شهید علی اصلی پور فرقانی

Asliزندگینامه

در سال 1343 دیده به جهان گشود و در کودکی با فوت پدر و مادرش از دامن پر مهر مادر و سایه آرامش بخش پدر محروم شد و با درد یتیمی تحت سرپرستی خواهرش قرار گرفت. تحصیلات خود را پس از دوران ابتدایی در هنرستان صنعتی سید جمال الدین اسدآبادی در رشته برق ادامه داد و در فراگیری این رشته استعداد فراوانی داشت. با تعهد به مکتب رهائی بخش اسلام در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن فعالانه در صحنه حضور داشت و همراه سایر دانش آموزان در اکثر تظاهرات شرکت می جست.

پس از پیروزی انقلاب فعالانه در انجمن اسلامی هنرستان به خدمت مشغول شد و با لبیک به فرمان امامش به بسیج مسجد «طلاچیان» پیوست و در رشد و گسترش آن نقشی مؤثر ایفا نمود. با شور و شوق، آموزش های نظامی را فرا گرفت و با شروع جنگ تحمیلی تقریباً به طور شبانه روزی در بسیج به فعالیت و حراست از انقلاب پرداخت. با علاقه و استعداد فراوانی که داشت در مدت کوتاهی توانست چند قطعه بمب و نارنجک الکترونیکی و دستی بسازد و در اختیار مسئولین بسیج قرار دهد تا در جبهه های جنگ مورد استفاده قرار گیرد.

جوانی ایثارگر و با شهامت بود و بعضی روزها در محل مأموریتش تا 15 ساعت مدام به پاسداری می پرداخت و در راه حراست از اسلام از جان مایه می گذاشت. از دشمنان انقلاب بیزار بود و بارها توسط ایادی آمریکا مورد ضربه و جراحت قرار گرفت که مدتی را نیز به همین سبب در بیمارستان بستری شد. در میان دوستانش به صفا و پاکی شهرت داشت و فداکاری اش زبانزد همگان بود.

شهادتنامه

خوب مردن و در راه خدا فدا شدن موهبتی است که هر کس از آن نصیب نمی برد و تنها خوبان امت اند که این چنین سعادتی نصیب شان می شود و شهید اصلی پور از این جمله بود. همیشه از شهادت سخن می گفت و در اشتیاق اعزام به جبهه و همسنگر شدن با رزمندگان سپاه نور سر از پا نمی شناخت و به همین دلیل به برگزاری نمایشگاه هفته جنگ علاقه ای فراوان داشت. او در جواب برادری که به او گفته بود حفاظت از نمایشگاه برایت خطر دارد، می گوید: «ما به نیت شهادت به اینجا آمده ایم.»

در روز 29 شهریور ماه سال 1360 در حالی که با چند تن از یارانش به حفاظت از نمایشگاه هفته جنگ در خیابان استاد مطهری مشغول بود، مورد یورش ناجوانمردانه سه تن از تروریست های سر تا پا مسلح منافق و آماج رگبار مسلسل آنان قرار گرفت و دفتر زندگی کوتاه، اما پر ثمرش در جهان فانی با شعر زیبای شهادت به پایان رسید.

وصیتنامه

« به نام خدا، به نام خدائی که رفتنم از اوست، بودنم از اوست، همه چیزم از اوست. که قادر است مرده را زنده و زنده را مرده سازد. خداوندی که آفریدگار جهانیان است. خداوندی که صاحب روز قیامت و جزای ستمگران و پاداش نیکوکاران به دست اوست، خداوند دانا و توانا و آگاه بر همه خیر و همه کس.

سلام و درود به روان پاک حسین (ع) و سلاله پاک شهیدان راه خدا. سلام بر رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی ایران، سلام بر تمام مستضعفان جهان و سلام بر رزمندگان اسلام و پویندگان راه حسین (ع). خواهرم اول این که من با پای خود و بدون هیچ زوری به این راه پا گذارده ام و حتی با تو هم من زیاد مخالف نبوده ام و راهی که می روم راهی است بسی دشوار بدتر از راه کوه و یا گذاشتن از آتش. بله راهی که انبیاء و سرور شهیدان حسین (ع) پا بدان نهاد ... راهی ست که زندگی را بر انسان آسان و مرگ را نیز به انسان آسان می گرداند.

خواهرم این را بدان هیچ گروه و یا دسته ای که جدید به سر کار آید، باقی نمی ماند مگر اسلام. زیرا اسلام آخرین و کامل ترین دین دنیا می باشد و من آن را برگزیده ام.

از مرجع تقلید اطاعت بنما و بدان که راه پر سعادتی را در پیش داری و یک چیز کوچک، هر گاه بر سر مزارم آمدی اول پرچم اسلام را بر مزارم بنما و دوم این که برو سر خاک شهیدان و دیگر رزمندگان فاتحه بخوان و بعد بر سر مزار من بیا، با این کار من را خشنود می نمایی. هر چند که من باز گنهکار می باشم و امید بر آن دارم که خداوند مرا ببخشد و مقدار پولی که دارم، آنچه می شود بده و نماز قضایم را بخوانید تا بی حساب شوم. والسلام »

مزار شهید: قطعه 24، ردیف 95، شماره 47

 

 


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان