روایتی از ترور نافرجام مرحوم عسگراولادی

Askaroladi

منطق بی‌منطقانی چون منافقین چیزی را جز ترور برنمی‌تابد. ترورهایی که اگر دقیق‌تر به آن‌ها بنگریم نهایت استیصال و درماندگی منافقین را در دل آن می‌توان یافت.

پس از ناکامی مجاهدین خلق از سهم‌خواهی انقلاب، آن‌گاه که تمام تلاششان را برای ضربه‌زدن به انقلاب نوپای جمهوری اسلامی به کار بستند و نتیجه‌ای در بر نداشت، حذف فیزیکی متفکران و مسئولین کشور را موثرترین راه برای رسیدن به اهداف گروهک خود تعریف کردند. ایدئولوژی ترور منافقین فقط به ترورهای مسئولین کشور و دیگر ترورهای هدفمند آن‌ها ختم نشد؛ بلکه خواستند، با ایجاد وحشت و ناامنی میان مردم، تیر خلاص را بر پیکره نظام جمهوری اسلامی بزنند. آن‌ها با برهم زدن امنیت رویای یکه‌تازی بر اوضاع سیاسی کشور را در سر می‌پروراندند، غافل از اینکه مقبولیت مردم یکی از شرط‌های هر حکومتی‌ است. منافقین با ترورهای متعدد خود تنفر ملت ایران را برانگیخته بودند و جایی برای بخشش باقی نگذاشته بودند.

این سطح از نفاق برای هر انسانی به‌خصوص ملتی که طعم ترورهای تلخ منافقین را چشیده‌اند، مشمئزکننده است که ایدئولوژی نفاق نام خود را مجاهدین خلق بگذارد؛ ولی در نهایت به قاتلین خلق منتهی شود. ادعایی مضحک که در عمل چیزی جز روسیاهی برای منافقین نداشت.

یکی از ترورهای مسئولین توسط منافقین، ترور ناکام حبیب‌الله عسگراولادی بود که 29تیر1360 صورت گرفت.

او از مبارزان انقلابی، نماینده ولی فقیه در کمیته امداد امام‌خمینی(ره)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، وزیر بازرگانی دولت شهید‌ رجایی و کابینه اول میرحسین موسوی، نامزد چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. عسگراولادی پیش‌تر دبیرکل حزب موتلفه اسلامی بود.

ساعت 8 بامداد 29تیر1360 عسگراولادی به اتفاق دو پاسدار محافظ خود از خانه‌اش واقع در خیابان سقاباشی تهران خارج شد و قصد داشت، سوار اتومبیل شود که از دو طرف توسط نارنجک و اسلحه ژ-3 و یوزی مورد حمله قرار گرفت.

منافقین سه نفر بودند. دو نفر آن‌ها موتورسوار و یک نفر در داخل صندوق عقب پیکانی مخفی شده بود که به عسگراولادی و دو پاسدار محافظ وی حمله کردند.

عسگراولادی در این ترور از ناحیه پا و زیر قلب و دست راست مجروح شد.

با تیراندازی محافظین عسگراولادی، یکی از منافقین کشته، نفر دوم که مجروح شده بود در حین انتقال به بیمارستان با خوردن قرص سیانور خودکشی کرد و نفر سوم موفق به فرار شد.

علی‌اکبر اصفهانی عضو سازمان منافقین، طراح ترور آقای عسگراولادی بود که طرح وی توسط فردی به‌نام رنجبر از گروهک منافقین اجرا شد.

مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی از جمله مبارزینی بود که از زمان فعالیت فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی تا زمان تشکیل هئیت‌های موتلفه اسلامی به دستور امام‌خمینی(ره)، تحت نظر ارشاد روحانیون مبارزی همچون شهید مطهری، دوران پر تلاطمی را از نظر مبارزه پشت سر گذاشت.

او پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، که توسط هئیت‌های موتلفه به وقوع پیوست، به همراه تعداد دیگری از اعضا توسط ساواک دستگیر شد که سهم او از احکام صادره حبس ابد بود. او پس از تحمل سال‌ها زندان و تبعید، در سال 1355 آزاد شد.

سپری کردن سال‌های زیادی از عمر در زندان‌های رژیم پهلوی و برخورد با گروه‌ها و جریان‌های مختلف، او را دائره‌المعارفی از فعالیت‌های گروه‌های آن زمان کشور کرده بود. در این میان برخورد او با اعضای گروهک منافقین در زندان و شناختی که از آن‌ها به دست آورد، سبب روشنگری بسیاری در میان نیروهای انقلابی شد. به اعتقاد او منافقین اعتقادی به خدا و قیامت نداشتند. تظاهر به خواندن نماز شب و مستحبات می‌کردند تا نوجوانان و جوانانی را که به سمت آن‌ها می‌آیند، فریب دهند و جذب فرقه خود کنند.

سرانجام حبیب‌الله عسگراولادی ۱۴آبان1392 پس از چند ماه بستری شدن در بیمارستان، در پی عارضه قلبی در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

بیشتر بخوانید:

برگزاری ویژه‌برنامه گرامی‌داشت عملیات مرصاد

ویدئو/ منافقین و آمریکا؛ روابط پیدا و پنهان


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31