اسلام و تروريسم(2)

گفتار دوم :اقدامات تروريستي با اهداف سياسي

استفاده از خشونت برای اهداف سياسي را به 4 دسته مي توان تقسيم کرد:

مبحث اول : اقدامات تروريستي عليه مردم

فرد يا گروه و سازماني که با اهداف سياسي به صورت مستقيم، جان ، مال ، آبروی مردم بي گناه ، زنان و کودکان و ... را مورد حمله قرار مي دهد . اين گونه اقدامات با هر هدفي که سازماندهي شود از نگاه وجدان بشری محکوم است و مصداق تروريسم محسوب مي شود . در اسلام حتي در دفاع مشروع ، کشتن افراد بي گناه ، تعقيب فراريان ، کشتن مردم و پرده دری مجاز شمرده نشده است .

 

مستند اين نظر را مي توان روايت مسکوني از امام صادق (ع) از قول پدرش از امام علي (ع) دانست که ايشان در مورد مردی که در خانه گروهي آتش افکنده و خانه و اشياء داخل آن را سوزانده بود حکم به پرداخت قيمت اثاثيه و کشته شدن وی دادند . « انه يغرم قيمه الدار و ما فيها ثم يقتل » اين روايت از جمله مورد استفاده فقهايي چون شيخ طوسي ( در نهايه ) قرار گرفته است .

امام صادق – عليه السلام – فرمودند : پيامبر گرامي اسلام – صلي الله عليه و اله و سلم – هنگامي که مي خواست سپاهي را برای جنگ اعزام کند آنان را فرا مي خواند و در برابرشان مي نشست و مي فرمود : «با نام خدا و برای خدا و در راه خدا، سفر را آغاز کنيد . نيرنگ و حقه نزنيد ، مثله نکنيد ، سالخوردگان ، کودکان و زنان را نکشيد ، درختي را نبريد مگر مجبور شويد . »

امام صادق از امام علي – عليه السلام – نقل کرده است که پيامبر – صلي الله عليه و آله – از ريختن سم ( استفاده از سلاح شيميايي ) در سرزمين مشرکان نهي کرد .

حضرت علي – عليه السلام – در جنگ صفين به نيروهای خويش چنين سفارش کرد :

« هرگز با دشمن جنگ را آغاز نکنيد تا آنان آغاز کنند ، فراريان را نکشيد ، بر زخميان نتازيد ، هتک حرمت و عورت نکنيد ، از مثله کردن بپرهيزيد ، وارد خانه های آنان مشويد ، بر زنان حمله نکنيد و به کسي دشنام ندهيد . »

همچنين آن حضرت ياران خود را از تعرض به خانواده و کودکان ، برحذر مي داشت ، از پرده دری ، برداشتن اموال دشمن ، ستم به کشاورزان ، اسارت گرفتن کودکان ، تاختن بر زخميان ، تصرف چهارپايان ، محروم کردن از آب آشاميدني برحذر مي داشت . همچنين از جمله سفارش های پيامبر به سپاهيان اين بوده است : « صومعه نشينان ( عبادت کنندگان خدا ) را نکشيد ، بازرگانان مشرکان را نيازاريد فرستادگان و گروگان ها را نکشيد ، آن که در خانه را به روی خود ببندد مصون است . » هم چنين از کشتن افراد زمين گير ، نوجوانان ، خدمت کاران و اجيران در جنگ ها نهي مي کرد . نيز از آتش زدن درختان و محصولات کشاورزی به شدت منع مي کرد .

مبحث دوم : اقدامات تروريست عليه حکومت ها

اينک بحث درباره آن قسمت از اقدامات خشونت آميز است که با اهداف سياسي و برای براندازی حکومت يا صدمه زدن به آن يا حفظ آن انجام مي گيرد . در اين گونه عمليات خشونت آميز نوک پيکان حمله به سمت حکومت است؛ ولي در اين ميان جان و مال عده ای افراد بي گناه نيز مورد تعرض قرار مي گيرد .

اين قسمت از اقدامات خشونت آميز از موارد اختلاف گروهها ، سازمان ها و کشورهای مختلف است . هر گروهي و کشوری براساس عقيده ، انديشه و منافع خود درباره آنها قضاوت مي کند . تعدادی آنها را تروريسم و فعاليت آنان را اقدامات تروريستي معرفي مي کنند . و تعدادی آنان را مبارز در راه آزادی و اقدامات آنان را دفاع مشروع قلمداد مي کنند .

اينک سخن در آن دسته از اقدامات خشونت آميزی است که افراد ، گروهها و حکومت ها با انگيزه های سياسي و خارج از چارچوب شرايط و ضوابط خاص خود انجام مي دهند . کساني که به اين قبيل اقدامات خشونت آميز متوسل مي شوند ، به عنوان « ياغي و بغاه » معرفي شده اند . بنابراين آن دسته از اقدامات تروريستي از نگاه فقه از مصداق های " بغاه " است .

شيخ طوسي در تعريف « بغاه » نوشته است :

« هر کس که بر امام عادل ( حکومت مشروع ) خروج کند و بيعتش را بشکند و با دستورهای حاکم مخالفت کند ياغي است و بر حاکم جايز است با او مبارزه کند . »

سيد مرتضي ، ابن براج ، راوندی ، ابن حمزه ، کيذری ، ابن ادريس ، محقق حلي ، يحيي بن سعيد حلي ، علامه حلي ، شهيد اول نيز تعريف هايي مشابه آنچه از شيخ نقل شد؛ ارائه داده اند .

در تاريخ اسلام به خوارجي برمي خوريم که با علي بن ابي طالب (ع) به مخالفت برخاسته و زماني که او به امر حکميت با معاويه موافقت فرمود ، عليه او « باغي » شدند . آنها در محلي به نام حرورا گردآمدند و بدان لحاظ به آن حروريه اطلاق شده است . سرکردگان آنان عبارت بوده اند از عبدالله الن الکوالي شکری و شبث اليتمي . گروهي از اين شورشيان سخن علي (ع) را که از مکاني بلند به خطابه پرداخته بود قطع کرده و فرياد کردند : « ان الحکم الا للله » حکومت تنها از آن « خداست » و علي (ع) در پاسخ فرمودند :« کلمه حق يراد بها الباطل » سخن راستي که برای استناد کذب و خدعه ای، ادا شده است و اضافه فرمود: به هر حال شما را مانع از سه کار نمي شوم: از ورود به بيت الله الحرام منع نمي شويد ، آغازگر جنگ با شما نخواهم شد تا زمانيکه با ما باشيد ، از غنايم محروم نخواهيد بود . چنانچه چنين شورشيان و باغياني ، شورش خود را در حالي که در اختلاط با ساير مومنين وفادار هستند بروز دهند بر حاکم اسلامي ( امام ) فرض است که موضوع غير اصولي و فساد عقيده آنان را برای آنها متذکر گردد . باشد که آنها را به راه راست بازگشته و همراه جامعه مسلمين گردند .

همچنين امام مي تواند نسبت به آنهايي که در فساد فاحش هستند مجازاتهايي اعمال نمايند تا موجب عبرت سايرين گرديده و مردم را از متابعت آنها بازدارند تا بدان ترتيب صيانت جامعه حفظ گردد . اما به هر حالي چنين مجازاتهايي مادام که مرتکب اعمال مستوجب حد نشده اند نبايد از انواع اعدام و يا اجرای حد باشد . موضعي که در قبال شورشيان اتخاذ مي شود در واقع همانند موضعي است که عليه احزاب ( گروههای ) مخالف اتخاذ مي شود به اين معني که تا زماني که مخالفت آنان با اعمال خشونت آميز يا توسل به قوه قهريه توام نباشد ، در اظهار عقايد خود کاملا از آزادی بيان برخوردار مي باشند . چنانچه آنها به هر يک از دو عمل خشونت آميز ياد شده توسل جويند امام حق دارد آنها را مجازات نمايد .

در حقيقت تمرد و بغي نسبت به امام چه متمردين تحت فرمان سرکرده ای باشند يا نه، نوعي جنگ داخلي است که کفايتا اقدام به جنگ عليه آنان را ايجاب مي نمايد .

واژه بغي ، باغي و بغاه از آيه 9 سوره حجرات گرفته شده است .

خداوند متعال مي فرمايد :

« و ان طائفتان من المومنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احد اهما علي الاخری فقاتلوا التي تبغي حتي تغي الي امرا الله فان فائت فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا ان الله يحب المقسطين . »

« اگر دو طايفه از مومنان با هم بجنگند ، ميان آن دو را اصلاح دهيد ، و اگر ( باز ) يکي از آن دو ، بر ديگری تعدی کرد ، با آن ( طايفه ای ) که تعدی مي کند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد . پس اگر بازگشت ، ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت کنيد که خدا دادگران را دوست دارد . »

فقيهان کساني را که بر حکومت مشروع و امام عادل خروج و تعدی کنند و دست به اقدامات تروريستي بزنند تعدی بر مومنان دانسته و آنان را هم ياغي معرفي کرده اند .

مرحوم کاشف الغطاء نوشته است :

« هر کسي که بر امام يا نايب عام خاص او تعدی کند و از اطاعتش سرپيچي کند ، داخل در بغاه و جزو آنان شمرده مي شود . »

مبحث سوم : سارقين مسلح و قطاع الطريق

سارقين مسلح و قطاع الطريق افراد فاسدی هستند که سلاح بر دست گرفته و با قطع طرق مردم را به قتل رسانده اموال آنها را مي ربايند و در روند آمد و شد و سفر اختلال ايجاد مي کنند . کيفر شديدی که قرآن در خصوص آنان مقرر فرموده ، به لحاظ « قبح فاحش آن جرم و اينکه عمل مزبور امنيت جامعه را تهديد مي کند » مي باشد .

نمونه بارز آن را مي توان اعمال ارتکابي تروريستها در جهت هواپيماربايي يا اختلال در امنيت هواپيما ربايي را نام برد، يا افرادی که در راهها و درياها با استفاده از سلاح به مردم حمله کرده و اموال آنها را غارت مي کنند .

مبحث چهارم : حمله به سفرا و نمايندگان سياسي کشورهای ديگر

از آنجا که اسلام احترام و مصونيت خاصي برای نمايندگان و سفرای کشورهای خارجي قائل است ؛ لذا با اشخاصي که به جان اين نمايندگان سوء قصد نمايند، برخورد مي نمايد و اگر آنها را مستوجب محاربه نداند ، عاملين را تعزير مي کند . پس ملاحظه مي شود که در حقوق اسلام قوانين و مقررات سنگيني برای پيشگيری و مجازات کساني که دست به اقدامات تروريستي مي زنند وجود دارد و اسلام با اين افراد به شدت برخوردد مي کند .

گفتار سوم : تروريسم بين الملل و اسلام

اسلام به عنوان يک دين جهانشمول، دارای قوانين بين المللي بسياری مي باشد و به مسلمانان امر در احترام به اين قوانين مي نمايد . در اين گفتار به بررسي قوانين و مقايسه آن با حقوق بين الملل در مبارزه با تروريسم مي پردازيم .

مبحث اول : ميثاقهای بين المللي ( معاهدات )

بر اساس حقوق اسلامي ، قراردادها ، معاهدات وميثاقهای بين المللي کاملا الزام آورند .

« يا ايها الذين ءامنوا اوفوابالعقود. »

« اي کسانيکه ايمان آورده ايد وفا کنيد به عهدها »

« و اوفو بعهد الله اذا عاهدتم و لا تنقضوا الايمان بعد توکيدها وقد جعلتم الله عليکم کفيلا ان الله يعلم ما تفعلون . »

« وفا کنيد به عهد خدا، چون عهد کرديد. و مشکنيد سوگندها را بعد از استوار کردنش و به حقيقت، گردانيد شما را خدا بر خودتان گواه ، به درستيکه خدا مي داند آنچه مي کنيد . »

« الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق . »

« آنانکه وفا مي کنند به پيمان خدا و نمي شکنند پيمان را »

بر اساس کنوانسيون وين ماده 26 :

هر معاهده معتبری برای طرفين لازم الاجرا است و بايد آن را با حسن نيت اجرا نمايند .

در اسلام شناسايي دولتهای غير اسلامي و نيز مذاکره با آنها محترم شمرده مي شود .

« لا ينهاکم الله عن الذين لم يقاتلوکم في الدين و لم يخرجوکم من ديارکم ان تبروهم و تقسطوا اليهم ان الله يحب المقسطين . »

« نهي نمي کند شما را خدا از آنانکه کارزار نکردند با شما در دين و بيرون نکردند شما را از ديارتان. اينکه نيکو داريد ايشان را و خوبي کنيد به عدالت با ايشان به درستيکه خدا دوست مي دارد عدالت کنندگان را . »

انعقاد معاهده توسط پيامبر ( با يهوديان و مشرکين ) به معني پذيرش صلاحيت طرف مقابل برای امضاء اين معاهدات مي باشد .

تابعيتهای مختلف و ملتهای مختلف به عنوان ضرورت جامعه بشری مورد اذعان اسلام است.

در حال حاضر 12 کنوانسيون چند جانبه ناظر بر اقدامات تروريستي بين المللي وجود دارد . تقريبا همه کشورهای اسلامي عضو کنوانسيونهای مذکور مي باشند .

به مجرد امضای معاهده ای ميان يک دولت اسلامي و يک دولت غير اسلامي ، دولت اسلامي خود را موظف به اجرای آن مي داند .

مبحث دوم : مصونيت ديپلماتيک و کنسولي

مصونيت سفرا اولين بار در 1961 و 1963 در کنوانسيونهای وين قانونمند شد . قبل از آن به صورت عرفي بوده . در اسلام از همان ابتدا هر دو امر ( مصونيت و مزايای سفرا ) پذيرفته شده بود . در رويه 10 ساله زندگي سياسي پيامبر (ص) به شکل بارزی مطرح بود . پيامبر، سفيراني را به کشورهای ديگر مي فرستادند و سفيران را مي پذيرفتند . اصولا مصونيت سفرا در اسلام خيلي مورد تاکيد قرار گرفته است . رفتار پيامبر با فرستادگان مسيلمه کذاب که ادعای پيامبری داشت نمونه بارز آن است .

هنگامي که نامه مسیلمه را دو رسول، نزد پيامبر آوردند حضرت فرمودند تا نامه را برخوانند. بعد از استماع مفاد نامه پيامبر (ص) رو به فرستادگان کرده و گفت : « شما چه مي گويد ؟ ايشان گفتند : ما همان مي گوييم که مسيلمه نوشته است . پس سيد عليه السلام گفت:

ار نه اين بودی که رسولان را نشايد کشتن بفرمودی شما را هر دو گردن بزدندی »

اصل مصونيت نمايندگان ديپلماتيک حتي اگر هم کافرباشند به طور صريح در آراء رفتاری فقهای بزرگ اسلامي منعکس است .

در واقع هيچکس نمي تواند به آزادی های نمايندگان کشور ديگر تجاوز کند . ايمني و احترام ديپلماتها امری واجب است .

کنوانسيون پيشگيری و مجازات جرائم عليه اشخاص مورد حمايت بين المللي و ماموران ديپلماتيک از جمله کنوانسيونهايي است که کشورهای اسلامي به اين معاهدات پيوسته اند . ايران ، عراق ، اردن ، تونس ... اين موافقتنامه ها را امضاء کرده اند .

همچنين مقاوله نامه های حفاظت فيزيکي از مواد هسته ای، استفاده از تسليحات هسته ای به منظور ترور را قويا منع مي کندکه با مشارکت کامل دولتهای اسلامي تدوين گشته است .

الجزاير ، مصر ، ليبي ، قطر ، تونس و امارات متحده عربي در تهيه پيش نويس اين مقاوله نامه مشارکت داشته اند . ايران و لبنان نيز به عنوان ناظر شرکت داشته اند .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31