مقطع پايان جنگ يكي از حساسترين گردنههاي تاريخ انقلاب اسلامي است. فشارهاي جهاني بر ايران افزوده شده است تا جنگ بدون برنده و بازنده به اتمام برسد و ايران بايد در عرصه ديپلماتيك از حقوق خود دفاع كند.
در عين حال فشارهاي نظامي هم گاه و بيگاه وجود داشت كه در برخي مواقع امنيت ملي را تهديد ميكرد.
عمليات فروغ جاويدان منافقين كه به عمليات مرصاد از سوي ايران منجر شد، يكي از اين مقاطع حساس است كه از زواياي مختلفي جاي بحث و بررسي دارد.
در اين پرونده سعي شده است از زواياي مختلف و نظرگاههاي افراد مختلف به ماجراي حمله منافقين پرداخته شود. در اين ميان لازم است از 23 نفري كه در تهيه اين پرونده مشاركت داشتند قدرداني شود، هرچند جاي بيان اسامي آنها نيست.
در عين حال بايد از دو كتاب پايان جنگ نوشته آقاي محمد دروديان، نشر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ و خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني در سال 1367 به عنوان منابع اصلي پرونده ياد كرد و در پايان يادي از همه كساني كرد كه به نوعي در اين عمليات از خاك ايران دفاع كردند و احتمالا يادي از آنان در اين پرونده نشده است.
پيشزمينههاي حمله منافقين چه بود؟
چه شد كه منافقين به خود اين جرأت را دادند كه وارد مرزهاي ايران شوند و چنين خيالي به ذهن خود راه دهند كه ميتوانند تهران را هم فتح كنند؟ داستان زمينههاي نفوذ منافقين را بايد از كمي قبلتر گفت.
1. دليل نظامي: شوراي فرماندهي انقلاب عراق در تاريخ سيام تير 1367 جلسه مشتركي برگزار كرد. بعد از اين جلسه بود كه اطلاعيه نظامي شماره 3269 عراق مبني بر آغاز عملياتي موسوم به توكلنا علي الله 4 منتشر شد.
عراق هدف از اين عمليات را آزاد كردن باقيمانده سرزمينهاي خود، انهدام نيروهاي ايران و به اسارت درآوردن تعداد بيشتري از نيروهاي ايراني براي ايجاد برابري با تعداد اسراي عراقي اعلام كرد اما كارشناسان معتقد بودند عراق ميخواهد با استفاده از فضاي حزن بعد از قبول قطعنامه و به خيال ناتواني نظامي ايران مناطقي از اين كشور را تصرف كند و دست بالا را در مذاكرات صلح داشته باشد.
اين عمليات از سحرگاه روز جمعه سيويكم تيرماه 1367 و تنها سه روز پس از پاسخ مثبت ايران به قطعنامه 598 آغاز شد. نيروهاي عراق از محورهاي كوشك در نزديكي طلاييه، شلمچه در نزديكي خرمشهر و محور غرب وارد ايران شدند و تا 30 كيلومتري خرمشهر و پنج كيلومتري قرارگاه كربلا ( قرارگاه مركزي جنگ) پيشروي كردند.
مردم با مشاهده تجاوز دوباره عراق به شور و هيجان افتادند. مردم شهرهاي خوزستان هم از سوي دولت مسلح شدند.
امام در پيامي تلفني به فرمانده سپاه اين روزها را نقطه حياتي كفر و اسلام يعني نقطه شكست يا پيروزي خواند و گفت: بايد متر به متر جنگيد. عراق با مشاهده شور و شوق مردمي در ايران و تاثير بالاي پيام امام و نيز شكستهاي سختي كه از نيروهاي ايراني خورد، به فكر عقب نشيني افتاد و با ادعاي رسيدن به اهداف عمليات اعلام كرد كه از روز سهشنبه چهارم مرداد نيروهاي خود را از ايران خارج خواهد كرد.
انجام اين عمليات و اهميت استراتژيك بيشتر جنوب نسبت به غرب باعث شده بود كه نيروهاي ايراني بيشتر در جنوب تمركز داشته باشند. نه فقط نيروهاي رده پايين كه بنا به روايت هاشمي رفسنجاني كه در آن زمان فرمانده جنگ بوده است؛ اكثر فرماندهان سپاه هم در جنوب كشور حضور داشتند.
2. زمينه روحي رواني: دليل روحي و رواني حركت گستاخانه منافقين به سمت ايران اين بود كه آنان تصور ميكردند ايرانيها پس از پذيرش قطعنامه توسط امام خميني (ره) دچار دلمردگي شدهاند. ضمن اينكه هشت سال جنگ تواني برايشان باقي نگذاشته است البته بخشي از اين تحليل صحيح بود اما منافقين در تحليل خود بازسازي روحي مردم به دليل بيانات رهبرشان، امام خميني (ره) را ناديده گرفته بودند.
ضمنا منافقين عمق بغض مردم نسبت به خود را نميدانستند و در خيالات باطل خود ميپنداشتند با حضور در ايران مورد استقبال مردم واقع خواهند شد. علاوه بر همه اينها تصرف چند روزه مهران، فكه و حاج عمران كه حدود يك ماه پيش از عمليات فروغ جاويدان و البته با كمك ارتش عراق صورت گرفته بود؛ اعتماد به نفس كاذبي به آنان تزريق كرده بود.
3. زمينه نظري و ايدئولوژيك: برخي مولفان معتقدند كه دليل ايدئولوژيكي هم پشت عمليات فروغ جاويدان بوده است. در اين چارچوب گفته ميشود كه عراق و منافقين علاوه بر اينكه در چارچوب سياستهاي منطقهاي شوروي عمل ميكردند از نظر تئوري هم به آنان وابسته بودند.
سوسياليستها اينگونه به بحران اجتماعي مينگريستند كه ناكامي نظامي در ايجاد شورش، قيام و انقلاب موثر است و بر اين اساس عراق و مجاهدين ميخواستند با حمله برقآسا و ناكامسازي ايران، راه را براي ايجاد انقلاب در ايران باز كنند.
شاهد مثال اينكه يك سخنگوي نظامي منافقين در روز ابتدايي عمليات گفته بود استراتژي ما ايراد تلفات هر چه بيشتر به ايران و بازكردن راه براي يك انقلاب عمومي ضد [امام] خميني (ره) است.
مصطفي مسجدي آراني