در هفتههای اخیر، دولتهای غربی با گرفتن ژست نوع دوستی، تبلیغاتی در ارتباط با کمک پزشکی به کشورمان مطرح میکنند. این تبلیغات با هدف جلب توجه افکارعمومی در اوج بحران کرونا صورت میگیرد.
جالب اینجاست که دولتهایی داعیهدار کمک پزشکی به ایران شده و سازمانهایی از کمک به کشورمان برای مهار کرونا سخن میگویند که با تن دادن به تحریمهای یکجانبه ایالات متحده، در عمل سعی کردهاند در اوج بحران کرونا، فشار مضاعفی را به ایران وارد کنند.
در واقع مدعیان کمک پزشکی به ایران بهتر است به جای ادعای کمک و سعی در مداخلات پزشکی که میتواند نوع مدیریت کرونا را پیچیدهتر کند، به کاخ سفید فشار بیاورند تا با برداشتن تحریمها، به ایران برای دسترسی به پولهای خود و فروش محصولاتش که میتواند اقتصاد کشورمان را بهبود بخشد، یاری رسانند.
نکته مهم درباره این درخواستهای کمک، سابقه منفی کشورهای غربی در ارائه محصولات پزشکی به ایران است. یکی از مهمترین این رسواییها در جریان ورود خونهای آلوده به ایران رخ داد. فرانسویها در این زمینه در مظان اتهام هستند که با علم به آلوده بودن خونها در دهه 1370، محصولات آلوده را به ایران فرستاده و باعث شیوع بیماریهای هولناک خونی در کشور شدند.
با چنین سابقهای، چرا باید ایران بار دیگر کمک فرانسه به بهبود بیماران را بپذیرد و چرا نباید تردید کند که مبادا هدف دولت فرانسه، نوعی خرابکاری دیگر در نظام سلامت و قربانی شدن ایرانیان بیشتر باشد؟
پزشکان آلمانی هم سابقه خوبی در ذهن ایرانیان ندارند. از دل آزمایشگاههای به ظاهر پزشکی آلمانیها بود که سلاحهای مخوف شیمیایی بیرون آمد و به رژیم صدام فروخته شد تا علیه مردم ایران و عراق به کار گیرد. پروژه ساخت سلاحهای بیولوژیک آلمان در ظاهری پزشکی و نوعدوستی پیشرفت اما به جای دارو، به ساخت سلاح منتهی شد.
همکاری تنگاتنگ نظام سلامت آلمان با ارتش این کشور این بیم را به وجود میآورد که مبادا درخواستهای کمک، بار دیگر با هدف ساخت سلاحهای پیشرفتهتر پزشکی علیه کشورمان به کار گرفته شود.
انگلیسیها و روسها نیز که در دهه 1320 شمسی با اشغال کشورمان زمینه قحطی و شیوع بیماریهایی چون وبا و تیفوس را باعث شدند نیز سابقه خوبی در کمک به مردم ایران ندارند. مردم ایران هنوز چنین کشورهایی را به چشم عامل شیوع بیماری مینگرند و نسبت به حُسن نیت آنها در مهار ویروس تردیدی جدی دارند.
به این ترتیب، فارغ از اینکه ویروس کرونا را یک سلاح بیولوژیک بدانیم یا نه، نباید از نظر دور داشت که سابقه منفی کشورهای غربی در کمک به مردم ایران باعث میشود تا افکارعمومی کشورمان با بدبینی و سوءظن به پیشنهادات اخیر کمک برای مهار کرونا بنگرند. مردم ایران می پرسند، چگونه است که در اوج بحران کرونا در اروپا و آمریکا، این دولتها دغدغه اعزام پزشک به ایران دارند و میخواهند مبتلایان به این ویروس را در ایران معاینه کنند؟
افکارعمومی در کشورمان از یاد نمیبرند که چطور دولتهای غربی در قامت دانشمندان هستهای و کارشناسان آژانس انرژی اتمی، جاسوسان خود را به ایران اعزام کرده و ویروسی خطرناک در تاسیسات هستهای ایران شیوع دادند. ویروسی که میتوانست فاجعهای دیگر در حد اندازههای چرنوبیل به بار آورد.
همین سوابق باعث شده تا ایرانیان نسبت به ورود پزشکان غربی ریسک نکرده و با در نظر گرفتن این تجربیات، پیشنهادات کمک به مهار کرونا را نپذیرند. هرچند این به آن معنا نیست که هر نوع کمک بشردوستانه الزاما وجوهی از جاسوسی و خرابکاری در خود دارد، اما سوابق تاریخی نشان میدهد دولتهای غربی، از این روشها برای ضربه زدن به کشورهای مستقل استفاده کرده و همچنان استفاده میکنند.
در همین راستا انتظار میرود دولتهای غربی برای اثبات حُسن نیت خود در مقابله حقیقی و انسان دوستانه با کرونا، ضمن کمک به دسترسی ایران به کانالهای مطمئن مالی و برداشته شدن تحریمها، مانع از آن شوند که این تحریمها دست ایران به داروهای مقابله با کرونا را کوتاه کرده و مردم ایران را در تنگنا قرار دهد.