تصور اینکه آمریکا و مجموعه غرب، تروریسم واقعی و حامیان آن را در خاورمیانه نشناسند، کمی دور از ذهن به نظر میرسد. با یک رصد ساده و کلی، هر فرد غیرکارشناس میتواند درک کند که چه کسانی طالبان، القاعده، جبهه النصره، داعش و دهها و صدها گروه تروریستی از این دست را در خاورمیانه پرورش دادند و حامی مالی و لجستیکی آنها شدند.
همچنین باز میتوان با یک نگاه ساده فهمید که چه کشورهایی مبارزان واقعی در مقابل تروریستها هستند. شاید نیازی به باز گفتن عوامل و رژیمهای پدیدآورنده تروریسم در منطقه نباشد، اما محض یادآوری باید تأکید کرد که غرب، طالبان را برای جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی به وجود آورد که چندی بعد، از دل آن القاعده پدید آمد و تمامی تلاشها و اقدامات تروریستی خود را علیه غرب متمرکز کرد و حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر را رقم زد. غربیها اما پند نگرفتند و چند سال قبل برای ساقط کردن دولت قانونی سوریه با هدف شکستن محور مقاومت، گروه تروریستی جبهه النصره را به وجود آوردند که از دل آن داعش پدید آمد.
داعش اگرچه قبل از آن فعالیتهایی کمرنگ در عراق داشت، اما توطئه غرب علیه حکومت بشار اسد در سوریه، ماهیت این گروه تروریستی را آشکارتر کرد و سبب شد در مدتی کوتاه، فعالیتهای تروریستیاش را از مرزهای خاورمیانه نیز فراتر ببرد و شهرتی جهانی برای خود کسب کند به طوری که در حال حاضر مخوفترین گروه تروریستی در جهان به شمار میرود. اتفاقاً این گروه نیز همچون القاعده، عمده فعالیتهایش را بر اقدامات تروریستی در غرب متمرکز کرده که حملات سال گذشته به پاریس و بروکسل از آن جمله است. نکته این که در همه این موارد برخی رژیمهای عرب منطقه، پای ثابت حمایت مالی از گروههای تروریستی مذکور بودهاند. به عبارت دیگر، غرب حمایت تسلیحاتی و لجستیکی از تروریستها به عمل میآورد و برخی رژیمهای عربی منطقه نیز حمایت مالی آنها را برعهده گرفتهاند. این تقسیم وظیفه در حمایت از تروریستها، از زمان پدید آمدن طالبان در دهه ۱۹۸۰ میلادی انجام گرفته و برخی حکومتهای عربی به رهبری عربستان سعودی در این خصوص خود را وامدار آمریکا و غرب میدانند و همکاری با غرب در پدید آوردن تروریسم در منطقه را افتخاری بزرگ در حمایت سعودیها از تروریسم، همین بس که اسامه بنلادن سرکرده القاعده در عربستان رشد کرده و مورد حمایت آلسعود بود و سرکردهها و اعضای داعش نیز آنگونه که خود هنگام دستگیری اعتراف میکنند، مورد تفقد و حمایت رهبران عربستان هستند.
حمایت آشکار سعودیها از تروریسم، کار را به جایی رسانده که حتی آمریکای متحد عربستان را نیز شاکی کرده است و نمایندگان کنگره آمریکا بر آن شدهاند تا اسناد دخالت عربستان در حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر را منتشر کنند. اما نکته قابل تأمل و صدالبته مضحک این است که با همه این تفاسیر و با هدف پاک کردن ردپای عربستان در حوادث تروریستی، واشنگتن انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفته و اخیراً دیوان عالی آمریکا حکم داد که ۲ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران برای آنچه پرداخت غرامت به خانوادههای آمریکاییان کشته شده در حملات سال ۱۹۸۳ به پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت خوانده شده، برداشت شود.
یقیناً این حکم بر خلاف قوانین بینالمللی است زیرا داراییهای مسدود شده متعلق به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و از مصونیت بینالمللی برخوردار است، اما نفس قضیه به وضوح حکایت از رفتار دوگانه و مرموزانه غرب در موضوع تروریسم دارد. وقتی اوباما برای رفع نگرانی آلسعود بلافاصله پس از افشای اخبار مربوط به احتمال انتشار اسناد مداخله عربستان در حادثه ۱۱ سپتامبر، به ریاض میرود و همزمان با آن، دیوان عالی آمریکا یک پرونده مبهم مربوط به ۳۳ سال قبل را رو میکند تا ایران را با ادعایی دروغین متهم حادثه ۱۹۸۳ بیروت جلوه دهد بدون آنکه سند و مدرکی نشان دهد، فقط میتواند یک پیام داشته باشد و آن این که دوستان حامی تروریسم آمریکا میتوانند حتی در صورت اثبات گناه، مصونیت داشته باشند اما دشمنان آمریکا ولو علیه تروریسم مبارزه کنند، از نظر آمریکا و مجموعه غرب، تروریست هستند!
اقدام آمریکا در برداشت ۲ میلیارد دلار از حسابهای مسدود شده ایران برای پرداخت به خانوادههای قربانیان انفجار بیروت در ۳۳ سال قبل هیچ توجیه عقلانی و منطقی ندارد چون حتی برای همان خانوادههای قربانیان نیز مسجل نشده که چه طرفی در آن حادثه دست داشته است. حمایت آمریکا از آلسعود چنان بیدریغ شده که چندی قبل نیز برخی نمایندگان کنگره آمریکا طرحی را مطرح کردند که بر اساس آن ایران در حادثه ۱۱ سپتامبر مقصر شناخته میشود!
این ادعا چنان بیپایه و مضحک بود که رسانههای خود آمریکا نمایندگان کنگره را به باد انتقاد گرفتند و نوشتند، چگونه مداخله عربستان در حادثه ۱۱ سپتامبر را که اظهرمنالشمس است نادیده میگیرید و انگشت اتهام را به سوی کشوری نشانه میروید که تاکنون هیچ سخنی درباره نقش آن در حادثه مذکور مطرح نشده است حتی اگر آن کشور دشمن آمریکا باشد.
کوتاه سخن این که، حمایت آمریکا از حامیان تروریسم در منطقه فقط پاک کردن صورت مسئله است و تشخیص مبارز واقعی علیه تروریسم از حامی تروریسم را باید به افکار عمومی منطقه سپرد که البته تاکنون افکار عمومی به درستی در این باره قضاوت کرده است.
منبع: روزنامه اطلاعات