شهید جواد سبحانی، سال 1314 قریه سبحان از توابع دامغان به دنیا آمد. در بازار فروشنده لوازم خانگی بود. وی یک مبارز قبل از انقلاب و یک خَیِر بعد از انقلاب بود به سبب خدمات فراوانش به اسلام و دشمنی با منافقین چندینبار مورد سوءقصد آنها قرار گرفت. سرانجام در مغازه اش ترور شد و 30دی 1360 به شهادت رسید.
شهید جواد سبحانی
شغل: فروشنده لوازم خانگی
سن: ۴۶ سال
وضعیت تأهل: متأهل دارای ۵ فرزند
محل شهادت: خیابان قزوین، ۱۶ متری امیری
تاریخ شهادت: ۳۰دی۱۳۶۰
زندگینامه....
در سال ۱۳۱۴ در قریه سبحان از توابع دامغان دیده به جهان گشود. خداجو بود و از کودکی به مجالس مذهبی و مساجد قدم گذاشت و دوستان دوران کودکیاش به یاد دارند که در سن ده سالگی و در سرمای زمستان به هنگام سحر با چوب به یک قوطی حلبی میکوبید تا اهالی محل را برای نماز صبح بیدار نماید. در اوان جوانی پدرش را از دست داد و مسئولیت سنگین خانواده بر عهدهاش قرار گرفت. پس از فوت آیت الله بروجردی، مرجعیت حضرت امام خمینی را قبول نمود و تا آخر عمر مقلد صادق ایشان باقی ماند.
هم زمان با نهضت خونین ۱۵ خرداد قدم به میدان مبارزه نهاد و بارها به محضر امام در قم شرفیاب شد و پس از دستگیری و تبعید ایشان چندین بار بازار تهران را به عنوان اعتراض به تعطیلی کشاند. در سالهای سیاه اختناق پس از ۱۵ خرداد، کماکان به مبارزهاش ادامه داد و با محافل مبارزاتی مسلمانان ارتباطی نزدیک برقرار نمود و به همین سبب نیز یک بار پس از ملاقات با شهید عراقی در زندان و به جرم دعا کردن به جان امام در تکایا، توسط ساواک دستگیر و زندانی گردید. عاشقانه در مجالس سخنرانی «آیت الله شهید سعیدی» شرکت میجست تا در آنجا نام امام را بشنود.
هم زمان با اوج گیری مجدد نهضت اسلامی، مبارزات علنی خود را از سر گرفت. در به حرکت در آوردن بازار سهم به سزایی داشت. اعلامیههای حضرت امام را مخفیانه تکثیر و جهت پخش در اختیار همرزمانش قرار میداد. پس از فرمان امام مبنی بر خروج سربازان از پادگانها، سربازان فراری را پناه میداد و واجدین شرایط را به گروههای مبارز و مسلح مسلمان معرفی میکرد.
به دنبال پیروزی خون بر شمشیر بر فعالیتهای مذهبی، سیاسی و اجتماعیاش افزود و منشأ خدمات فراوانی گشت. او که کاسبی مؤمن و متعهد بود به منظور قطع دست محتکران به فعالیت در کمیته امور صنفی امام پرداخت و به سمت دبیری اتحادیه فروشندگان مصنوعات نفت سوز و گازسوز و الکتریکی انتخاب گردید. به همت او «مسجد فاطمه زهرا (س)» تأسیس شد و او ضمن عضویت در شورای این مسجد، در ادامه فعالیتهای عام المنفعهاش، ریاست انجمن خانه و مدرسه، مدرسههای کمیل و مدرس را نیز بر عهده گرفت.
پس از آغاز جنگ تحمیلی علاوه بر ارسال کمکهای مردمی به جبهههای جنگ، در اسکان مهاجرین جنگ تحمیلی و دلجویی از آنها فعالیتهای چشمگیری داشت و از بذل مال در این راه دریغ نداشت. مؤمنی وارسته و مسلمانی متعهد و مسئول بود و زندگیاش را وقت اسلام و رضای خدا نموده بود.
شهادتنامه...
شهید سبحانی به سبب خدمات فراوانش به اسلام و دشمنی با منافقین، خشم این مزدوران جنایتکار آمریکا را برانگیخته بود. منافقین در خدمت به استکبار جهانی یک بار با پرتاب بمب آتش زا مغازه شهید را به آتش کشاندند و یک بار نیز به قصد ترور او و خانوادهاش به منزل مسکونی آنها حمله کردند که به فضل الهی ناکام ماندند.
عاقبت در روز ۲۲ دی ماه، روزی که فردایش قرار بود شهید به همراه همکارانش به مناسبت میلاد مسعود نبی اکرم (ص) به خدمت امام شرفیاب شود، دو نفر از تروریستهای منافق به مغازه شهید هجوم برده و وی را بیرحمانه به گلوله میبندند و شهید سبحانی پس از عمری عبادت و خدمت به اسلام، تسبیح گویان در خون پاک خویش میغلطد.
پیکر مجروح او را به بیمارستان منتقل میکنند و تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار میگیرد، لیکن به سبب شدت جراحات معالجات مؤثر نمیافتد و او ۸ روز بعد در تاریخ سیام دی ماه ۱۳۶۰ به جوار حق میشتابد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۱۰۰، شماره ۲۷