طرح نظم نوین جهانی

Rajavi1384

به دنبال طرح نظم نوین جهانی، بوش پدر برای چنگ اندازی به نقاط مختلف دنیا و پیگیری آن توسط رؤسای جمهور مختلف آمریکا و به خصوص بوش پسر که به طور مشخص طرح خاورمیانه بزرگ را دنبال نمود، تا کنون در منطقه تحولات و رویدادهای مختلفی رخ داده است .

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان مظهر اسلام انقلابی و مردمی، که به زودی در جهان اسلام مورد استقبال قرار گرفت ، بلافاصله دنیای غرب و آمریکا برای مهار این جریان پویا، علاوه بر محاصره های اقتصادی وایجاد جنگ عراق علیه ایران و به موازات آن در داخل کشورحمایت از گروهای تروریستی همانند منافقین را برای از پا درآوردن انقلاب ایجاد کرد و رهبران جنایتکارمنافقین را در کشورهایشان پذیرا شد.

طراحی اسلام سازی متحجرانه را نیز تدارک دید و عربستان سعودی و وهابیت را به عنوان مرکز این سناریو با بودجه هنگفت در نظر آورد و از آن زمان دولت سعودی جهت ترویج وهابیت و نشان دادن چهره ای خشن و بی منطق و دگم از اسلام وارد صحنه سیاسی اسلام شد .

و اگر چکیده این عملکرد و مشی را بخواهیم ترسیم بکنیم طالبانیسم نمونه بارز آن است. این گروه اگر چه داعیه مبارزه با جهان سرمایه داری و آمریکا را دارد ، ولی همواره عملکردش در جهت خواست و تحقق اهداف آمریکا بوده است .

درست همانند منافقین که در بدو امر توسط گروهی دانشجو، راه علاج حکومت شاه و وابستگی کشور به آمریکا را مبارزه خشن با پهلوی و آمریکا دید و این که این روش چقدر مثمر ثمر بود و آیا اصلاً توانست نظر کسی را در کشور جلب کند یا نه ، خود مطلبی است که در این مقال نمی گنجد .

اما به هر روی به زودی گروهی که خود را ناگهان متولی حوادث کشور فرض کردند و در سایه آن درصدد دست اندازی به آرمان هاودستاوردهای انقلاب مردم ایران برآمدنددریافتنداهداف مردم و ساختاری که در کشور به دنبال ایجاد آن هستند و جایگاهشان در جامعه انقلابی و پرشور ایران این امکان را به آنان نخواهد داد که روش طبیعی و متداول کشور را تصاحب کنند و بلافاصله به این امید که هنوز پایه های نظام و کشور مستحکم نگردیده بر روی مردم سلاح کشیدند و جنایات فراوانی که در مقابل دیدگان همگان قرار دارد آفریدند .

وقتی معلوم گردید این نیز نتیجه بخش نیست، روش مزدوری و نوکر صفتی راتنها راه ممکن برای بقاء و ماندگاری فیزیکی در صحنه سیاسی و تحولات مربوط به ایران در برابر خود دیدند و به قول یکی از روزنامه های آمریکایی قادر شدند به خدمت چند نوع سرویس مختلف و متضاد در آیند و امروزه در گزارشات بین المللی از این گروه به عنوان فرقه و گروهی عجیب یاد می شود .

به هر روی این گروه و سرنوشتش چیزی است که در تاریخ بارها تکرار شده و اگر ابناء بشر و افرادی بخواهند، می توانند با مراجعه به تاریخ و وعده های خداوند، نمونه های متعددی از آن را در دنیا و جهان اسلام ملاحظه کنند .

اما اصولاً عملکرد منافقین و نوع نگاه به مسائل و رویدادها ،از آنها چیزی ساخته که نزد هر کوتوله سیاسی شبهه ای باقی نمی گذارد که این گروه هیچگاه نه مورداعتماد است و نه می توان برای آن باب کوچکی بازکرد.بحث حمله به ایران ،بحث تحریم ، بحث فشار سیاسی و ... در هر کدام از این مباحث منافقین سعی می کنند خود را جلودار این حرکت ها قلمداد کنند و خود را مطرح کنند .

اما آنچه مشهود است این است که در تمام تحولات و سخنان و موضع گیری ها به نوعی آنها بازنده هستند. وقتی دولت آمریکا قرار است طرح مهار دوگانه را در مورد ایران و عراق اعمال کند آنها را جزو لیست تروریستی قرار می دهد و به دنبال آنها اروپا و ....

وقتی طرح خاورمیانه بزرگ مطرح است و قرار است آمریکا به زعم خود ایران و انقلاب را از پای در آورد، به دنبال آن افغانستان و عراق اشغال شده و منافقین خلع سلاح می شوند وبه تعبیر آنها به قفس انداخته می شوند. روش شیراک در مواجه با بحران های خاورمیانه و جهان نسبت به آمریکا متفاوت است ، اما او نیز در برخورد با ایران و موضع گیری هایش با منافقین آنگونه برخورد نمود و درست عکس آن ، سارکوزی با موضعی تهاجمی و شدید ولو در لفاظی عمل می نماید .

اما هم زمان برای منافقین دو پرونده دیگر باز می شود ، یکی محاکمه دو فرد به عنوان مشوق خودسوزی و یکی تحقیق راجع به ترور سردار سرافراز ایران سپهبد شهید صیاد شیرازی .

موضع گیری انگلیس و اتحادیه اروپا و شورای وزیران ،علی رغم حکم دادگاه اروپا و موضع دولت عراق و ... اظهر من الشمس است و در بحث اکراد ترکیه و پ . ک . ک و توافقات دولت ترکیه با دولت عراق باز هم عرصه بر منافقین تنگ تر شده ، چرا که اگر دولت عراق پ . ک . ک را گروهی تروریستی اعلام کرد ، آنها را اخراج کند

نفس این موقعیت برای منافقین و آمریکا به عنوان حامی آنها فشاری روز افزون خواهد بود چرا که آنها بسیار زودتر توسط دولت عراق تروریست نامیده شدند و خواستار اخراج این فرقه از خاک وطن شان گردیدند .

به هر روی اگر بخواهیم به تک تک رویدادهایی که به نوعی به منافقین مرتبط می شود ، به هر شکلش بپردازیم ، آنچه وجه اشتراک همه آنهاست این است که وضعیت برای این گروه سخت تر و تاریک تر است و هیچ گریزی از فرو پاشی آن نیست .

به نظرم اگر حتی کمی آنها می توانستند در خدمت به آمریکا و کشورهایی که علیه ایران موضع دارند مؤثر باشند جایگاهی کوچک برایشان در نظر گرفته می شد اما خود آنها می دانند که این فرقه همه خاصیت های ضربه زنی به ایران را از دست داده و تنها چیزی که از آن به افشای سایت های هسته ای نطنز نام برده می شود انحصاراً توسط خود آمریکا و اسرائیل انجام و از دهان منافقین خارج شده است مطلبی که منافقین و سیاسیون خاص بهتر از هر کس می دانند.

و لذا شاهدیم که هیچ یک از مثلا افشاگری های سلسله وار آنها، توجه هیچ تازه خبرنگاری را هم جلب نمی کند و این نشان دهنده این واقعیت است که دنیا می داند اگر قرار باشد چیزی به دست بیاید خود آنها تهیه کننده آن هستند .

در پیام رمضان منتسب به رهبر منافقین هم کاملاً مشهود است که این فرقه امید خود را از تغییری در موضعیت گروهش از دست داده و بایستی افراد فریب خورده گروه را آماده کند که سپر بلای قدرت طلبی او شوند . ادامه زندگی این گروه همواره ریختن خون را می طلبد ، چه سال های اوایل انقلاب که افراد زیادی در کشور به شهادت رسیدند و چه در حال حاضر برای ادامه بقاء نیازمند به ریخته شدن خون افرادی که تحت شرایط غیر انسانی سالهای سال است برای چنین روزهایی نگهداری شده اندو من امیدوارم همچنانکه در مذاکرات سازمان های حقوق بشری و اروپایی وعراق و...متذکر شدم شرایطی فراهم شود که افراد بی گناهی که زیر چنگال خونین رهبران این فرقه برای انجام دستورهای ناجوانمردانه آنهاهستند، رها شوند و خانواده هایشان که در وضعیت بدی به سر می برند را از نگرانی لحظه به لحظه در آورند.

اما خلاصه کلام این که بررسی همه رویدادهای چند سال اخیر این واقعیت را نمایان می کند که منافقین در هیچ یک از معادلات مربوط به ایران جایگاهی ندارند و گذشته آنها و جایگاه شان در کشور ایران این اجازه را به هیچ فرد و کشور و گروهی نمی دهد که از آنان استفاده حتی ابزاری آشکار را بدهد .

فاعتبروا یا اولی الابصار

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29