غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(61)

Bani  Sadrفرماندهان گارد:

گفتیم برای گارد 12 هزار پرسنل پیش بینی شده بود که می باید به وسیله 42 افسر و در حدود 90 درجه دار اداره شود ، ولی خوشبختانه گارد از مقدمات پا را فراتر ننهاد . فرماندهان گارد اینها بودند :

الف) سرهنگ حاتمی ، در بدو امر که گارد به نام واحد ضربت ریاست جمهوری نامیده می شد سرکار سرهنگ حاتمی که بعداً سمت مشاور اطلاعاتی آقای بنی صدر را یافت مسئول امر بود .

ب) سرهنگ فرسنداج ، سپس آقای بنی صدر به شوق تشکیل گارد مجهزی افتاد و سرهنگ فرسنداج را به فرماندهی گارد انتخاب نمود . با آن که سرهنگ فرسنداج سرسپردگی و اجرای اوامر و جان نثاری را در دستگاه جاسوسی و ضد اطلاعاتی شاه آموخته بود ، با این همه چندی بیشتر نتوانست دوام بیاورد و در مقابل دخالت های انتظاریون و تقوی و .... تاب و تحمل از دست داد .

وی در نامه ای که به آقای بنی صدر نوشت ، کناره گیری خود را اعلام داشت ، متن نامه به این شرح است :

بسمه تعالی

" 1. از بدو شروع همکاری در دفتر ریاست جمهوری به عنوان مسئول گارد حفاظت رئیس جمهور با مشکلات تعدد فرمانده ، نفوذ عوامل پالیزبان ، نفوذ افراد کمیته مشترک به اصطلاح ضد خرابکاری ، موتور سواران دژبان (زیر امر غیر فرمانده گارد) ، افراد فاقد آموزش و پرمدعای مسلح به عنوان محافظ رئیس جمهور ، رانندگان فاقد آموزش حفاظت و غیر مسلح ، برخورد و سعی فراوان به عمل آمد که یک تسویه کلی معمول و وحدت فرماندهی اعمال و سلاح مورد نیاز تأمین گردد .

2. در این مدت با نامه نگاری و دوندگی روزانه موفق به دریافت مقداری اسلحه و مهمات جهت گارد حفاظت ریاست جمهوری از سایر یگان های مسلح گردیده که اکنون بدون حضور من با دریافت نمایندگی از سوی من به اسلحه خانه تیپ 23 نوهد تحویل و من دسترسی به آنها ندارم .

3. ساختمان و وسایل باغ الهیه را با تعجیل دریافت کردم ، که جهت اسکان ریاست جمهوری آماده نمایم ، ولی بعد از گذشت روزها هیچ کس این وسایل را از من تحویل نگرفته و بلاتکلیف در اختیار افراد نگهبان گذارده شده است .

4. تعدادی خودرو و موتور جهت تشکیل بخش موتوری واحد حفاظت ریاست جمهوری از لشکر مرکز دریافت نمودم ، ولی با تشکیل این تیم مخالفت گردیده است .

5. طرحی جهت استقرار سیستم مخابراتی در یگان حفاظت تهیه ، ولی با پیاده شدن این طرح هم مخالفت گردیده .

6. من سرهنگ 2 فرسنداج فرمانده گارد جمهوری ، فاقد میز ، صندلی ، تلفن و محل برای استقرار در دفتر ریاست جمهوری بوده و همانند یک نفر نگهبان که تنها از قدرت فیزیکی خود در رفع مشکلات بهره می برد در فاصله اتاق ها و در راهروها بیتوته می کنم و همان کسانی که با طرح های من مخالفت می کنند ، از این موضوع مطلع و در قبال مطرح ساختن این مشکلات فقط لبخند ملیح تحویل می دهند .

7. حضرت ریاست جمهوری که اصرار در عدم تداخل مسئولیت ها و دخالت افراد غیر مسئول در انجام وظایف دیگران دارند ، دچار چنین جوی در اطراف خود شده اند که تصمیمات رئیس جمهور را بعضاً به طور یک طرفه می شکنند و شخصیت همکاران را در نظر نمی گیرند که آیا دیگران حق اظهار نظر و یا لااقل توجیه شدن را دارند یا خیر ، فقط در جواب می گویند به شما مربوط نیست .

8. حضرت رئیس جمهور ! شخص فرمانده گارد در تمام ارتش های دنیا می بایست از نزدیکترین ، محرم ترین ، مطمئن ترین و دلسوزترین فردی باشد که منتخب رئیس جمهور و یا شورای امنیت ملی باشد و با شرح موضوع تصور نمی رود که این فرد من باشم و البته چنین توقعی هم نداشته و حتی چنین تصوری را هم ندارم ، ولی به هر حال دستگاه ریاست جمهوری چنین فردی را لازم دارد .

9. در خاتمه عرائضم چون مبلغ چند میلیون تومان صورت جلسه تحویل جنس ، اسلحه و مهمات و خودرو را امضا نموده ، ولی هیچ کدام در ید و در محدوده اختیارات من نیست و در اینجا هم شرایط لازم را جهت فرمانده گارد ندارم ، استدعا دارم مرا مرخص بفرمایید تا در محلی که شایستگی مرا دارد مجری اوامرتان باشم ."

با تقدیم احترام ، سرهنگ 2 ، سیروس فرسنداج 4 شهریور 1359

در برگ جداگانه ای ضمیمه این نامه بنی صدر چنین یادداشت کرد :

"  آقای انتظاریون ! اغلب مطالب آن راست است ، فرمانده گارد هر کس باشد باید در حوزه مسئولیت خود از اختیارات لازم برخوردار باشد ، هم امروز صحبت کنید گارد تکلیفش معلوم شود ، این طور نمی شود ."

سرهنگ فرسنداج در گزارش دیگری بدون امضا نسبت به خود با خطاب سوم شخص چنین می نویسد :

" به فرمانده گارد ، آقای تقوی اخطار و ابلاغ نمود که چون شما افسر ضد اطلاعات بوده اید (این یک تهمت است) و قبلاً ما نمی دانستیم (این یک دروغ است) با این وضعیت برای رئیس جمهوری حرف در می آورند ، به صلاح ما نیست که شما فرمانده گارد رئیس جمهوری باشید و نزدیک به دو ماه سرهنگ فرسنداج بدون کار و متهم به ضد انقلاب بودن در دفتر رئیس جمهوری بلاتکلیف در اتاق سرهنگ حاتمی بود ."

ج) سرگرد دلشاد تهرانی ، وی پس از سرهنگ فرسنداج به فرماندهی گارد گماشته شد . این آقا دلچسب تر از سرهنگ بود ، چون ظاهری آراسته و متدین و باطنی بس آلوده و ناهنجار داشت . گزارش بسیار محرمانه ای این آقا را چنین معرفی می نماید :

" 1. در یک خانواده مذهبی در تهران خیابان امیریه ، خیابان فرهنگ متولد شده است .

2. سه راه فرهنگ و خیابان بوذر جمهری نمایشگاه داران و دلالان اتومبیل او را خوب می شناسند .

3. قبل از ازدواج پاتوق دلشاد ، خیابان جمشید و شهرنو بود .

4. از پرسنل قدیمی تیپ 23 نوهد است .

5. در سال 1341 در یک مأموریت نظامی در نقده به یک دختر 13 ساله تجاوز نموده .

6. در جوانی .... بوده است .

7. عوامل قدیمی باشگاه کیان به خصوص مهدی لحافدوز با وی روابط ... داشته اند .

8. قبل از انقلاب خبرچین ضد اطلاعات تیپ بود .

9. در جریان کاروانسرا سنگ عضو فعال و به همین جهت سی هزار ریال از ساواک دریافت نموده است .

10. بلافاصله پس از انقلاب رنگ عوض کرده ، سرپرست کمیته پاک سازی تیپ شد که کلیه سوابق پلید خود را از پرونده رکن دوم اطلاعات بر می دارد .

11. از امکانات شغلی خود بعد از پیروزی انقلاب استفاده کرده و یک اتومبیل بنز سواری طاغوت به قیمت بسیار نازل و قسطی خریداری می نماید ."

این چنین شخصی پس از سرهنگ فرسنداج فرمانده گارد بنی صدر شد ، او نیز چند ماه بیشتر دوام نیافت . موقعی وارد گارد شد که تعلیمات در سالن 12 هزار نفری آزادی شروع شده بود و با آمدن او ، آقای عزیزخان بیگی (می توان گفت فرمانده دانشگاه گارد بنی صدر) از قدرت جبروتی خود بزیر کشیده شد .

آقای خان بیگی به هتاکی و فحاشی مشهور بود و پرسنل و افراد گارد از این شخص اخیراً داستان های عجیبی دارند . مرتب به زمین و زمان فحش می داد و هر کدام از افراد گارد که به چنگش می رسید کتک می زد ، او گاردی ها را به ستوه آورده بود تا این که شکایتی که به دفتر بردند به گوش بنی صدر که رسید ، سر و کله دلشاد تهرانی ظاهر شد .

د) محمد ذالفقاری مشهور به محمد چرچیل ، او فرمانده بعدی گارد بود . در گزارشات رسمی از وی به نام استوار ذوالفقاری یاد شده است . اعضای دفتر می گفتند وی ستوانیار است . در تحقیقات شغل خود را نظامی ذکر نموده و در خطابه های رسمی دفتر بنی صدر از وی به نام جناب سروان ذوالفقاری یاد شده ، ولی آنچه مسلم است از نزدیکان انتظاریون بود و گویا شوهر خواهرش بوده است .

در گزارشات رسمی بسیار محرمانه لقب وی چرچیل عنوان شده است که دارای پرونده لواط و دزدی بوده و مشروب خوار قهاری است . در موقع وقوع 14 اسفند این بزرگوار فرمانده گارد بود. این شخص قبل از این که فرمانده گارد شود امور مربوط به گارد بنی صدر را در دفتر قوام می بخشید .

زمانی که سرهنگ سیروس فرسنداج برای تعیین نهایی خویش نامه ای به آقای تقوی رئیس دفتر نوشت . ایشان زیر نامه قید کردند : " سرکار سروان ذوالفقاری لطفاً بررسی و پاسخ تهیه فرمایید ."

ه) انتظاریون ، راجع به ایشان در فصول قبل سخنی به میان آمد و تکرار آن ضرورتی ندارد همان قدر تذکر می دهیم که گارد تحت نظارت وی اداره می شد و گردآوری وسایل و لوازم و نیازهای مالی گارد و طرح وظایف و اقدامات تاکتیکی با او بود .

چون گارد دارای اساسنامه ای نبود نهادی بود غیر قانونی . طبعاً برای مخارج و هزینه آن بودجه در مخارج عمومی کشور پیش بینی نشده بود بنی صدر ناگزیر بدواً از بودجه محرمانه دفتر ریاست جمهوری هزینه گارد را پرداخت نمود (چک های فراوانی که به امضای انتظاریون از بانک مرکزی گرفته شده است ، وجود دارد) و سپس به ارگان های دیگر فشار آورد و با دریافت وجوه غیر قانونی از آنان به نحوی مخارج روزانه گارد را تأمین کرد که چند نامه در این باب در اینجا نقل می گردد که همه مخارج غیر قانونی است و روزی در دادگاه عدل اسلامی قابل ارائه است .

الف) ساجا (بودجه اعتبارات) 138_28_202_9_ 12 اسفند 1359

و داراجا (دارایی مرکز)

خیلی محرمانه

پرداخت علی الحساب     به پیوست یک برگ

پیرو شماره 4/132/02/202/م/12/12/59 وزارت دفاع ملی یک برگ نمونه 554 به مبلغ 20750000(بیست میلیون و هفتصد و پنجاه هزار) جهت پرداخت به پرسنل گارد جمهوری از محل اعتبار نامه 8 هزینه (هزینه سری) به پیوست ارسال می گردد .

رئیس اداره هفتم ستاد مشترک ، سرهنگ ستاد شفیعی

جانشین سرهنگ ستاد طالبی

 

گیرندگان :

1.         دفتر ریاست جمهوری پیرو شماره بالا جهت استحضار .

2.         وزارت دفاع ملی (معاونت مالی) بازگشت به شماره بالا جهت آگاهی ، ضمناً در مورد برآورد بودجه مربوط به حقوق سال 60 پرسنلی مزبور پس از تصویب سازمان مربوطه و استخدام رسمی پرسنل مزبور اقدام خواهد شد .

3.         ریاست دارایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (حسابداری مرکزی) پیوست یک برگ نمونه شانزده میلیون و ششصد هزار ریال در وجه یگان پرداخت دژبان مرکز .

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۶۰)


مطالب پربازدید سایت

Error: No articles to display

جدیدترین مطالب

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان