رؤیای فنا شده !

Eskelet

هر چه به زمان تحقق وعده ی دولت مرکزی عراق مبنی بر اخراج منافقین نزدیک تر می شویم دغدغه ی آنها برای ماندن در عراق بیشتر می شود . از زمان برکناری صدام و روی کار آمدن دولت مردمی عراق ، برای منافقین درکنار تمام دغدغه های موجود ، دغدغه ی ماندن در اشرف نیز به وجود آمده است . از آنجا که کنوانسیون چهارم ژنو فقط در شرایط جنگی می باشد و کمیته ی جهانی صلیب سرخ مشخص کرده که جنگ در عراق به پایان رسیده است و حق حاکمیت به دولت عراق منتقل شده است – ژوئن 2004 – و با توجه به این که در حال حاضر جنگ بین المللی درعراق در جریان نیست ، منافقین نیز نیروهای تحت الحفظ کنوانسیون ژنو محسوب نمی شوند . اما از این امر که بگذریم برای خود آمریکایی ها نیز این مساله قابل درک نیست که منافقین به طور دائم در عراق بمانند و در همین رابطه رایان کراکر سفیر آمریکا در عراق گفته : " ما سرگرم گفتگو با دولت عراق هستیم تا اگر قرار است آنها از عراق خارج شوند باید مقصدی داشته باشند و این باید تعیین شود . "

البته به جز موارد بالا،به مورد دیگری نیزمی توان اشاره نمود . در دسامبر 2007 معلوم شد که صاحب اصلی زمینی که اردوگاه اشرف برروی آن بنا شده است درزمان حاکمیت صدام گریخته و حالا به عراق آمده و حکمی از دادگاه عراق در دست دارد که می تواند زمینش را پس بگیرد و منافقین باید آن را تخلیه کنند .

یک اصل لایتغیر در سیاست وجود دارد و آن این است که در سیاست ، دیکتاتورها همیشه در تلاش برای تئوریزه کردن و ایدئولوژیک کردن اهداف و آراء خود می باشند . صدام ، جنگ با ایران را "دفاع از ملت های عرب" خواند ، هیتلر کشورگشایی خود را "نبرد مقدس" و بوش برای حمله به عراق و افغانستان بهانه های خود را "صدور دموکراسی برای مردم عراق و مبارزه با تروریسم" خواند و رسانه های گروهی غرب نیز نقش خودرا برای ایدئولوژیک کردن تئوری های بوش تا حدود زیادی ایفا کردند . باید گفت ایدئولوژی در ذات خود دارای بار تحکم آمیز است . ایدئولوژی از باید ها و نبایدها سخن می گوید و" شاید" و "اما" و "اگر" در آن جایی ندارد. بنابراین مخالفان اندیشه های ایدئولوژیک همواره در معرض خطر تخطئه ، تخریب و حتی حذف می باشند . در باند رجوی نیز تمام حرف ها به وسیله ی باید و نباید بیان می شود :" باید در اشرف بمانیم ، نیابد بارژیم آخوندی پیوند ایجاد کرد ، باید اشرف را حفظ کرد ، ، نباید اجازه ی خروج به مخالفان از اشرف داده شود" و هزاران باید و نباید دیگر و درست به همین دلیل است که رجوی تلاش کرد تا اندیشه ی حفظ اردوگاه اشرف و عدم خروج نیروها از محیط جغرافیایی آن را تا حد شهادت طلبی در راه خدا و مکتبی بزرگ و مقدس جلوه دهد . اصولا دیکتاتورهایی که با عدم موفقیت مواجه می شوند و افول خود را می بینند ، بیشتر از گذشته سعی در ایدئولوژی سازی دارند و طبیعتا باید همه ی زیردستان آنها ، ایدئولوژی تولیدی را باور کنند . ( نگاه کنید به پیام های مسعود و مریم رجوی که به لحاظ کمی ، آمار آنها رو به افزایش است و به لحاظ کیفی سرشار از تهی می باشد . )

یکی دیگر از کارکردهای ایدئولوژی سازی ، انگیزه سازی مجدد می باشد ، به عبارتی دیگر وقتی قرار باشد ایدئولوژی جدیدی برای نیروها یا افراد زیر دست ساخته شود ، در پرتو ایدئولوژی ایجاد شده باید امور عادی و روزمره بسیار بزرگ ، مقدس تلقی شود که جدایی یا شکست در مقابل آن می تواند به نابودی و فنا تبدیل شود . به مثال هایی دراین مورد اشاره می کنم . یکی از جداشدگان از باند رجوی درمورد خلع سلاح نیروهای موجود در اشرف توسط آمریکایی ها به مطالب جالبی اشاره می کند : " زمانی که آمریکایی ها برای بردن سلاح ها و خلع سلاح ما آمدند برخی از افراد سازمان را دیدم که حاضر نبودند از تانک ها و نفربرهایشان جدا شوند ، انگار که طفلی را از دست داده اند . دقیقا به همان شدت گریه می کردند ". اگر چه نیروهای موجود درپادگان اشرف حتی اگر سلاح و تفنگی برای به اصطلاح مبارزه ی خود نداشته باشند، به زعم مسعود و مریم رجوی" ارتش آزادی بخش " نامیده می شوند ، اما از نظر هیچ ارگان حقوقی و نظام بین المللی یک ارتش سازمانی محسوب نمی شوند و نهایتا عده ای تروریست مسلح نامیده می شوند . افراد و درجه دارانی که در نیروهای نظامی کشورها مشغول به کار می باشند می دانند که روزی بازنشسته می شوند و باید تفنگ و درجه های خود را پس دهند و تنها با یاد افتخارات گذشته دلخوش باشند اما مسعود رجوی چند تانک و نفر بر و مقداری سلاح را چنان در نظر نیروهای خود بزرگ و مهم و مقدس جلوه داده است که بعد از جدایی نیروها از سلاح هایشان چنان ضربه ی روحی بزرگ به نیروهای منافقین وارد می آید که برای آنها هیچگاه قابل جبران نیست . این ضربه به حدی بود که مسعود رجوی از اعضای شورای رهبری خود خواست برای آرام کردن نیروها ، به دروغ هم که شده به آنها بگویند که آمریکایی ها به زودی سلاح های آنها راپس می دهند و آنها به ایران حمله خواهند کرد . البته رجوی برای آنکه انگیزه ی نیروهای خودرا برای باور تئوریهایش در مورد مقدس بودن سلاح هایشان تقویت کند ( قبل ازخلع سلاح ) تلاش کرد تا مرحله ی پشتوانه سازی هدف را از بعد نظری – و نه عملی – تبیین کند ." نبرد با فاشیسم مذهبی " ، " اجرای عدالت در ایران " ، " آزادی خلق قهرمان ایران " و ... از نمونه ی همان پشتوانه سازی ها بود در مثال دیگر می توان به رهبری وریاست جمهوری در فرقه ی رجوی اشاره نمود . گویا مریم و مسعود رجوی بایکدیگر عهد بسته اند تا هرکدام پروژه ی دیگری را به پیش ببرند و به مرحله ی تثبیت برسانند . در این راستا با نان به قرض هم دادن ، مریم از پروژه ی رهبری مقدس و مسعود نیز از ریاست جمهوری مقدس مریم دم می زنند و دفاع می کنند . گویا دراین رهبری و ریاست جمهوری حتی بر اثر عوامل طبیعی همچون مرگ هم نباید جدایی ایجاد شود . این امر – رهبری و ریاست جمهوری مسعود و مریم رجوی – آنقدر بزرگ شده که برای هیچ کدام از نیروهای موجود دراشرف و اروپا و حتی هواداران اندک این باند متصور نیست که بعد از این دو، شخص دیگری بر کرسی آنها بنشیند ، امری بدیهی و دموکراتیک که در همه ی نظام های دموکراسی پرور طبیعی است و پس از مرگ یا ناتوانی جسمی و حرفه ای یا خیانت به کشور و امثال آن باید دیگری را جایگزین آنها نمود . پشتوانه سازی هدف در این پرونده نیز شاخص بودن و متمایز بودن مریم و مسعود عنوان شده است ، یعنی بیان شده که مسعود و مریم تنها چهره هایی هستند که می توانند نجات خلق ایران و مردم ستمدیده ی ایران را میسّر سازند . مساله ی اردوگاه اشرف نیز از این قاعده پیروی می کند . زمینی مشخص توسط یک دیکتاتور – صدام – به یک کوتوله ی سیاسی به نام مسعود رجوی واگذار شده است . باتوجه به مدارک و شواهد موجود و نیز سخنان مسعود رجوی در هنگام ورود به عراق ، آنها می بایست به ایران بازگردند تا ملت ایران را نجات دهند . بنابراین درابتدای ورود حرفی از ماندن نبود . با گذشت زمان و عدم تعبیر خیالبافی های رجوی برای فتح ایران و به کار گیری دیکتاتوری ، رجوی تلاش کرد برای حضور درایران از فاز نظامی و خرابکاری و تشویق حمله ی دیگر کشورها به ایران استفاده کند اما این مساله نیز با شکست مواجه شد . امروز رجوی بودن یا نبودن خود و ماهیت وجودی سازمان تروریستی اش را در حفظ یا از دست دادن اردوگاه اشرف می داند . بنابراین به جای آنکه بخواهد زمین عاریه را به صاحب اصلی آن پس دهد تلاش می کند ماندن در عراق رابرای نیروهایش با فرضیه ی بقا و عدم بقا تشریح کند و برای آنکه انگیزه ی نیروها را برای حمایت از طرح استبدادی خود افزایش دهد ، پشتوانه ی هدف خود را باتعابیر و جملاتی تحریک آمیز تفسیر می کند و از اشرف به عنوان دژ پایداری ، سنگر مقاومت دربرابر استبداد دینی و حرف های دهان پر کنی از این قبیل یاد می کند تا حرارت نیروهایش را برای ماندن دراشرف افزایش دهد و به پشتوانه ی هدف خود – لا اقل در میان نیروهای خودش – مشروعیت ببخشد . با این تعبیر رجوی حکم غریقی را دارد که در گردابی بزرگ و ویرانگر ، کشتی خود رااز دست داده و قایق نجاتش نیز شکسته و به ناچار به تخته پاره چسبیده است . طبیعی است که با شدت طوفان و سیلاب ، رجوی دوام نخواهد آورد اما مجبور است برای حفظ روحیه ی نیروهایش هم که شده از آفتاب و آرامش و سرزمین های رویایی سخن به میان آورد.


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

مطالب پربازدید بخش خبر

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان