شاید موضوع تغییر ماهیت فرقه تروریستی منافقین از مشی "مبارزه علیه امپریالیسم" تا رسیدن به مشی "نوکری بی چون و چرا برای امپریالیسم" بحثی است که در برهه های زمانی مختلف و به انحای متفاوت مورد بررسی قرار گرفته و دیگر نیازی به بیان مجدد این موضوع نباشد؛ اما اتفاقات اخیر اوکراین و در پی آن حمایتهای بی دریغ منافقین از امریکا و موضع گیری علیه روسیه، نه به خاطر اینکه روسیه متحد استراتژیک ایران در موضوع دفاع از ملت مظلوم سوریه است بلکه از زاویه ای دیگر قابل تامل است که عمق چرخش 180 درجه ای منافقین را در رفتار و کردار از آغاز تاسیس این فرقه تا کنون نشان می دهد.
زمانی که سازمان منافقین در سال 1344 شکل گرفت از حمایتهای مالی و لجستیکی شوروی آن زمان (روسیه فعلی) که در آن مقطع کشوری مارکسیستی بود بهره می برد. در واقع شوروی از این گروهک در کنار گروه های دیگری همچون سازمان چریک های فدایی خلق ایران، سازمان رهایی بخش خلق های ایران، جزنی و غیره در جهت مبارزه علیه نفوذ امریکا در ایران و منطقه بهره می برد؛ و همزمان آموزه های مارکسیستی خود را در جهت نشر و توسعه ایدئولوژی مورد نظر خود در ایران با کمک این گروهک ها به پیش می برد.
شاید بتوان گفت معجون اسلام التقاطی منافقین که حاصل جمع اسلام و مارکسیسم است نیز حاصل اتاق های فکر سازمان های اطلاعاتی آن زمان شوروی (KGB) بوده که برای جامعه مذهبی و سنتی ایران تجویز شده است.
آن ها به این نتیجه رسیده بودند که برای مبارزه با نفوذ امریکا در ایران و گسترش ایدئولوژی خود در منطقه هرگز قادر نخواهند بود مارکسیسم را به صورت عیان و واضح به جامعه متعصب مذهبی ایران معرفی کنند، لذا از منافقین جهت بسط افکار مارکسیستی خود در قالب مضامین به ظاهر اسلامی استفاده کردند و اعضای بلند پایه منافقین نیز به نگارش کتابها و سخنرانی های متعدد در این خصوص رو آوردند.(1)
این روند تا جایی پیش رفت که اعضای منافقین در سال 1354به خیال خود فضای جامعه ایران را آماده پذیرش افکار مارکسیستی دانستند و بطور رسمی تغییر ماهیت ایدئولوژی خود را از اسلام به مارکسیسم اعلام کردند،(2) که بعد از موضع گیری های شدید علما و در راس آن آیت الله طالقانی مبنی بر نجس بودن کفار و مارکسیست ها و دوری گزیدن ملت از آنها، به سرعت از موضع خود برگشته و مجددا رویه قبل را در پیش گرفتند.(3)
سرسپردگی منافقین به شوروی به همین جا ختم نشد و حتی بعد از سقوط رژیم پهلوی و در حالی که ملت ایران در برابر دو بلوک قدرت شرق و غرب ایستاده بودند و شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" سر می دادند، این گروهک عملا به ستون پنجم KGB مبدل شده بود و اسناد محرمانه ایران را توسط محمد سعادتی در اختیار شوروی قرار می داد.(4) جالب تر اینکه رهبران منافقین در توجیه این جاسوسی آن را در جهت مبارزه با امپریالیسم عنوان نموده و از آن دفاع می کردند!
پس از سرنگونی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در سال 1991، روسیه به عنوان جانشین این کشور شناخته می شود که البته امروز دیگر اثری از کمونیسم در آن به چشم نمی خورد اما چیزی که در این کشور همچنان باقی مانده، عدم اجازه بسط و گسترش قدرت امریکا در منطقه است. از این رو همچنان گزینه مناسبی برای کسانی که مدعی مبارزه با امپریالیسم هستند می باشد.
اما موضع گیری های اخیر گروهک تروریستی منافقین علیه روسیه و حمایت بی دریغ آنها از غرب و آمریکا در جریان اتفاقات اوکراین یکبار دیگر به این واقعیت که این فرقه با تمام وجود در خدمت استکبار و منافع امریکاست صحه می گذارد. واقعیتی که پیشتر در موضع گیری های این گروهک علیه ملت های سوریه، بحرین و مردم مظلوم فلسطین هم نمود پیدا کرده بود. اما سوال مهم و اساسی این است که چگونه گروهکی که با ادعای مبارزه علیه امپریالیسم جاسوسی برای شوروی را توجیه می کردند امروز در صف حامیان امپریالیسم و در مقابل روسیه قرار می گیرد. در واقع شاید بتوان دلیل این موضع گیری های متناقض و چرخش 180 درجه ای منافقین را از سالهای نه چندان دور تا کنون، از بین رفتن افکار و ایدئولوژی های مارکسیستی در روسیه دانست که با آرمانهای این فرقه متناقض است و صد البته مبارزه علیه امپریالیسم توسط این کشور در منطقه!
پی نوشت:
1- از نمونه های واضح آن می توان به جزوات "شناخت" ، "راه انبیاء راه بشر و تکامل" و درنهایت "تبیین جهان" اشاره نمود.
2- سازمان مجاهدین خلق ایران، از پیدایی تا فرجام(جلد اول)، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
3- طالقانی و مشی مسلحانه و قهرآمیز، شرق، 19 شهریور 1390
4- سازمان مجاهدین خلق ایران از پیدایی تا فرجام (جلد دوم)
