رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز!

Salim

با نگاهی به حال و روزنسل" می توان و باید" ! که توسط مریم رجوی به عنوان "گنجینه و سرمایه میهنی در تاریخ معاصر ایران " نامیده شده است می توان به واقعیات پیدا و پنهان زیادی دست یافت ، واقعیاتی که با اندکی تامل ، زوایای جالبی از گوشه و کنار آن آشکار می شود . زوایایی که هر کدام به تنهایی می تواند سوژه ی ساعت ها حرف و هزاران صفحه نقد و نظر باشد . در راستای ارزیابی نسلی که توسط مریم رجوی نسل "تعیین کننده در شکل گیری و سمت و سو دادن به تحولات سیاسی ایران " خوانده شد وبا عنایت به بیان این ادعا که "ایدئولوژی مجاهدین،میهن دوستی و استقلال عمل همراه با دموکراتیسم و آزادیخواهی" است می توان گفت گاف های رفتاری باند رجوی در طی این سالها به خوبی رخ عیان می کند . باید گفت با گذشت نزدیک به دو دهه از فرار ذلت بار منافقین که در نتیجه به بن بست رسیدن ایدئولوژی این گروهک و خط نفاق و ترور بود شدت نفرت عمومی از آنها روز به روز در حال فزونی است و در این راستا بررسی تنها گوشه ای از کارنامه ی بدون ورق آنها می تواند عبرتی برای آیندگان باشد.

بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که با رهبری حکیمانه و مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) به سرانجام رسید و در حالی که همه مردم شریف ایران در این فکر بودند که چگونه می توانند برای این انقلاب نوپا کاری بکنند منافقین مزورانه به ارتباط گیری با بیگانگان و جمع آوری اسلحه و سهم خواهی از انقلاب پرداختند و وقتی به زودی دستشان برای مردم رو شد و ملت ایران دانستند که اینها چه نیتی دارند، با همان اسلحه هایی که مخفی کرده بودند بر روی مردم آتش گشودند و هزاران انسان بی دفاع از زن و مرد و کوچک و بزرگ را مظلومانه کشتند و ترور کردند تا مردم ایران معنای دقیق شعار سازمان مجاهدین خلق که " تنها نقطه امید برای رهایی مردم و میهن " و " یک نیروی انقلابی سازمان یافته بر مبنای اسلام رهاییبخش و انقلابی"بود را بهتر متوجه شوند!

این "نسل پیشرو"! که تنها ویژگی ثابت آنها ازروز اول تا به حال همانا بازی با الفاظ و انتخاب اهداف رویایی و اسامی رنگارنگ و ژست های عدالت خواهانه بوده است ، بعد از فرار از ایران و در حالی که کشور عزیز ما مورد حملات عراق و هم پیمانانش بود به صدام پیوست تا" مصدر بزرگترین خدمات انقلابی و میهنی در تاریخ معاصر ایران" معنا و تفسیر شود و مردم ایران بدانند که منافقین با واژه ها چگونه بازی می کند .

آری جنگ تحمیلی هم با پیروزی و رشادت های فرزندان این آب و خاک تمام شد و برای مردم ایران رو سپیدی ماند و برای منافقین رو سیاهی ابدی و لکه ننگی برای آنها در تاریخ. به طوری که تمام مخالفان نظام از این کارمنافقین بی زاری جستند و این سرنوشت کسانی بود که می گفتند "سازمان مجاهدین خلق اصول انقلابی و مردمی خود را فدای مصلحت نکرده ، پای تعهدات و عهد و پیمانش با مردم ایران با پرداخت سنگین ترین و خونین ترین بها ایستاده ، سر سوزنی از استقلالش در برابر هیچ قدرتی و هیچ دولتی کوتاه نیامده و اهل لفاظی و شعار بی عمل و عوامفریبی و رنگ آمیزی خلق الله نبوده و نیست . درس اولش درس فدا و صداقت بوده و اهل سیاست پیشگی و ابن الوقتی و نان به نرخ روز خوردن نبوده است" اما الحق و والانصاف دنیا دید که این نسل پیشرو برای بودن به هر بهایی ، چه خفت های بی شرمانه ای رابه جان خرید و چه مزدوری ها که نکرد و تا چه اندازه خود را ملعبه ی دیروز دست صدام و امروز آمریکا نمود .

اما به معنای واقعی ، روز پایان جنگ، روز شروع اضمحلال و سرنگونی منافقین بود . از آن روز تا اینک آنها با "رزق مقسومی" که صدام و آمریکا و ایادی اش در مقابل خدماتی که ارائه می دهند روزگار می گذرانند.

با نگاهی به روزگار امروز "نسل می توان و باید" خیلی از این مسایل مطرح شده معنا می یابد. منافقین اوایل پیروزی انقلاب این ادعا را داشتند که روحانیت توان اداره کشور را ندارد و با همان ادبیات پوسیده مخصوص به مجاهدین ، "ارتجاع را آفتابه ساز"! می نامیدند. از آن زمان سه دهه گذشته است باید ببینیم نسل می توان و باید حداکثر کاری که تا امروز می توانسته انجام بدهد چیست؟ گذشته از جاسوسی که وظیفه اصلی منافقین است آنها در چند رشته کاری بسیار موفق و پیشرو بوده اند.در زمینه خوردنی ها یکی از اختراعات این "نسل پیشرو" پختن نان تازه و سرو انواع غذاها با سالادهای مختلف همراه با "نوشابه اشرف نشان" بوده است. در زمینه خدمات دررفت و روب منزل ، شستن انواع البسه و نگاهداری از مقابر! پیشرفت قابل توجهی داشته است. از دیگر فعالیتهای بدیع آنها می توان به مزدوری و نوکری برای آمریکا ، در راستای شرکت سهامی مزدوری مسعود و مریم اشاره نمود ، شرکتی که دست مزد آن نفس کشیدن و حبس ماندن دراشرف است تا " اشرف قهرمان پرور " بیش از هر چیز مزدور پرور باشد . فعالیت دیگر این گروهک که تازه برای آنها مکشوف شده ساختن انیمیشن و بازی های مختلف کامپیوتری برای رهایی خلق در زنجیر و آموزش رقاصی و بالا و پایین پریدن نیروها جهت آماده نگاهداشتن هر چه بیشتر آنها در جهت حمله به ایران بوده است ، گویا رقص های اسکاتلندی و نوازندگی گیتار و خوانندگی دخترکانی پژمرده ، دوای دردی است که نسل پیش رو قرار بود برای خلق ایران به ارمغان بیاورد و باز گویا بازی رقاصی و مطربی هم جزو اصول و پیمانهایی بوده که " برادر" از نیروهای خود خواسته تا در پیمانی که با هم می بندند ، برای آزادی ایران زمین به آن پایبند باشند . بله ؛ این عاقبت و سرنوشت مجاهدینی است که قرار بوده است " رمز ماندگاری ، پایداری و پیوند با مردم و تاریخ و فرهنگشان باشد".

آری ، امروز 30 سال از آن دوران می گذرد و ملت ایران سرفراز تر از دیروز به طی طریق خود ادامه می دهد . صدها هزار شهید برای آزادی ایران تقدیم شد تا ایران و ایرانی آزاد و سرفراز بماند . سه دهه گذشت و دنیا از بسیاری از پیشرفت های ملت ایران انگشت به دهان ماند . انرژی صلح آمیز هسته ای و قرار گرفتن در زمره ی شش کشور تولید کننده سوخت هسته ای ، پیشرفت های شگرف نظامی و تولید جنگ افزارهای فوق پیشرفته برای حفظ کیان اسلامی ایران زمین ، رشد چشمگیر فن آوریهای نانو ، پزشکی ، خود کفایی در تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و توسعه ی بستر صادرات در این زمینه ، فاصله گرفتن از سینمای بی محتوای دوران ستم شاهی و قرار گرفتن در زمره ی پنج کشور اول سینمای هنری در دنیا ، افزایش شاخص حضورزنان در جامعه با صعود بردار حضور زنان در عرصه های علمی که شاخص آن رشد 200 درصدی حضور بانوان در دوره های علمی و دانشگاهی می باشد،ارتقاء آبادانی و سطح زندگی در روستاهای ایران که رشد امکانات زیربنایی آنها در مقایسه با دوران حکومت پهلوی به رشدی معادل 1700 درصد رسیده است و صدها امتیاز و ثمره ی دیگر که همگی در پرتو خواستن و توانستن ملت ایران صرف شده است. اما برای آنها که قصدساختن جامعه ی بی طبقه ی توحیدی را داشتند امروز باید تلاش شود تا از لیست های رنگارنگ تروریستی خارج شوند تا شاید بتوانند به 10 ، 12 سال قبل خود بازگردند ، یعنی زمانی که نیروهای خود راشکنجه می کردند و برای آنها جلسه ی تفتیش عقاید می گذاشتند . مطربان و مزدوران امروز شاید دیروزشان را دیگر نتوانند تکرار کنند ، دیروزی که مرگ بر امپریالیسمشان گوش فلک را کر کرده بود و امروز نوکری همان امپریالیسم را می کنند ، آنها که برای خلق می جنگیدند و امروز بیگاری برای آمریکا راهم مبارزه می دانند ، همانهایی که میلیونها ایرانی را طرفداران خود می دانند اما از جذب سالم یک هوادار هم عاجزند و با فریب جوانک های خام و جویای کار ، تعداد سربازان بی سلاح خود رابرای روزگار شاید و مبادا افزایش می دهند . نه تنها برای من که برای دنیا جالب است که با گیتار و اشرف کولا و رقاصی و خوانندگی چگونه قرار است ملتی نجات پیدا کند ؟

...................

"داخل گیومه": مصاحبه مریم رجوی به مناسبت بیست و هشتمین سال بنیانگذاری سازمان

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31