پدرخوانده تروريسم

1

زيستن در خاورميانه مانند گذران زندگي كنار بشكه باروتي است كه كوچكترين جرقه‌اي در زير آن، دودمان انسان را بر باد خواهد داد.

اين منطقه از آنجايي كه اصلي‌ترين مركز توليد نفت و همچنين شاهراه انتقال بخش عمده‌اي از انرژي جهان است همواره در طول تاريخ مورد طمع قدرت‌هاي جهاني بوده، اما اين شكار بزرگ گاهي تله‌اي بزرگ‌تر براي همان قدرت‌ها بوده است. خاورميانه از يك طرف به دليل داشتن منابع سرشار انرژي و از طرف ديگر، قبيله‌اي و عشيره‌اي اداره شدن برخي نظام‌هاي حكومتي آن، «ارض المفاجئات» يعني سرزمين اقدامات غيرمنتظره خوانده مي‌شود. در اين منطقه روندهاي سياسي در جهت مخالف سياست‌هاي رايج و روز دنيا پيش مي‌رود. شايد به همين دليل است كه بسياري از قدرت‌هاي جهاني با همه نبوغ و تردستي‌هايي كه در عالم سياست به منصه ظهور مي‌گذارند، در سياست‌هاي خاورميانه‌اي خود اغلب دچار اشتباهات محاسباتي بزرگي مي‌شوند. در اين منطقه گاهي يك رژيم كه مورد حمايت شديد قدرت‌هاي فرا منطقه‌اي است به يكباره با كوچكترين اعتراضات مردمي سرنگون مي‌شود و بالعكس، حكومتي ديگر كه از هيچ‌گونه حمايت قدرت‌هاي جهاني برخوردار نيست. به رغم تلاش همين قدرت‌ها براي ساقط كردن آن، سال‌ها با اقتدار باقي مي‌ماند بدون آنكه گزندي به آن برسد. مثال بارز در اين خصوص سرنگوني حكومت‌هاي حسني مبارك و معمر قذافي در مصر و ليبي بود كه به شدت از سوي غربي‌ها حمايت مي‌شدند. در نقطه مقابل آن نيز نظام بشار اسد در سوريه است كه با وجود اقدامات خصمانه قدرت‌هاي جهاني و متحدان منطقه‌اي آنها از پنج سال قبل همچنان محكم و استوار ايستاده است. از طرف ديگر، بحران‌هاي خاورميانه برخلاف ديگر مناطق جهان به راحتي قابل حل نيستند. به عنوان مثال جنگ بوسني و هرزگووين كه مي‌رفت كل اروپا را درنوردد و كشتار و بي‌خانماني بزرگي همانند جنگ جهاني را در اين قاره رقم بزند، پس از آن نسل‌كشي فجيع كه صرب‌ها عليه مسلمانان بوسنيايي به راه انداختند با پادرمياني طرف‌هاي بين‌المللي در نهايت براي هميشه خاموش شد، اما در خاورميانه، فلسطين قريب به 70 سال است در جنگ و كشتار و تخريب و نسل‌كشي ساكنان اصلي آن به دست صهيونيست‌ها به سر مي‌برد و تاكنون تلاش‌هاي بين‌المللي و منطقه‌اي براي حل اين معضل كارساز نبوده است. از طرفي بحران عراق هم وارد چهاردهمين سال شده و ديگر كشورهاي خاورميانه از جمله سوريه، مصر، يمن و ليبي نيز به همين ترتيب با بحران‌هاي فزاينده مواجهند و به نظر مي‌رسد هيچ چشم‌انداز و افق روشني براي رسيدن به صلح و آرامش در اين كشورها دست كم در كوتاه مدت وجود نداشته باشد. اين بحران‌ها حاصل همان اشتباهات محاسباتي غرب است كه در ابتداي مطلب به آن اشاره شد. غربي‌ها با اتخاذ سياست يك بام و دو هوا سهم زيادي در ناآرام كردن خاورميانه و ايجاد جنگ و كشتار در آن دارند. آنها براي پيشبرد منافع خود، چند كشور حاشيه خليج فارس را به طور كامل زير پر و بال خود گرفته‌اند تا از طريق آنها به اميال پايان‌ناپذيرشان كه غارت منابع منطقه و تسلط كامل بر آن است، برسند. هرازگاهي هم براي آنكه همان چند كشور كوچك عربي را بيشتر به خود جذب كنند و حمايت‌هاي نفتي آنها را از دست ندهند، با هراس‌افكني در دل آنها و اين ادعا كه يكي از كشورهاي منطقه دشمن آنهاست و قصد نابودي اين كشورها را دارد، ميليون‌ها دلار تسليحات از رده خارج خود را روانه اين چند كشور عرب حاشيه خليج‌فارس مي‌كنند. اين در حالي است كه هيچ يك از كشورهاي منطقه در صورتي كه مداخله و توطئه خارجي در كار نباشد، دشمن يكديگر نيستند و قرار هم نيست جنگي به وقوع بپيوندد. سؤال اين است پس ذخيره اين همه سلاح غربي در منطقه براي چيست. آن هم در شرايطي كه خود غربي‌ها بهتر از هر كس مي‌دانند حاميان واقعي تروريسم در منطقه چه كساني هستند و حادثه 11 سپتامبر را چه كشورهايي رقم زدند؟ غربي‌ها تا اينجاي كار يعني ارسال سلاح براي كشورهاي عرب حاشيه خليج‌فارس را هوشمندانه انجام مي‌دهند و از اين طريق دو هدف را دنبال مي‌كنند: يكي به زعم خود ايجاد توازن قدرت در منطقه به دليل حضور ايران قدرتمند و دوم فروش تسليحات از رده خارج خود براي تأمين نياز مالي كارتل‌هاي تسليحاتي. اما اشتباه محاسباتي آنها اين است كه نمي‌دانند ارسال اين حجم از تسليحات سنگين به منطقه‌اي كه ملجأ گروه‌هاي تكفيري است، چه اثرات مخربي بر آينده منطقه خواهد داشت. غرب هنوز از اين خواب غفلت بيدار نشده كه ملت‌هاي منطقه و البته در حال حاضر كل جهان بهاي گزاف حمايت آن از چند كشور عربي حاشيه خليج‌فارس را مي‌پردازند. بدتر آنكه همين چند كشور كه فرزندخوانده‌هاي غرب محسوب مي‌شوند، بزرگترين تروريست‌هاي جهان را در لباس القاعده و داعش پرورش داده‌اند و اين دهشت‌افكنان نيز بزرگترين جنايات را در حق همان غربي‌هاي پدرخوانده، مرتكب شده‌اند كه حملات 11 سپتامبر نمونه‌اي از آن است. به نظر مي‌رسد اينگونه اشتباهات محاسباتي غرب در منطقه خاورميانه پاياني ندارد و به همين دليل نبايد در كوتاه مدت منتظر بازگشت آرامش به منطقه بود و فقط بايد اميدوار بود كه اين بحران‌ها به تجزيه و چند پاره شدن كشورهاي عرب منطقه منجر نشود چرا كه تقسيم و تجزيه اين كشورها به دليل بافت قبيله‌اي آنها خود بحران‌هاي جديدي را پديد خواهد آورد.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29