پوشاندن چهره نفاق

تلاش برای کسب مشروعیت و مقبولیت

با اسم اسلام می خواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز هم با مقاصد اسلامی همراه نبودند. اینها نهج البلاغه و قران را اسباب دست قرار داده اند برای اینکه نهج البلاغه و قران را از بین ببرند و این جوانهای بی اطلاع این دخترهای بی اطلاع این پسرهای بی اطلاع دست خوش این تبلیغات سوء اینها شدند و در مقابل ملت ایستاده اند و در مقابل ملت می خواهند کاری انجام بدهند حالا باید بفهمند که نمی توانند کاری انجام بدهند.

امام خمینی

1- پوشاندن چهره نفاق

یا تلاش برای کسب مشروعیت و مقبولیت

منافقین در فردای پیروزی انقلاب اسلامی و حتی قبل از آن به واقعیتی انکار ناپذیر پی برده بودند و نمی توانستند این واقعیت را در محاسبات منافقانه خود وارد نکنند . از یک سو آنان فاقد هرگونه پایگاه مردمی بودند و علیرغم همه داستان پردازی ها و حماسه سرائی هائی که درباره گذشته به اصطلاح پر افتخار خود انجام داده بودند در میان مردم مسلمان ایران هیچ جایی نداشتند و از سوی دیگر امت مسلمان و شهید پرور ایران یک پارچه از رهبر عظیم الشان انقلاب پیروی کرده و از جمهوری اسلامی ایران چون مردمک چشمان حفاظت می نمودند. به یک کلام آنها فاقد مشروعیت و مقبولیت مردمی و جمهوری اسلامی دارای چنین مشروعیت و مقبولیتی بود.

بر هم زدن این معامله یکی از عمده ترین اهداف منافقین به شمار می رفت و این حرکت در مجموعه دسائس نفاق جایگاه ویژه دارد.

لازمه کسب چنین مشروعیتی دو چیز بود، یکم مشروعیت و مقبول جلوه دادن چهره نفاق و دوم زیر سوال بردن مشروعیت به حق نظام الهی حاکم بر ایران .

در جامعه ای که ایمان به خدا و پیروی از احکام الهی اسلام ریشه در جان و روح مردمش دارد، در جامعه ای که مردمش با خلوص نیت از مرجع و رهبر و فقیهی عالیقدر چون حضرت امام خمینی فرمانبرداری می نماید، در جامعه ای که مردم انقلابیش در نهضتی بزرگ بساط 2500 ساله سلطنت و وابستگی را در هم پیچیده، رویاروی شیطان بزرگ و استکبار جهانی ایستاده اند، در جامعه اسلامی و انقلابی ایران، تنها کس و یا جریانی می توانست مقبول مردم افتد که مسلمان باشد، از امام پیروی نماید و در نهضت بزرگ مردم با آنان همراهی کند. منافقین با علم به این واقعیات در صدد برآمدند تا به منظور کسب مشروعیت و مقبولیت توده ای بر چهره خود ماسک مسلمان نمائی ، انقلاب گری و پیروی از امام امت را بزنند.

الف : تظاهر به پیروی از امام

بیش از هر چیز از منافق چرب زبان بر امت خویش بیم دارم .

رسول اکرم (ص)

منافقین که در طول زندگی ننگینشان هیچ گاه رهبری امام را نپذیرفته بودند، به منظور سوء استفاده از محبوبیت خدشه ناپذیر امام امت و بهره برداری از نام ایشان نیرنگ های مختلفی را به کار بستند، آنان می خواستند در میان مردم چنین جلوه دهند که نه تنها از امام اطاعت می کنند بلکه به نوعی نیز مورد تائید ایشان نیز هستند .

سران منافقین به محض آنکه به برکت مبارزات شکوهمند ملت مسلمان ایران از زندان آزاد شدند طی نامه ای به محضر مبارک امام در پاریس می نویسند:

«جنبش عظیم و شکوهمند خلق ستمکشیده ایران، که از فیض زعامت آن حضرت برخوردار است، در مسیر پیشرفت و شکوفائی دم افزون خود، به دستاوردها و پیروزیهای قابل توجهی رسیده است. آزاد شدن فرزندان مجاهد شما از زندانهای رژیم جبار و ستمگر ایران یکی از این پیروزی هاست. بنابر این ما آزادی خود را مدیون مجاهدت ها و جانفشانی های خلق ستم کشیده ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازش ناپذیر هستیم» و ضمن سلام و درود به حضور آن پدر مجاهد اعظم امیدواریم که خلق و انقلاب ایران و طبقات رنجبر و محروم جامعه که خداوند در قرآن کریم به نام مستضعفین به آنها وعده پیروزی نهائی داده است ، همیشه این سعادت را داشته باشند که آن وجود گرامی پیوسته در پیشاپیش آنها بوده و از الهامات و ارشادات شان برخوردار باشند.

و یا در رابطه با فرمان امام مبنی بر محاکمه و مجازات جنایتکاران وابسته به رژیم طاغوت، در نامه دیگری با عنوان ( مجاهد اعظم حضرت آیت الله خمینی ) می نویسند:

« شما با این فرمان انقلابی، پرتو دیگری از چهره راستین مکتب توحید و ایدئولوژی ما ( اسلام ) را به جهانیان عرض کردید.

و یا در جای دیگر اعلام می کنند:

« دفاع از آزادی و ضدیت با استبداد دقیقاً به معنی دفاع از حرمت و مشروعیت انقلاب سیاسی ایران به رهبری امام خمینی است.

و یا در جریان اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام می نویسند:

ما امیدواریم تا به عنوان یک سازمان کوچک انقلابی تحت فرماندهی عالی امام خمینی عمل نمائیم .

و در همین زمینه پس از ذکر برخی از فرمایشات امام در همین رابطه می نویسند:

این کلمات راهگشای امام خمینی است، کلمات اسلامی و انقلابی و ضد استعماری که پیوسته بر تارک مبارزات این میهن و این ملت خواهد درخشید.

و در اعلامیه ای به مناسبت شهادت میرزا کوچک خان جنگلی می نویسند:

امروز مجاهدین خلق ایران ادامه تاریخی راه سردار جنگل را در حمایت هرچه بیشتر از مواضع قاطع ضدامپریالیستی امام خمینی یافته اند.

بازنویسی همه اظهارات منافقانه این جریان در حمایت از امام و ... اوراق بسیاری را سیاه خواهد کرد وگرچه نمونه های ذکر شده به خودی خود در افشای این چهره نفاق کفایت می کنند، لیکن بجاست تا با ذکر نمونه دیگری این مبحث به پایان رسانده شود . منافقین در اولین شماره نشریه شان در انطباق با خط تظاهر به پیروی از امام در رابطه با رمز پیروی از انقلاب اسلامی می نویسند:

« در قلب این حماسه کبیر مردمی ، چهره پرچمدار و قهرمان آن همچون خورشید تابناکتر از هر ستاره می درخشد . او که در حساسترین مقطع تاریخ مبارزات این میهن به عنوان پیشوا و تبلور شرف و آزادگی مردم ما ، لقب امام گرفت ، در شکوفائی و پیروزی یک نبرد حق طلبانه - اما نابرابر - نقش تعیین کننده ای ایفا کرد. و بدین ترتیب شکل تازه ای از درگیری و پیروزی حق بر باطل در تاریخ ثبت شد . بی تردید برای کمتر پیشوائی همچون امام خمینی عشق و فداکار ی نثار شده است . قلب میلیونها انسان رنجدیده و تحت ستم با نام او سرود آزادی سر داد ، و مرگ اهریمن زمان را تداعی می کرد . نامی که رژیم شاه خائن با همه قدرت و عظمت ضد خلقی و سرکوبگرانه اش ، می خواست فراموش شود تا آنجا که از حبس و شکنجه آزادگانی که جسارت دم زدن از یاد و نام او را داشتند ، ابائی نداشت .

نفاق چهره ای بس ریاکارانه دارد و برای پیش برد مقاصدش به هر لباس در می آید . رجوی سردم دار فراری تروریست ها که اکنون در پناه سوسیال - صهیونیست های فرانسوی به مجیز گوئی استکبار جهانی مشغول است در مصاحبه ای با وقاحت زایدالوصفی ضمن توهین به ساحت مقدس امام امت، القابی به ایشان نسبت می دهند که تنها شایسته خود و اربابانش است . او می گوید: ما از همان مراحل اولیه می دانستیم که شخصیت واقعی و مستبد و ارتجاعی او چگونه است .

حال خود قضاوت کنید جریانی که چنین عقاید باطلی را در مورد رهبری انقلاب داشته است ، چگونه با ریاکاری در همان دوران ، از ایشان به عنوان « زعیم استوار و سازش ناپذیر» پدر مجاهد اعظم، قهرمان و پرچمدار انقلاب، خورشیدی تابناکتر از هر ستاره و کسی که با نام او سرود آزادی سر داده شده و دفاع از آزادی و ضدیت با استبداد تنها در دفاع از حرمت و مشروعیت انقلاب سیاسی ایران به رهبری امام خمینی شدنی است یاد می کنند و خود را فرزند مجاهد او می نامند و فرماندهی عالی امام خمینی را می پذیرند. این ریاکاری تنها از نفاق بر می آید و بس.

منافقین در آنچه نقل شد از یکسو کوشیدند تا در انظار امت مسلمان ایران خود را مطیع و پیرو امام جلوه دهند و از سوی دیگر با اتلاق لفظ فرزندان مجاهد امام به خود، چنین القاء کنند که از حمایت ایشان برخوردارند. بالاخره با تردستی و سرهم کردن جملاتی از این قبیل که فرامین امام پرتوی دیگری از چهره راستین مکتب توحید و ایدئولوژی ما » می باشد مکتب التقاطی و باطل خود را هم سطح اسلام فقاهتی وانمود کنند. آنان آرزو داشتند که از این طریق در میان مردم مشروعیت بدست آورند و با بهره برداری از چنین مشروعیتی راه را برای مقاصد پلید خود هموار سازند. لیکن امام امت که با درایتی پیامبر گونه از همان ابتدا از ماهیت این دسیسه مطلع بودند با موضع گیری های قاطع در برابر جریان نفاق این امید را با یاس تبدیل نمودند.

ایشان از همان ابتدا و در شرایطی که منافقین با تملق گوئی می کوشیدند چهره واقعی خود را بپوشانند ، طی پیام به ملت مسلمان ایران می فرمایند:

اخیراً دیده شده گروههایی با اسامی مختلف و فریبنده با پخش اعلامیه هائی با شعارهای فریبنده آزادی خواهی و برابری طلب که جزء لایتجزائی از اصول اعتقادی اسلام است و محتوای اساسی برنامه دولت و جمهوری اسلامی را تشکیل خواهد داد دست به تفرقه گرائی و تشکیل اجتماعات و دعوت برای برگزاری راهپیمائی کردند . از آن جمله است دعوت برای راهپیمائی روز 5 شنبه توسط سازمان مجاهدین خلق به تاریخ سوم اسفند و مقصد راهپیمائی را منزل اینجانب ذکر کردند . لازم است در سرویسهای خبری رادیو و تلویزیون از این لحظه تا پس فردا دو نکته زیر را به اطلاع عموم برسانید : 1- این برپادارندگان ، افراد مسلمان نیستند و با مکتب اعتقادی اسلام در ستیزند . عموم طبقات مردم با آنها همکاری نکند، حتی چه بسا ممکن است عکسهائی از این جانب و دیگر رهبران مذهبی را حمل کنند . باید به آنها اعتنا نکرد و بر مردم مسلمان است که از همکاری با آنها سر باز زنند .

2- همچنین گفته شده که این گروه که گرایشهای ضد اسلامی دارند قصد آمدن به منزل اینجانب را دارند . من به این فرصت طلبان اجازه ورود به منزل را نمی دهم .