منابع او دقیقا همان منابعی است که سالهاست دستی در بعضی جنایات در کشور ما دارند. آقای لاهیجی و دیگران که شما میگویید. بعضی از اینها سابقه ارتباطی با سازمان منافقینی دارند که بهعنوان یک سازمان جنایتکار بینالمللی، در سطح جامعه شناخته شده است. |
سيدمحمدجواد هاشمینژاد، فرزند شهید آیتالله هاشمینژاد و دبیر کل کانون هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) است. او که خود از خانوادههای قربانیان تروریسم سازمان یافته منافقین است، هفت سال اخیر را به فعالیتو مطالعه در زمینه مبارزه با تروریسم گذرانده و چندی پیش با احمد شهید دیدار کرده است. با او درباره این دیدار، موضوع حقوق بشر، تروریسم و گزارش احمدشهید به گفتوگو نشستیم:
در ابتدا، لطفا درباره شرایط جمهوری اسلامی در موضوع حقوق بشر و رویکرد جهانی در قبال کشورمان توضیح دهید.
کشور جمهوری اسلامی ایران، بعد از گذشت حدود 32 سال تقریبا در هیچ سال و دورهای از دوران، از بدو تولدش تا به امروز، خالی از مشکلاتی که برای مان بهوجود آوردهاند نبوده است. شاید تغییرات کوچک و بزرگی داشته باشد؛ ولی این مشکلات همواره جلوی پای ملت و کشور ایران و حرکت بهسمت استقلالخواهی مردم ایران ایجاد شده است.
موضوعاتی که عمدتا مطرح میشود؛ البته محدود است و خارج از چند موضوع نیست.
یکی از آن موضوعات بحث حقوق بشر است. موضوع حقوق بشر هر از چندگاهی کمرنگ و پررنگ میشود ولی همواره قدرتهای بزرگ برای مواجهه با کشورهای مخالف از این ابزار استفاده میکردند و میکنند. اگر به تاریخ چندین قرن گذشته تا به امروز برگردیم، همواره بیشترین کشتارها و بیشترین صدماتی که به مردم و به ملتها وارد شده، توسط همین کشورهایی بوده است که از این ابزار، از موضوع حقوق بشر استفاده میکنند. همچنین موضوع تروریسم و بعضی موضوعات دیگر.
موضوع تروریسم و موضوع حقوق بشر، ابزاری بوده که همواره قدرتهای بزرگ، ابرقدرتها که دستشان به خون تمامی ملتهای دنیا آغشته است آن را مورد استفاده قرار میدادند. کشور ما هرچه بهسمت استقلالخواهی بیشتر گام برداشت و هرچه بهسمت خودکفایی و عزت و سربلندی خود بیشتر گام برداشت، طبیعتا قدرتهای بزرگ بیشتر از آن ابزارها استفاده کردند و البته بهخاطر اینکه وجهه قانونی بیشتری به آن بدهند، از قبل مراکزی را پیشبینی کرده بودند که به این ابزارها جنبه بینالمللی بدهند و جاهایی مثل سازمان ملل و شورای امنیت همان مراکزی است که خودشان بهوجود آوردند. به هر حال موضوع حقوق بشر وادعای حقوق بشر توسط کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا درباره ایران، چیز تازهای نیست. اخیرا هم با توجه به رشد و پیشرفت علمی جمهوری اسلامی که تقریبا استقلال آن را تضمین میکند به موازات هم، از این ابزارها در حال استفاده هستند. موضوع حقوق بشر یکی از سه ضلعی است که اخیرا کشورهای غربی از آن استفاده میکنند. موضوع تروریسم و موضوع حقوق بشر و بحث هستهای، سه موضوعی است که تلاش میکنند بهوسیله آن حلقهای ایجاد کرده و کشور جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار بدهند.
بعد از آنکه آقای احمد شهید بهعنوان گزارشگر ویژه برای ایران معین شدند، شما با ایشان دیدار کردید. بفرمایید که چه مطالبی به ایشان ارایه کردید و چه گذشت؟
طبیعتا من حدس میزدم که انتخاب گزارشگر حقوق بشر در این مقطع از زمان، با اهداف و اغراض سیاسی است. من هدفم این بود که به او متذکر بشوم که اين موضوع جنبههای بسیار گوناگونی دارد. وقتی میخواهند موضوع حقوق بشر را در هر کشور بررسی بکنند، نمیتوانند نسبت به عوامل بهوجود آورنده مشکلات حقوق بشری بیاعتنا باشند. نمیشود راجع به جنبههای مختلف و بسیار گسترده حقوق بشر چشمها را فرو بست و صرفا انگشت را روی یک نقطه گذاشت. هدف من در دیدار با آقای احمد شهید، بازکردن گوشهای از موضوعات حقوق بشری بود که قدرتهای خارجی به ملت ایران تحمیل کردند و آن هم موضوع تروریسم سازمان یافتهای بود که تحت حمایت کشور آمریکا و کشورهای غربی بر ملت ما در 32 سال گذشته تحمیل شد. جنایات بسیار گستردهای را که گروههای تروریستی، مخصوصا سازمان منافقین در کشور ما انجام داده است، برایش بازگو کردم و تذکر دادم.
در تمامی این مراحل، کشور آمریکا و کشورهای غربی دفاتر متعددی را در اختیار این سازمان قرار داده بودند تا بتوانند بهراحتی عملیاتهای تروریستی را با پشتوانه کامل لجستیکی و مالی و رسانهای انجام بدهند. من تذکر دادم که این گروه و این سازمان در طول 32 سال گذشته، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، تحت حمایت آنها این کار را انجام داد؛ بهطوری که آقای احمد شهید در دیدار با ما اذعان کرد که من جنایات زیاد سازمانهای تروریستی را در کشور شما میدانم و میدانم کشور جمهوری اسلامی قربانی تروریسم است و همچنین میدانم که تروریسم روند حقوق بشری را از مدار قانونی خودش خارج میکند. یعنی بهطور طبیعی کشورها وقتیکه با بحرانهایی مثل بحران تروریسم، جنگ و شرایط اینچنینی مواجه هستند، شرایط بحرانی بر آنها حاکم میشود و در شرایط بحرانی، نمیشود گفت چرا بعضی از مسائل حالت عادی ندارد. متأسفانه این مسائلی بود که به ایشان گفتم و پرونده تروریسم را بهخصوص با این رویکرد که تروریسم در کشور ایران هیچگاه بهصورت مستقل عمل نکرده و همواره ریشه و منشأ خارجی داشته است، برای ایشان تشریح کردم.
حتما، پیشنویسی را که آقای احمد شهید تهیه کردند مطالعه کردهاید. مهمترین ایرادی که این گزارش دارد چیست؟ چه محورهایی را در رابطه با این گزارش میشود دستهبندی کرد؟
پیشنویسی که آقای احمد شهید تهیه کرده است، نهتنها برای من، بلکه برای بسیاری از ناظران سیاسی، از قبل کاملا پیشبینی میشد؛ یعنی مشخص بود که پیشنویس آن چیزی خواهد بود که قدرتهای خارجی خواستند. همانطوری که در این مقطع اصلا حقوق بشر موضوع اصلی ایران نیست و نبوده و اصلا در این زمان کشور ما در شرایطی نیست که ناظر تعیین بشود، اما تعیین کردند. کاملا مشخص بود بحث حقوق بشر و گزارش ناظر حقوق بشر، دقیقا در راستای خواسته قدرتهای خارجی اعمال خواهد شد. گزارش آقای احمد شهید دارای اشکالات فراوانی بود. من نامهای هم به او نوشتم و اشکالات گزارشش را به او تذکر دادم.
مهمترین مشکلی که گزارش آقای احمد شهید دارد بهنظر من این است که کاملا یکجانبه به موضوع حقوق بشر نگاه شده و صرفا به معلولها پرداخته است و نه به علتها. بهعلاوه، این مباحثی را که مطرح کرده دقیقا از زبان کسانی مطرح کرده است که خودشان یکی از جریاناتی هستند که بسیاری از جنایات را در کشور ما ایجاد کردند.
با توجه به این پیشنویسی که ارایه شده است، شما سیاست جمهوری اسلامی را در این زمینه که اجازه ورود به احمد شهید نداد، درست قلمداد میکنید یا فکر میکنید سیاست اشتباهی بوده است؟
نه، اشتباه نمیدانم؛ هرچند که معتقد هستم رایزنیهایی هم بایستی با او صورت بگیرد و حداقل تکالیف خودمان را بهعنوان قربانیان اصلی موضوع حقوق بشر بهجا بیاوریم. اما با توجه به اینکه از قبل پیشبینی میشد که اساسا گذاشتن ناظر حقوق بشر بر کشورمان، خواست چه کشورهایی بوده و چه نیتی در پس این موضوع است، پیشبینی میشد که گزارشگر، بیطرف نخواهد بود و صرفا آن نیاتی را اجرا خواهد کرد که آنها دنبالش هستند. بهخصوص که دستیاران او هم، آنطور که از نزدیک مشاهده کردم، دستیارانی بودند که در حقیقت او را هدایت میکردند بهجای اینکه بخواهند کمک او باشند. با توجه به این موضوعات وقتیکه از پیشاپیش مشخص است، پذیرفتن آن دقیقا به معنی این است که این روند و ابزارهای قدرتها را به رسمیت بشناسیم.
با توجه به اینکه ما اجازه ورود را به احمد شهید ندادیم و اینکه شما فرمودید ما باید وظیفه خودمان را در قبال ارایه مطالب به او انجام بدهیم، چه رویکردی میتوانیم داشته باشیم؟ پیشنهاد شما برای اتخاذ یک رویکرد فعالانه مخصوصا در دستگاه دیپلماسی چیست؟
پیشنهادم این است که دستگاه دیپلماسی از ابزارهای ارتباطی بین گروههای حقوق بشری که از قدرتهای خارجی صدمات فراوانی دیدند، استفاده کند. این گروهها میتوانند، با گزارشگر ارتباط یابند و همانطوری که طرف مقابل بسیاری از اخبار را بهصورت یکجانبه به او میرساند، اطلاعات و اخبار را از جانب اقشار مختلف مردم ایران، به احمد شهید برسانند.
در گزارش احمد شهید و البته گزارشگرهایی که قبل از احمد شهید در موضوع ایران انتخاب شده بودند، یک ترجیع بند وجود دارد و آن هم مسأله بهائیان است. بهنظر شما چقدر این مسأله برای گزارشگران حقوق بشر مهم است و اساسا چرا این مسأله داخلی سیاسی ایران را دوست دارند جلوه حقوق بشری بدهند.
انگشت گذاشتن روی موضوعاتی که اصلا موضوع اصلی مردم نیست و مردم ایران اصلا راجع به این موضوع نه توجهی دارند و نه در سطح جامعه ایران مطرح است، دقیقا نشاندهنده همین نکته است که قدرتهای خارجی دنبال بزرگ کردن مسائلی هستند که بسیار کوچک است.
ببینید آنچه احمد شهید به آن اشاره کرد، حوادث بسیار کوچکی است که امکان دارد در هر کشوری اتفاق بیفتد و به هیچ عنوان در سطحی نیست که به ناظر نیاز داشته باشد.
اما طرح موضوع بهائیت، یک نوع دخالت در کشور دیگر است. هر کشوری برای حوزههای معنوی و فرهنگی و اقتصادی خودش تعاریف خاص خود را دارد. یک کشور حق دارد که مطابق با دیدگاههای ایدئولوژیک مردم خودش با گروهها و افراد مواجه بشود. ما طبق ایدئولوژی اسلامی که در کشورمان است و مردم شیعهای که در کشورمان داریم، نگاهمان به مذاهب و گروههای دیگر کاملا مشخص است و نمیتوانیم مذهبسازیهایی را که از خارج از کشور انجام میشود، بهعنوان مذهب حقیقی بپذیریم.
مسيحیت تعریف مشخصی دارد و هیچگاه کشور دیگری نمیتواند یک فرقه و یک گروهی را بسازد و بهعنوان یک دین در دل جامعه مسیحیت بگذارد و آن جامعه را وادار بکند که این چیزی که ما قصد داریم آن را دین بنامیم باید بپذیرید. موضوع بهاییت یکچنین چیزی است؛ فرقه دستساختهای که قدرت وقت انگلستان آن را ساخت و به جامعه ایران تحمیل کرد و همواره تلاش میکنند طبق تعریف خودشان این فرقه را بهعنوان دین در جامعه ما معرفی کنند وجههای معنوی به این فرقه ببخشند و با قلدرمآبی اینها را به جامعه ما تحمیل بکنند. طبیعتا کشور ما نه اصل آن فرقهسازی و دینسازی را قبول خواهد کرد و نه دست روی دست میگذارد و نظارهگر این موضوع میشود. قطعا برخورد پیش خواهد آمد و جلوی فعالیتهایی را که مخرب دینداری اکثریت مردم کشور است، خواهد گرفت.
در تکمیل گزارش احمد شهید و کسانیکه به او اطلاعات دادند نام امثال «محمد ملکی» و «عبدالکریم لاهیجی» و مثلا «شیرین عبادی» و حتی «مادر سهراب اعرابی» را میبینیم. حضور این افراد مؤثر در رساندن اطلاعات به احمد شهید را چطور ارزیابی میکنید؟
این نکته جالبی است. بهنظرم نگاه یکسویهای را که پشت این گزارش است، کاملا برملا میکند.
آقای احمد شهید بهانهاش این است که به کشور ایران نیامده است تا اینکه همه اطراف قضیه را ببیند. یک جا ما نمیبینیم که موضوعی حقوق بشری را در مورد کسانی مطرح کرده باشد که جنایتهای فراوانی درباره آنان اتفاق افتاده باشد، صرفا بهخاطر اینکه در دفاع از نظامشان بوده است. اگر آقای احمد شهید معتقد است در ایران حضور نداشته، سؤال اینجاست که مگر برای ارتباط با آن افرادی که مخالف جمهوری اسلامی بوده و بعضا با سازمانهای تروریستی مثل منافقین مرتبط هستند، در ایران حضور داشته، تا که از آنها بخواهد به این شکل گزارش تهیه کند. آیا تاکنون هیچ مسأله حقوق بشری برای مردم ایران بهوجود نیامده است؟ آمار کشتهشدگان مردم ایران در موضوعات حقوق بشری کجاست؟ مسأله شیمیاییها و جنگ شیمیایی و تعداد زیادی از قربانیان شیمیایی، موضوعات حقوق بشری نیست؟ آیا تأمینکنندههای سلاحهای شیمیایی، ناقض حقوق بشر نیستند؟
منابع او دقیقا همان منابعی است که سالهاست دستی در بعضی جنایات در کشور ما دارند. آقای لاهیجی و دیگران که شما میگویید. بعضی از اینها سابقه ارتباطی با سازمان منافقینی دارند که بهعنوان یک سازمان جنایتکار بینالمللی، در سطح جامعه شناخته شده است.
این بهخوبی نشان میدهد که منابع آقای احمد شهید از کجاست و در چه راستایی گزارش خودش را تهیه میکند. او نشان داد که جز برای تأمین نظر کسانیکه خودشان عامل جنایات در کشور ما هستند، گزارش تهیه نکرده است.
گزارش بعدی آقای احمد شهید گویا قرار است اسفندماه منتشر بشود. فکر میکنید این گزارش نسبت به گزارش اولیه او تغییر محسوسی بکند؟
من بعید میدانم. طبیعتا گام اولی را که آقای احمد شهید برداشت، جهتگیری نگاهش را کاملا نشان داد. البته من تصورم این است که ايشان ابزاری است برای اینکه به اعمالی که قدرتهای بزرگ همواره بهدنبال آن هستند، وجهه به ظاهر قانونی بدهد، نظیر آنچه خواستههای غیرقانونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به ایران دارد و یا اعمال دیگری که امروز کشورهای غربی بهوسیله سازمان ملل و مراجع دیگر دنبال آن هستند و اجرا میکنند.