گروهک تروریستی منافقین(سازمان مجاهدین خلق) از ابتدای تاسیس تاکنون برای رسیدن به اهداف پلید خود به هر ابزاری متوسل میشده است و در این راستا از همه ی اقشار جامعه به نحوی سوءاستفاده میکند. آنچه در ادامه میآید تاریخچهای است از سوءاستفاده این گروهک تروریستی از دانشآموزان از ابتدا تا 30 خرداد1360 که پس از جذب و مغزشویی نوجوانان دانش آموز از این قشر برای ترور مردم کوچه و بازار استفاده میکرده است.
منافقین در ابتدای تأسیس با راه اندازی سازمانی به نام «سازمان جوانان مجاهد» از طريق «انجمن جوانان مسلمان» و «انجمن دانشجويان مسلمان» با پوشش تبليغاتي «نشريه نسل انقلاب» به منظور متشكل كردن و عضوگيري دانش آموزان دبيرستان ها و دانشجويان دانشگاه ها این سازمان را تشكيل دادند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ابتدای تشکیل منافقین، كار تبليغي توسط عناصر سياسي گروهک منافقین و خط عضوگيري گسترده و بيشتر از ميان طيف (دانشجو و دانش آموز) دستور كار شد. در اين ميان گروهک با طرح مقوله قشرهاي پيشتاز اجتماعي به دنبال نيروهايي بود كه از تحرك سياسي بيشتري برخوردار باشند. از اين روست كه در ماه هاي نخست بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تحرك قابل توجه شماري از دانشجويان و دانش آموزان و لايه هايي از كارمندان، در سطح این گروهک محسوس است.
در ادامه و پس از تاسیس و راه اندازی نهاد دانش آموزي، اين گروه مسئوليت بسيج دانش آموزان هوادار و جذب شده در موارد ضروري و انتقال خطوط تشكيلاتي، امنيتي و سياسي منافقین به دانش آموزان داشت .
نهاد دانش آموزی به گروه هایی تقسیم می شد که عبارت بودند از: 1. «گروه نظامي دانش آموزی» که دادن خطوط امنيتي _ نظامي ، اجرا و پيگيري آنها را بر عهده داشت؛ 2. «گروه تداركات» که حل مشكلات و مسائل تداركاتي و مالي را انجام مي داد . 3. «گروه تبليغات» که امور توليد و توزيع نشريه نسل انقلاب، اعلاميه ها، پوسترها و مواد تبليغي نهاد را بر عهده داشت و 4. «گروه سياسي» که مسئول برنامه ريزي و تدارك كلاس هاي آموزشي سياسي، ايدئولوژيك و... براي دانش آموزان جذب شده منافقین بود.
عضوگیری از دانش آموزان نامطلع از تاریخچه ی منافقین
در نخستين مرحله جذب ، نيروهاي دانش آموز كه پرشور اما نامطلع از تاريخچه منافقین بودند در صدر ديگر اقشار قرار داشتند. . در سه چهار ماه نخست انقلاب جذب اين نيروها به كندي صورت مي گرفت، ولي با گسترش فعاليت گروه هاي مختلف سياسي و مطبوعات و تغييرات پرشتاب در فضاي فرهنگي اجتماعي كشور، روند توسعه این گروهک و جذب نيروها نيز سرعت گرفت.
در روند جذب نيرو، اقشاري چون كارمندان، كارگران، بازاريان و كسبه محلات نيز مورد توجه ويژه اي قرار داشتند ولي به خاطر كندبودن بيش از حد پروسه جذب، اين اقشار (به خصوص كارگران و كاسب ها) در اولويت محسوب نمي شدند. بيشترين نيروي جذب شده در ابتدا دانش آموزان بودند.
سرمایهگذاری منافقین و شگردهای جذب
اما از ابتداي مهر ماه 1358و هم زمان با باز شدن مدارس، فعاليت جذب دانش آموزان شدت پيدا كرد و منافقین جهت تقويت پايگاه اجتماعي براي اجراي نمايش قدرت، با سرمايه گذاري بيشتري روي به مدارس آورد و به عنوان نمونه در تهران در چندين مدرسه و دبيرستان شروع به جذب نيرو نمود. طبق اعترافات یکی از اعضای منافقین «در اين مرحله سازماندهي دانش آموزي منافقين، تهران به 4 منطقه مركز، شرق، جنوب و شمال تقسيم گرديد و هر منطقه داراي چند مدرسه بود و در رأس هر منطقه يكي از اعضاي قديمي منافقين برای جذب این دانش آموزان قرار داشت.»
توجه ویژه به دانش آموزان در پیام مفصل سرکردهی منافقین
پيام مسعود رجوي، سرکرده ی منافقین به دانش آموزان در 26 شهريور ماه 58 كه مفصل تر و تشكيلاتي تر از پيام این گروهک به مناسبت بازگشايي مدارس در 29 بهمن 57 بود، با برجسته كردن نقش شخص رجوي براي مخاطبان دانش آموز، توجه بيشتر به جذب اين قشر را آشكار مي ساخت . تركيب سازماندهي، تشكيلات و اهميت نهاد دانش آموزي و سپس دانشجويي، مؤيد اين تحليل است كه منافقین بر خلاف نماد ايدئولوژيكش (در آرم گروهک، داس و چكش وجود دارد که نماد حمایت از طبقه کارگر است) براي جذب و به كارگيري دانش آموزان و دانشجويان بيشترين تلاش را نمود و كارگران، بيكاران، كارمندان، روستاييان و طبقه متوسط شهري كميت ناچيزي را در بين هواداران منافقین تشكيل مي دادند و در جبهه مقابل، يعني هواداران نظام، علاوه بر قشر دانش آموز و دانشجو ، همه اقشار متنوع جامعه را در بر مي گرفت.
راه اندازی میلیشیا توسط منافقین برای بر هم زدن نظم اجتماعي و ایجاد درگیری
از دي ماه 1358 ميليشيا به عنوان اهرمي در خدمت تاكتيكهاي تبليغي و مأموريتهاي اجتماعي براي بر هم زدن نظم اجتماعي و ایجاد درگیری در بعضي محلات تهران و شهرستانها به كار گرفته شد. فعاليت واحدهاي ميليشيا در طي دوره تبليغات اولین دوره رياست جمهوري در حمایت از شخص بنیصدر افزايش یافت. دانشآموزان اكثريت اعضاي اين واحدهاي سازماندهي شده را تشكيل ميدادند. اولین تحرکات و عضوگیریهای منافقین برای میلیشیا، ابتدا در بین دانشآموزان و سپس دانشگاهیان بود. زیرا این قشر از جامعه با شور انقلابی و علاقه زیادی که به انجام فعالیتهای نظامی و مسلحانه داشت، به راحتی جذب شعارهای فریبنده منافقین میشدند.
استفاده منافقین از دانش آموزان برای راهپیمایی، تحصن، درگیری خیابانی و...
همانطور که اشاره شد افراد دانش آموز اكثريت اعضاي اين واحدهاي سازماندهي شده را تشكيل مي دادند. از دي ماه 58 ميليشيا به عنوان اهرمي در خدمت تاكتيك هاي تبليغي و مأموريت هاي اجتماعي براي بر هم زدن نظم اجتماعي، بعضي محلات تهران و شهرستان ها به كار گرفت و درگيري هايي كم و بيش در تهران و شهرستان ها به وجود مي آورد.
28 ماه شورشگري اجتماعي منافقین در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در شكل افراطي راهپيمايي، تحصن، درگيري خياباني، ميتينگ و سخنراني، تحريك خشونت بار افكار عمومي، تحريف، دروغ پردازي عليه رهبران جمهوري اسلامي و تحريك احساسات جوانان كم تجربه دانش آموز و دانشجو و... در سطح جامعه تأثيرات منفي عميقي گذاشت.
تشديد بحث ها و درگيري هاي خياباني، از اوايل سال 59 توسط عناصر دانش آموز و دانشجو
در طول دو ماه خرداد و تير 59، تلاش منافقین حول مظلوم نمايي با تبليغات گسترده در مورد ادعاي چماقداري در بحث هاي خياباني و كار تبليغي در بين مردم به وسيله مباحثه ساختگي تيم هاي تبليغي و انتشار اطلاعيه در جهت اثبات ظلم بر سازمان از سوي نيروهاي خط امام و جذب عناصر دانشجو، دانش آموز، بيكاران در محلات، كارگران و زنان صورت مي گرفت. كماكان راه اندازي اردوهاي كار، سازندگي و آموزش سلاح از جمله جذابيت هاي اجتماعي بود كه هدف آن گسترش پايگاه اجتماعي آنها در درون مردم بود.
آمادگي براي مهلكه 30 خرداد
در آستانه طرح عدم كفايت سياسي بني صدر در مجلس، منافقین شورش مسلحانه 30 خرداد را تدارك مي ديد . تشكيلات و ساختار منافقین از مدت ها قبل به خدمت شرايط جديد یعنی رویارویی مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی درآمده بود و اكيپ هاي مختلفي توسط عناصر مسئول نهادها، به خصوص نهاد دانش آموزي و دانشجويي، سازماندهي شد كه هر كدام مي بايست با چند تيم، جريان راهپيمايي مسلحانه را پيش ببرند كه بعضي مسئول درگيري و رودررويي مسلحانه با مردم بودند و بعضي بايد به كار تبليغي و افشاگري تهاجمي مي پرداختند.
در این روز هواداران تشکیلاتی منافقین که عمدتا دانش آموزان فریب خورده بودند در تیمهای ۳ تا ۵ نفره سازماندهی و به یکی از سلاحهای سرد مسلح شده بودند. ردههای بالاتر دارای سلاح گرم بودند. چاقو، چماق، تیغ موکتبری، قمه، پنجه بکس و فلفل (برای پاشیدن به چشمان مخالفان) از وسایلی بود که اغلب هواداران به دستور تشکیلات با خود حمل می کردند.
میلیشیای معروف، به همراه جمعی از هواداران دیگر گروهها، در کوچه و خیابان، افرادی را که از جهت هیئت ظاهری به حزباللهیها شبیه بودند، کتک زده و از آنها میخواستند که به نفع بنی صدر و منافقین شعار دهند؛ چوب و سنگ بر سر و روی افراد مقاوم میریختند و با کارد و چاقو و تیغ موکتبری صورت و بدن آنها را زخمی میکردند. این جنایتها درحالی از سوی گروهک مرتجع منافقین صورت گرفت که ادعاهای آنان در مورد خلق ایران، همه جا را پر کرده بود.
حضور گروههای مختلف مردم و پاسداران در خیابانهای اصلی و مرکزی شهر کم کم وضع را دگرگون کرد و دستگیری مهاجمان آغاز شد. ساعت ۷ بعدازظهر، هواداران باقیمانده که مبهوت از این شکست بودند، با انفعال و سردرگمی، متفرق شدند و فضای شهر تحت کنترل نیروهای انتظامی آرام گرفت.
در نهایت پس از دستگیری اعضای منافقین آنها اعتراف می کنند که در اردوهایی که منافقین دانش آموزان را تحت عنوان سازندگی به مناطق مختلف میبردند، آموزشهای نظامی داده میشد و به آنها اسلحه میدادند؛ به همین دلیل است که میبینیم در درگیریها و تشنجات سال ۵۹ که منجر به ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ گردید، یکی از اقشاری که در آن نقش فعالی داشتند، دانش آموزان بودند که توسط منافقین مغزشویی شده بودند.
.