تا با کمال خونسردی، عدالت محوری و روحیه مردم داری، برای نجات مردمی که زیر ستم ظالمین هستند تلاش کنید که در مسیر دفاع از سرزمین و فرهنگشان دفاع از مذهبشان، دین، ناموس و خودشان، مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند و یک نوع خودباوری را در مردمی که از سوی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی که در منطقه یک غده سرطانی برای جهان اسلام هست، بفهمند و آگاه شوند که راه حیات راه بقایشان بر این است که بتوانند از خودشان دفاع کنند. این روحیه را این سردار والامقام بعنوان یک نقشه بلندمدت، بعنوان یک راه نجات برای جامعه ای که در منطقه ی غرب آسیا بخصوص کشورهایی که در سرزمین شامات، زندگی می کنند به احسن الوجه منتقل کرد. اما، انتقالش بصورت نامه، مصاحبه، پیام و پیک نبود، بلکه خودش در صحنه بود وقتی یک فرمانده پیام را از ولی اَمر می گیرد و می‌فهمد این پیام را چگونه پیاده کند که جامعه در بدترین شرایط پذیرای آن باشند طبیعی است که میدان را بدست بگیرد.

 

سردار  قاسم سلیمانی برای آنکه قادر باشد در امانتداریِ پیامی که به او منتقل شده است طبق  توصیه مقام رهبری وارد میدان شد و این کار را انجام داد او با رفتار، عمل، اخلاق، منش، توصیه راهکارخودش و با تدابیر بسیار خوبی که انجام داده و اندیشیده بود و غالبا هم در کمال آرامش و متانت بود، توانست تقریبا در بین اکثر جامعه کشورهای ساکن حوزه شامات که مورد تهاجم رژیم صهیونستی است، این ماموریت را جا بیندازد و به عنوان یک الگو و سرمشق برای مبارزین عربی باشد.

 

مبارزین عربی مورد بحث ما، شیعه نبودند مثل مبارزین فلسطینی، آنها اهل سنت سَلَفی هستند ولی پذیرفتند آنچه را که سردار سلیمانی می گوید از برداشت شخصی خودش نیست، زیرا نوع گفتمان این فرمانده مقتدر، آنقدر ژرف اندیش، با دقت نظر و ادبیاتشان با فرهنگ عامه و جامعه شامات همخوانی داشت که خیلی زود این پیامها و این توصیه هایش را پذیرفتند و خودشان را برای یک مبارزه بلند مدت آماده می کردند.

 

می بینیم که در حال حاضر کلیه گروههای جهادی قدرت گرفتند و بهتر از ما به پیام مکتب "حاج قاسم" رسیده اند و به آن جامه عمل پوشاندند و خودشان را آماده کردند دشمن را از اهداف سلطه جویانه و ظالمانه ی خودش ناامید کنند.

 

بنابراین منش و شخصیت حاج قاسم که از نگاه ما یک مکتب محسوب می شود برگرفته از مکتب ولایت است درس و سرمشقی برای مبارزین جهان امروز، نه تنها مبارزین مسلمان، هر کسی که برای حقوق جامعه و مردمش احساس وظیفه می کند اما نمی داند چگونه این مسیر را طی کند از این  مکتب مسیر را دریافت کرد و تشخیص داد و خودش را آماده کرد از حقوق مردم و سرزمینش دفاع کند و می بینیم که الحمدالله این مورد دارد شکل می گیرد.

 

پایه و اساس مکتب سردار قاسم سلیمانی، پایه و اساس مبارزه تمام عیار با ظالم و متجاوزین بود. این طبیعی بود تمام دنیا بعنوان یک مکتب از آن بهره بردند و هر کس خودش را آماده کرد از سرزمین خودش دفاع کند. الان در منطقه جنوب لبنان و بخش مهمی از مردم لبنان در سرزمین های اشغالی و جاهای مختلف جهان اسلام می بینیم پایه و اساس نگاه و راهبرد حاج قاسم برای آنها الگو و سرمشق شده و کار را به نحو مطلوب دنبال می کنند و قابل کنترل، ایستادن و بازگشتن نیست، اینها صعود کردند و ماموریتشان را به بهترین صورت انجام خواهند داد.

 

* چه کنیم که «مکتب حاج قاسم» در جامعه سکه‌ رایج بشود؟ تمرکز اصلی متولیان باید روی چه نهاد و  چه رده‌ سنی‌ای باشد؟

 

سردار حسینی‌پور: باید بگویم حاج قاسم در طول مدت چهل و یک الی دو سال  خدمتشان در میدانهای دفاع، جهاد، آزمایشهای سخت نه تنها سکه رایج شد بلکه بِرَند مرد مبارز و مقاوم در برابر زورگویان و قدرت طلبان بود و همه دنیا هم او را شناختند از او حساب می بردند و هم حفظ حرمتش را داشتند به جز رئیس جمهور آمریکا که تشخیص بر معامله داشت آنهم معامله ای خفت بار، علی الحال ما خوشحالیم سردار حاج قاسم سلیمانی در حالی  کارنامه اش تکمیل شد و آنچه جز تکالیف و تشخیص شخصی اش بود بعنوان سرباز ولایت چگونه عمل کند که ادامه دهندگان راهش دیگر ابهامی در این مسیر نداشته باشند تقریبا می شود گفت کارنامه اش را به اتمام رساند و فکر نمی کنم چیزی مانده بود که دغدغه حاج قاسم باشد.

 

بخش اعظمی از سرزمین شامات و عراق  اشغال شده بود لبنان و بخشی از جمهوری اسلامی تهدید شده بود که‌ الحمدالله با این تدبیر بی نظیر وی، ماموریتش به اتمام رسید و یک آرامش بزرگ هم به ما و هم به کشورهایی دادکه تحت اشغال قرار گرفته بودند.آمریکایی ها دست بردار این تهدیدها نبودند، همین باعث شد سردار عزیز ما، بین نفراتی که تربیت کرده بود ماموریتها را واگذار نماید.

 

اعتقاد ما بر این است که وی در شهادتش به تمام دنیا نشان داد چهره ای جهان شمول است، حتی علاقه ذاتی خیلی از مردم کشور ما به پاسداری که عده ای  مدعی بودند برای کشور هزینه ساز است و دردسر تولید می کند قابل تحسین است. آن مدعیان دست آوردها و پیامدها و زمین گیرشدن آمریکا با آنهمه هزینه را نمی دیدند، خفت باری آمریکا و ذلت سران آنها از دوران گذشته تا ترامپ و ادامه دهندگان راه این افراد پلید و کشورهایی که آنها را همراهی می کردند و کشورهایی که نقش نوکری و پیاده نظام آمریکا را دنبال می کردند را نمی دیدند.

 

آمریکایی ها جز هزینه های گزاف و تلفات بالا، دستاوردی نداشتند. آمریکا بیش از چندین نفر تلفات در منطقه داشتند و به اعتراف ترامپ هیچ دستاوردی برایشان نداشت.

 

الحمدالله کار ما در منطقه خوب پیش می رود و قطعا از این به بعد بهتر و بهتر پیش می رود ما نقشه ها، کارها و تدابیر و جدول برنامه سردار  قاسم سلیمانی  را گام به گام دنبال می کنیم و ان شالله  به نتیجه خواهیم رسید.

 

باید بگویم بی شک سکه رایج هست اگر دقت کنید پروفایل بسیاری از افرادی که ظاهرشان نشان نمی دهد حتی به برخی مراتب  علاقمند باشند ولی عکس قهرمان ملی شان هست و به او عشق می ورزند بسیاری از کلیپها نشان دهنده اقتدار فرهنگی حاج قاسم در قلب نسل جوان است این همان اثر سکه رایج است که تا ابد برای مردم ارزشمند است و تاابد به روز است و باافتخار به آن نگاه می کنند.

 

اعتقاد من بر این است بی شک اگر خانواده ها علاقمند باشند به فرزندانشان می گویند حاج قاسم چه کسی بود. وقتی تلویزیون می بینند تصویر، مصاحبه ها و عملیاتهایش را می بینند گفتمان خیلی از کسانی که به درستی در مورد این سرداربزرگ صحبت می کنند حرف  و تحلیل انجام می دهند و بسیاری از ناگفته ها را می گویند خانواده ها دیگر این را پنهان نمی کنند، نمی گویند این تظاهر هست حتی در برابر مصاحبه ها واکنش نشان می دهند و می گویند این شخص که از سردار ملی حرف می زند در مورد او کم هم می گوید.

 

مکتب حاج قاسم» چه پایه‌ها و ارکانی دارد؟

 

سردار حسینی پور: مکتب حاج قاسم مکتب مردمی بود یعنی دلش برای مردم می تپید و با تمام وجود در خدمت مردم بود. فرقی قائل نبود، اگر به گفتمان وی  دقت کنید می گفت آن فرد بدحجاب هم دختر ماست آنکه باحجاب است دختر ماست.

 

چپ، راست، اصولگرا، اصلاح طلب و حتی افراد بی طرف اینها همه فرزندان ما هستند این گفتمان "حاج قاسم" تقریبا یک دلگرمی برای همه مردم ایجاد کرد یعنی مردم از این بیان و تفکر استقبال بی نظیر کردند.

 

این گفتمان و نگاه "حاج قاسم" تنها متعلق به او نبود. این دیدگاه حضرت آقا بود که به فرمانده میدان می گفت باید با توجه به شرایط خوب، چهره عالی و کاریزما و اعتباری که بین مردم دارید بیشتر فعالیت کنید و برای ترویج شعائر دینی و بحث  گام دوم انقلاب، که الحمدالله وی علاوه بر بحث حماسه های بی نظیرش در جبهه مقاومت در عرصه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی به جریانهای مختلف تذکر می داد و تاکید میکرد شعار بی محتوا ندهند و حرف دل مردم را بزنند بواسطه همین بین مردم اعتبار خیلی بالایی پیدا کرد و ماهم احساسمان این است که در مورد وی خودمان هم کم گذاشته ایم و زبانمان قادر به بیان بسیاری مسائل نیست.

 

امیدوارم عزیزانمان در مورد نقش سردار قاسم سلیمانی  نه خیلی اغراق کنند و نه کم بگذارند، اگر کم بگذاریم جفا کرده ایم اگر زیاده گویی کنیم حق این سردار ملی  را ادا نکردیم و بی شک از گفتمان اغراق آمیز ما خوشش نخواهد آمد و روحش در عذاب خواهد بود.

 

اینکه بگوییم "حاج قاسم" در بین ما نیست و ما تدبیری نداریم و ما نمی توانیم آنطور که باید و شاید از جبهه مقاومت دفاع کنیم و حمایت کنیم، نه، بلکه ما طرح ها و نقشه هایمان یکی پس از دیگری در حال اجرا است و به فضل خدا دشمن مجبور خواهد شد خاک عراق و سوریه را ترک کند و دودمان و طومار تروریست هایی که در پایگاههای آمریکایی مخفی شده اند در هم پیچیده شود و مردم منطقه بخصوص مردمی که سالها موردظلم و ستم قرار گرفته اند به آرامش برسند کما اینکه بیشتر این مردم به آرامش رسیده و زندگی روزمره خود را طی می کنند.

 

آیا «مکتب حاج قاسم» ظرفیت این مسأله را دارد که متولد کننده حاج قاسم‌های جدید برای انقلاب اسلامی و جوامع آزادی خواه دنیا باشد؟

 

سردار حسینی پور: در یک سخنرانی گفتم این سردار بزرگ در طول بیست و اندی سال که فرمانده نیروی مقتدر قدس بود چندین هزار نفر را در حد و تراز خود و الگوی خودش، آینده نگری و نیازکشور و جبهه مقاوت احساس می کرد تربیت کرد. نباید بر این فکر باشید که ما دیگر "حاج قاسم"را نداریم بلکه صدها "حاج قاسم " دارند میدان داری می کنند آن موقع دشمن تمرکزش بر شخص سردار بود و هر جایی که حضور پیدا میکرد بدنبال کشف نقشه و تفکر طرح برنامه های  وی بودند بطور مثال حضورش در عراق، لبنان، سوریه و جاهای دیگر زیر ذره بین نگاه دشمن بود خیلی هم توطئه کردند این سردار بزرگ را ترور کنند مشیت خدا بود که تا این مقطع زمان بماند و به دست پلیدترین و شقی ترین دولت دنیا به شهادت برسد و باعث بدنامی آنها و خوشنامی کشور جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت مجاهدین دفاع همه جانبه و خوشنامی خود حاج قاسم باشد و اینطور هم شد.

 

من خیلی از افرادی را می شناسم که در همین سن جوانی نقش حاج قاسم را دارند به بهترین شیوه نقش آفرینی می کنند. در جایی این موضوع را گفته ام حتی به شهید والامقام هم عرض کردم که حالا که من فرمانده قرارگاه هستم و شماهم اعتماد کردید و این قرارگاه را بمن سپردید سه الی چهار نفر از فرزندان شما که نزد من هستند قدرت این را دارند که بهتر از من فرماندهی کنند اینها در حد و اندازه ی خود شماهستند و شهید ابراز کردند اینگونه نگویید افراد فکر می کنند اغراق می کنید. گفتم سردار  شما پابه پای اینها رفته اید قدم به قدم،کلام به کلام، چهره به چهره و تمام انتظارات و تمام اهدافتان و تمامی آرمانهایی که مد نظرتان بود هم خودتان در اهداف نشان دادید و هم در بیان به اینها منتقل کردید وهمیشه همه را تحت نظر و کنترل  داشتید و آنها هم حرمت شمارا حفظ میکردند وهم به شما عشق می ورزیدند وهم  توصیه ها و انتظارات و دستورات و طرحهای مد نظر شمارا تمکین می کردند.

 

بالاخره این چند نفر طی سالهای همراهی بامن، برای من الگو بودند بخصوص بحث ارتباطشان باجوانان سوری،لبنانی،فاطمی،زینبی،نوع ارتباط نوع گفتمان نوع آموزشی که به اینها میدادند برای من هم درس بود و این مطلب مد نظر من هست اینها فرماندهیِ شان فرماندهیِ انرژی بود فرماندهی تاثیرپذیری بود فرماندهی به تمام معنا حاج قاسمی بود و نام آنها را عنوان کردم، کسانی که آینده ای درخشان دارند و ایمان دارم راهت را به احسن الوجه ادامه می دهند انتظاراتتان را گام بگام انجام می دهند و به فضل خدا چهره خواهند شد یعنی اگر ما، بیست سال حاج قاسم داشتیم اینها هر کدام یک حاج قاسم هستند و یک جبهه ی عظیم را تامین و تضمین می کنند وهم پیروزی های خیلی خوبی بدست می آورند و امیدوارم آنچه مردم ما و مردم مظلوم کشورهای منطقه که  اندکی  هم نگران بحث نبودن حاج قاسم هستند به جد می گویم حاج قاسم، حاج قاسم های زیادی تربیت کرد و خطاب به آنها گفت: قرار نیست ما تا ابد زنده باشیم یادتان باشد هرکدام ازشما براساس تخصص و دانش وتجربه و شناختی که به جبهه مقاومت دارید وظیفه ای دارید که باید گام به گام انجام دهید و الان هم اینطور شده است و این جای شکرش باقی است وجای نگرانی نیست .

 

درباره لزوم استفاده دستگاه دیپلماسی از ابعاد و درس‌های «مکتب حاج قاسم» را در چه میدانید؟ (مذاکرات و چگونکی تقابل با نظام سلطه)

 

 سردار حسینی پور: برای من و خیلی از افراد عجیب است و باورکردنی نیست یک چهره ی نظامی، یا بقول روسها وغربی ها یک ژنرال ایرانی که قاعدتا باید با یک ابعاد و اصول و تخصص ها و ماموریت های نظامی سروکار داشته باشد، ببینیم  این انسان خارق العاده بواسطه رهنمودهایی که از  ولی اَمرش و رهبر عظیم الشان می گرفت و آنها را به گوش جان می سپرد و گاها هیچوقت هم تفسیر به رای نمی کرد هم امانت دار و هم پیامرسان خوبی بود وهم پیامهایش به بهترین شیوه منتقل می شد برای مثال" حاج قاسم" روی هر میز مذاکره ای رفت دستاوردش، دستاورد موفقیت و رضایتمندی  بود هرجاهم می رفت یک رئیس جمهور یا مقام بالا به استقبالش می آمد.

 

در بحث بحران سوریه تحت فشار بودیم واقعا سخت بود جبهه ی زمینی نداشتیم، باتعداد محدودی، سفر هوایی انجام میدادیم و طبق تدبیر حاج قاسم سوری ها را وادار می کردیم از سرزمینشان دفاع کنند.

 

 تدبیر سردار شهید این بود که سوری ها را وادار به دفاع کنیم و فکر نکنند پایشان روی شانه های ماست و مابرایشان بجنگیم باید بدانند راه نجات، حیات، اعتبار، موفقیتشان جنگیدن برای حفظ کشورشان برای اخراج تروریستهای حاضر در منطقه،که به پشتوانه آمریکا و کشورهای در منطقه و عربی، آنجا حضور داشتند، باید در ذهنشان فرو کنیم تا خودشان روحیه رفته را حفظ کنند و توانشان را برای مقابله با تهاجم داعشی ها و سایر تروریست هایی که در هفتاد و دو درصد از سوریه پخش بودند بتوانند خوب مقاومت کنند و اینکار الحمدالله شکل گرفت.

 

عملیات‌های انتحاری آنقدر شدت گرفت که واقعا بر ماعرصه تنگ شد. نیروهای مدافع اذیت می شدند، توفیقی شد و سردار سلیمانی  رهنمودی از طرف حضرت آقا دریافت کرد و بناشد یک سفر به روسیه انجام دهد،درصورتی که ایشان، از جمله فرماندهان نظامی بودکه ازطرف آمریکا تحریم شده بود، سفرهای خارجی نمی توانست انجام دهد و هر جاحضور داشت توسط دشمن رصد می‌شد و امکان رخ دادن هر اتفاقی بود. ولی این موضوع به وی محول شد که باید برود روسیه و با پوتین ملاقاتی داشته باشد.

 

زمینه سفر فراهم شد و ایشان به سفر رفت. معمولا رسم تمام رهبران دنیا، رؤسای جمهور و یا حاکمان دنیا در ملاقات دیپلماسی و ملاقاتهای بین المللی شان مدت زمان حضورشان در صحبتها و مصاحبه ها به یک ساعت نمی کشد. اینکه یک فرمانده برود و بارئیس جمهور بزرگترین کشور منطقه وجهان مذاکره کند اصلا قابل مقایسه با دیدار دو رئیس جمهور، دو رهبر جهانی نبوده مثلا دیدار ترامپ و پوتین به یکساعت هم نمی کشید، این چه اتفاق یا موضوعی بوده که  پوتین و سردار قاسم سلیمانی سه ساعت پشت درهای بسته مذاکره کردند، دستاورد این سفر این بود: پس از آن پای روسیه را به سوریه باز کرد. وقتی پای روسیه به این کشور ماتم زده کشیده شد تقریبا معادلات بین المللی بهم خورد تا آن موقع کسی از کشور سوریه حمایت نمی کرد ما بودیم و جریانهای جبهه مقاومت. اما پس از ورود روسیه، ورق برگشت، آنها دست خالی نیامدند. ابتدا آمدند مذاکره کردند تجارب و اطلاعات آخرین وضعیت منطقه، گروهکها، داعشی ها را از گرفتند و خودشان کار شناسایی هوایی را انجام دادند، با گزارشها تطبیق  دادند و از دقت عمل ما و گزارش دقیق ما از گروههای مختلف تروریستی تعجب کردند و بادستورحاج قاسم  این اطلاعات در اختیار آنها قرار گرفت.

 

پایگاههای داعشی و النصره را هدف قرار دادند و در مراحل اول از پیشروی داعشی ها جلوگیری شد. نتیجه یک گفتگوی سه ساعته با رهبر یک کشور بزرگ این شد که روسها بیشتر، قوی تر، جدی تر پای کار آمدند. ما نیز دستاورد و تجارب زیادی از آنها یاد گرفتیم در حوزه های موشکی، پهبادی، هوایی و خیلی موارد حضور روس ها به درد ما خورد.

 

گروههای تروریستی رفته رفته شکست خود را پذیرفتند و بجای مقاومت عقب نشینی کردند، پس از شروع عقب نشینی ها، دریافتیم شیرازه ی تروریستها از هم پاشیده است و زمان حمله فرا رسید و امانشان را بریدیم. گروههای خودمان و گروههایی که از جبهه مقاومت کمک مابودند با تدبیر سردار سلیمانی  ساماندهی شدند و از چند جبهه مثل حلب، دیرالزور، درعا در جنوب سوریه و چند جای دیگر جبهه باز شد و نفس تروریستها را گرفتیم روسها گاه از زمین و گاهی از هوا آنها را مورد هدف قرار میدادند ونیروهای ما و جبهه مقاومت هم ورود کردند و تدبیر بسیار مدبرانه فرمانده میدان شکل گرفت و الحمدالله رب العالمین بنیان تروریستهای جنگهای نیابتی و وارداتی را درهم شکستند.

 

 تروریستها بومی نبودند بخش اعظم آنها وارداتی بودند جنایتکاران آسیایی، آفریقایی،اروپایی، جنایتکاران کشورهای مسلمان غیر عرب بودند مثلا گروهی بنام ایغورها، بسیار افراطی و خشونت طلب چینی هستند که در کنار جبهه النصره و داعش صدها نفرشان در سوریه می جنگیدند و الان هم حضور دارند و در بین جبهه النصره فعالیت دارند.

 

* چرا باید همواره تاکید بر روحیه ساده زیستی،مردمی بودن،جهادی، و خدامحوری شهید سلیمانی به عنوان یک مطالبه جدی از مسئولین را داشته باشیم؟

 

سردار حسینی‌پور: در مورد رضایتمندی عمومی از سردار بزرگوار ، فقط بحث جنگیدنش نبود که مردم و طرفدارانش راضی بودند او یک کاریزمای دوست داشتنی، خندان،خوشرو بود، ساده زیستی اش در همزیستی از جنس مردم بود. حاج قاسم باتمام ماموریتهای سنگینی که بر دوش داشت، در واقعه سیل خوزستان که فریاد مردم از عدم اطلاع رسانی مسئولین و هواشناسی بود ورود کرد.

 

در آن اتفاق، خیلی ها می‌خواستند سوء استفاده کنند ودنبال فرصتی برای بدست آوردن نقطه ضعفی مردمی  بودند تا عدم خدمت رسانی مسئولین را از زبان مردم رسانه ای و بزرگنمایی کنند، در چنین شرایطی سردار سلیمانی به مناطق سیل زده ورود کرد، مردم را مورد محبت قرار داد و حضورش بسیار برای مردم روحیه بخش بود، بنا بر آنچه ما دیدیم، برای ما بسیار بسیار حرکتی زیبا و دلچسب بود که بین مردم سیل زده قدم میزد و بیل در دست گونی پُر می‌کرد ومردم را در آغوش می‌گرفت. اینها همه پیام است پیام مردم داری، درست دیدن، خود را ندیدن، سیاست را بر مردم اولویت ندادن، حزب و گروه را اولویت ندادن، بلکه بهتر دیدن  عامه مردم را به همه درس داد.

 

درسی که سالهای سال سرلوحه کار خیلی از عزیزانی است که فهمیدند اگر گامهایشان را به جای پای حاج قاسم  بگذارند چه دستاوردهای مردمی برایش خواهند داشت و این برای ما اعتقاد قلبی ما هست.

 

ما دیدیم حاج قاسم رهنمودهای حضرت آقا  راپذیرفت و خودش هم سعادتمندترین  زندگی را انتخاب کرد و جالبتر اینکه خانواده اش را با خودش همراه کرد.

 

جوان امروز دوست دارد یک زندگی رضایتمندی داشته باشد، زندگی که بتواند خودش را راضی کند، ماشین، خانه یا شغلی داشته باشد، اما حاج قاسم با عملکرد، رفتار، ساده زیستی خودش، بدون آنکه به فرزندانش اجباری کند آنها دریافتند نمی توانند فرای پدرشان عمل کنند، همه پدرشان را همراهی کردند. نه به سرمایه و شرکتهای آنچنانی روی آوردند، نه دنبال اقتصاد، نه دنبال تجارت بودند با حفظ حرمت پدرشان و کارهایی که کردند نشانگر این واقعیت شدند که مکتب حاج قاسم اول در خانه خودش پیاده شد، بین فرماندهان و دوستان تحت امر خودش شکل گرفت.

 

بنابراین ما از مسئولینمان حتماً مطالبه می کنیم، زیرا جامعه  نمی پذیرد فاصله مردم و مدیران مسئول آنقدر زیاد باشد که مردم بگویند این نمی تواند مسئول ما باشد، این فرد امانتدار، مردم دار نیست،کما اینکه خیلی ها رعایت نکردند خیلی ها به حقوقهای نجومی و ارقام بالا هم راضی نبودند یعنی دنبال زندگی و بهشت در این دنیا بودند.

 

معلوم است این فاصله ها باخواسته مردم در تضاد است. مردم باید اولویت باشند، طبق گفته حضرت امام (ره) ولی‌نعمت باشند. من اعتقادم بر این است  خیلی ها در حریم حاج قاسم دارند حرکت می کنند، همگام با وی  حرکت می کنند و روحیه ی خوبی دارند مثل آقای حاجی زاده خیلی ها هستند زندگی شان زندگی مشابه حاج قاسم است اما دنبال این نیستیم که قهرمان پروری کنیم ما می گوییم حاج قاسم سبک زندگی اش را انتخاب کرد خانواده اش هم پذیرفتند هرکس هم کنارش بود پذیرفت این زندگی چه اشکالی دارد؟

 

این زندگی ساده زیستی، حداقل قانع شدند که سردار قاسم سلیمانی  به آن عمل کرد و از نظر روحیه ی جهادی اش هم میدان دار بود کاری فراتر از انتظار همه ما، بطور مثال ما در خیلی جاها کم می آوردیم روحمان آزرده می‌شد وقتی می شنیدیم از ایران یا جایی دیگر، سردار حاج قاسم سلیمانی  وارد شامات یا لبنان شده، گویی دو لشکر با تجهیزات کامل نیرو بما تزریق می شد، ولی نام "حاج قاسم "ورودش به میدان و حضورش مثل دو بال قَوی تزریق انرژی برای ما بود.

 

آنچه حاج قاسم با ورودش به منطقه، سلام علیکش، مصاحبه اش، آن لبخندش که ما می‌دانستیم درون حاج قاسم تلاطم و نگرانی دارد، دوست نداشت یک نفر زخمی یا شهید شود، ورودش تحول ایجادمی‌کرد برای خودش، ما،سوریه، لبنان و هرکس در صحنه بود زیرا داعش و جبهه النصره فقط نفر نمی فرستاد بلکه همه چیز را نابود می‌کردند.

 

قطعا اگرساده زیستی و اخلاق مردمی وخدا محور بودن و جهادی بودنش را الگو قرار ندهیم وغیر از این باشد مسئولین ما نزد مردم اعتباری نخواهند داشت و  دچار مشکل خواهند شد و اینها که اعتبار اجتماعی دارند برمی گردد به عدم فاصله آنها با مردم.

 

منبع: خبرگزاری فارس، نرگس احمدپور


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

مطالب پربازدید بخش گفتگو

رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی

ماهیت فرقه منافقین با اسلام در تضاد است

علی بابایی کارنامه نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی

منافقین باید تاوان جنایات خود را به اندازه شأن ملت ایران پرداخت کنند

مصاحبه رادیویی دبیرکل بنیاد هابیلیان در سالگرد حادثه تروریستی شاهچراغ (ع)

ریشه واقعه شاهچراغ به قدرت های استکباری برمی گردد

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان