جانباز شهید آیتالله حاجصادق احسانبخش 3اردیبهشت1309 در خانوادهای مذهبی در روستای لیفشاگرد از بخش تولمات شهرستان صومعهسرا متولد شد. او تحصیلات خود را در مکتب و کلاس ششم را در تولمشهر به پایان برد و پس از آن در سال ۱۳۲۲ وارد حوزه علمیه رشت شد. آیتالله احسانبخش(ره) پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح در این حوزه زیر نظر اساتیدی چون آیتالله ضیابری، عربانی، بحرالعلوم و مدرس برای ادامه تحصیل در ۱۳۲۷ وارد حوزه علمیه شهر قم شد و دروس خارج، فقه و اصول را در این حوزه زیر نظر اساتیدی چون امامخمینی(ره) و آیات عظام بروجردی، گلپایگانی، صدوقی، مجاهد تبریزی، لاکانی، نوری همدانی، طباطبایی، مرتضوی، لنگرودی و سایر اساتید فراگرفت. ایشان همچنین با دریافت مدرک لیسانس در رشته الهیات و حقوق قضایی و تاسیس چند مدرسه در رشت، شاگردان زیادی را در این مدارس تعلیم داد. وی سابقه زیادی در مبارزه با طاغوت داشت؛ بهطوریکه بارها توسط ساواک دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفته بود. او از سال ۱۳۴۳ بهمدت سه سال ممنوعالمنبر و ممنوعالخروج شد و در این مدت بهطور مخفیانه به مبارزات خود ادامه میداد و تاثیرگذاری زیادی بر مردم، بهویژه بر نسل جوان در برپایی راهپیماییها در شهرهای مختلف گیلان داشت.
شهید زنده محراب
آیتالله احسانبخش در سال ۱۳۵۸ از سوی امامخمینی(ره) کنترل سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران در پاکستان و هند و بنگلادش را برعهده گرفت و در پائیز ۱۳۵۹ با حکم صادره از سوی امام به عنوان نماینده ایشان در گیلان و امامجمعه رشت منصوب شد. وی در ۲۶فروردین1361 هنگام اقامه نماز در مسجد کاسهفروشان رشت در محراب عبادت توسط عوامل گروهک تروریستی منافقین مورد سوء قصد قرار رفت. وی «شهید زنده محراب» لقب گرفت و علیرغم بیش از ۷۰ درصد جانبازی، همچنان در سنگر خطابت جمعه فعالیت کرد و با نوشتن دهها کتاب همچنان به خدمت برای پیشبرد اهداف متعالی اسلام ادامه داد.
فعالیتهای انقلابی
آیتالله احسانبخش ۵۲ جلد کتاب در زمینههای مختلف تاریخی و علوم دینی منتشر کرد که مجموعه ۳۵جلدی «آثارالصادقین» از مهمترین آثار وی است. تفاسیر سورههای قیامت، کهف، اسرا، نحل و یوسف و همچنین نقش دین در خانواده، خوارج، مواعظ رمضان، انقلاب اسلامی در گیلان، شخصیت های بزرگ گیل و دیلم، فلسطین و مردم فلسطین و خاطرات صادق، از دیگر آثار شهید آیتالله احسانبخش است.
آیتالله احسانبخش تمامی طول عمر خود را در راه ترویج دین و نشر فرهنگ و معارف اسلامی سپری کرد. او منشاء خدمات ارزندهای در حل مشکلات مردم و کمکرسانی به آنها بود و در دوران دفاع مقدس نیز با حضور فعال در جبهههای جنگ، مایه دلگرمی رزمندگان اسلام بود، چنانکه مقام معظم رهبری فرمودند:
«حضور او در جبهههای دفاع مقدس و پشتیبانی بیدریغ او از رزمندگان دلاور و گیلان از یادگارهای فراموش نشدنی آن دوران پرافتخار است و آثار ماندگار او در رشت و سایر شهرهای گیلان موجب نام نیک همیشگی اوست.»
جانباز شهید آیتالله احسانبخش، پس از ترور گرفتار عوارض قلبی و کلیوی ناشی از سوء قصد شده و همواره تحت درمان بود. در سال 1371 یکبار تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. او از 28اردیبهشت1380 با تشدید عارضه کلیوی در بیمارستان خاتمالانبیاء تهران بستری بود و سرانجام ساعت ۱۵:۳۰ روز دوشنبه، چهاردهم خردادماه ۱۳۸۰ همزمان با دوازدهمین سالروز ارتحال امامخمینی(ره)، به ملکوت اعلی پیوست.
او در آخرین ماههای زندگی خود در پیامی به حجتالاسلام گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت:
«سلام من را به آقا برسان و از طرف من به ایشان بگو سالها برای ورود و مقدم مبارکت به سرزمین گیلان چشم به راه هستم و راضی نباش که من بمیرم و شما را در این استان ندیده باشم.»
مردم گیلان در بهار ۱۳۸۰، یکبار در اردیبهشتماه از مقام معظم رهبری در تشریففرمایی به گیلان استقبال پرشکوهی بهعمل آوردند و بار دیگر در نیمه خردادماه با نماینده محبوب آن بزرگوار در گیلان وداع کردند؛ وداعی تاریخی که به هیچوجه آن جمعیت انبوه و ابراز احساسات مردم قابل توصیف نیست.
آیتالله محمدی گیلانی با اشاره به سجایای اخلاقی منحصربهفرد آیتالله احسانبخش اظهار داشتند:
«من از کجای ارزشهای او باید شروع کنم که بتوانم آن را به جای قابل قبول و خداپسندانهای ختم کنم. از روستایی که مدرسه نداشت، تحصیل را آغاز کرد تا تحصیلات عالی دانشگاهی در رشته حقوق اسلام و معقول و منقول، در مسیر فقهی به خبرهای بزرگ تبدیل شد و عضو مجلس خبرگان رهبری اول و قانون اساسی بود. در محور جمعه و جماعات به اصل محتوای غنی و مطالعه کارشناسی معتقد بود و خطبههایش یکی از سه نماز جمعه قوی کشور(بعد از تهران و قم) را تشکیل میداد.»
آیتالله احسانبخش(ره) در بخشهایی از وصیتنامه خویش آوردهاست:
«ایخدای کریم! حالا که به سوی تو در سرای دیگر میآیم، من را پیش خلایق آخرت رسوا مساز و چون دنیا برایم ستاری کن. خداوندا! راه دشوار و مدت طولانی و حساب تو را پس دادن بسیار مشکل است. اگر تو نبخشی، به چه کسی پناه برم. خداوندا! دوستان من یکی پس از دیگری شربت شهادت را نوشیدند. خداوندا! چه میشود این توفیق را نصیب من هم سازی. خداوندا! اگر زحمتها و فعالیتهای من در اسلام مورد رضایت تو قرار گرفته، چه میشود من را هم مفتخر به شهادت کنی؛ و اما سخنی با مردم: «از روحانیت فاصله نگیرید و پیروی از روحانیت و رهبریت را وظیفه شرعی خود بدانید و از تفرقه و جدایی برحذر باشید. از ظلم و احتکار و گرانفروشی اجتناب کنید. نسل جوان را به عنوان آینده انقلاب تحویل بگیرید.»
به نقل از نوید شاهد