حکایت مترسک سر جالیز

Sazman Us Israel

اردیبهشت ماه سال گذشته علی رغم درخواست شهروندان و مدافعان حقوق بشر که طی کنفرانسی بر اخراج اعضای منافقین تاکید می کردند، طبق اعلام آسوشیتد پرس، به دلیل آنچه که صراحت منافقین در همراهی با غرب و آمریکا در تمام برنامه های ضد ایرانی اعلام شد، اتحادیه اروپا رای بر خروج منافقین از لیست تروریستی این اتحادیه داد.

اما آیا آنگونه که سران منافقین ادعا می کنند، خروج این فرقه از لیست تروریستی اتحادیه اروپا مرهون کارزاری چند ساله بود؟

حقیقت این است که آمدن باراک اوباما به صحنه سیاست آمریکا، حضوری پر طمطراق قلمداد می شد و وعده های او در رابطه با تئوری تغییر، مطرح شدن قدرت هوشمند، مذاکره بدون قید و شرط با ایران، نگرانی هایی برای دولتمردان اروپایی ایجاد نمود.

حرف های آن زمان اوباما نشان داد که تمام تلاش های اتحادیه اروپا برای ایجاد یک فضای مناسب در رقابت با آمریکا در منطقه خاور میانه از یک سو و همسویی اش با آمریکا از سوی دیگر در چارچوب قدرت هوشمند دراین نگرانی است که در نهایت همه امور به نفع آمریکا تمام شود.

 

بی شک مسئله منافقین به عنوان یکی از ابزارهایی بود که در موقعیت کنونی می توانست به عنوان یکی از ابزارهای فشار مد نظر قرار گیرد. باید اذغان نمود که تلاش های اروپا در زنده نگاه داشتن نقش منافقین – از منظر بین المللی – را در راستای چنین چارچوبی ارزیابی نمود و این مسئله بدان جهت است که رییس جمهور آمریکا باشعار تعامل با ایران، در عرصه بین المللی از سیاست اتحادیه اروپا جلو افتاد و این اتحادیه تلاش دارد با حمایت از منافقین، تا حدی مقابل سیست خارجی آمریکا قرار گیرد.

مسئله بعدی در ارزیابی چرایی حمایت غرب از منافقین را باید در رشد روز افزون دانش هسته ای در ایران و کارساز نبودن تهدیدهای غرب در این زمینه جستجو کرد. غرب به منافقین به چشم یک ابزار مناسب برای معامله با ایران – و نه بیشتر – نگاه می کند که رابطه تصمیم های اتخاذ شده در این باره با واکنش ایران تنظیم می شود؛ اگر ایران از مواضع هسته ای خود کوتاه بیاید،‌ مواضع غرب در حمایت از منافقین کاهش خواهد یافت و برعکس چنانچه ایران در مواضع هسته ای خود عقب نشینی نکند، دوستی و حمایت ظاهری غرب – با علم به تروریست بودن منافقین – افزایش خواهد یافت.

 

اگر به سابقه ارتباط اروپایی ها با کشورمان – پس از پیروزی انقلاب اسلامی – مراجعه کنیم تضادهای رفتاری در این روابط به خوبی آشکار می شود؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی دولت های اروپایی حمایت های گسترده از گروه های تروریست ایرانی و صدام انجام دادند تا با به راه انداختن جنگ داخلی و جنگ تحمیلی، نظام جمهوری اسلامی را نابود کنند یا به ضعف و زوال بکشانند اما این تمهید با تثبیت نظام جمهوری اسلامی و پیروزی در جنگ تغییر کرد و اروپایی ها سیاست نزدیکی به ایران را دنبال کردند و برای اعلام نزدیکی به ایران- کاری که سال ها قبل باید انجام می دادند - منافقین را در لیست تروریستی خود قرار دادند.

 

گذر زمان و بی توجهی ایران به سیاست زورمدارانه دولتمردان اروپایی در قبال مسائل هسته ای،‌ به اروپا نشان داد که نمی توان در ارتباط با ایران، به دنبال منافع طولانی مدت بود، بنابراین اتحادیه اروپا به دنبال استفاده مجدد از ابزار منافقین افتاد و در فرایندی تدریجی، ابتدا انگلستان و سپس اتحادیه اروپا، اقدام به حذف منافقین از این لیست نمودند.

 

در ماجرای خروج منافقین از لیست تروریستی اتحادیه اروپا، ایران ضرری متحل نشد و بر عکس آنچه که سران منافقین بر آن پا فشاری می کردند، اوضاع و احوال منافقین نتنها بهتر نشد بلکه از قبل نیز وخیم تر شد.مسئله اینجاست که با این اقدام، تعاریفی که سابق بر این از تروریسم وجود داشت و ادعا می شد تعریفی جامع و کامل است، به چالش جدی افتاد، چون با وجود قطعی بودن مشی تروریسم در رفتار منافقین،‌ باز هم غرب به عنوان ابزار فشار از این فرقه استفاده کرد و این جماعت را از لیست تروریستی خود خارج کرد.در حقیقت غرب با نداشتن تعریف واحدی از تروریسم، با حمایت از فرقه ای که آشکارا در مشی تروریستی گام بر می دارد، این تعریف را به چالش جدی کشاند.

 

اگر چه در دیدگاه دستگاه های تبلیغاتی منافقین، خروج این فرقه از لیست تروریستی اتحادیه اروپا، مرهون یک کارزار بزرگ چند ساله است اما حقیقت آن است که در مناسبات میان اروپا وایران و اروپا و آمریکا، منافقین هیچ جایگاه تعریف شده ای غیر از مترسک سر جالیز ندارند که بی اراده وارد مزرعه شده و از آن خارج می شود. اروپایی ها نیز از این ابزار تنها برای نشان دادن توانایی خود در معادله سازی در برابر آمریکا استفاده می کنند و تقابل در برابر ایران برای همراهی با سیاست های اروپا.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31