شعار دادنهاي مصدومين درگيري با نيروهاي نظامي عراق در پادگان اشرف را همه ديديم. ملغمهاي از خشم لجام گسيخته، طغيان فرقهاي و تکرار شعارهايي که احتمالاً از شب قبل از رخداد 19 فروردين و با علم به آغاز درگيري در بامداد روز مذکور، توسط سران فرقه، به اسيران اشرف القاء شده بود. جدا از اينکه جنس شعارهاي مذکور از جنس شعارهايي است که سالها سرکردگان منافقين، اعضايشان را با آن مشغول داشتهاند، جدا از تمام نتيجهگيريهايي که از سمت منافقين شديداً محکوم و از سمت ارتش عراق اقدامي شايسته تلقي شده است، بايد به نتايج اين ماجرا به عنوان «يک گام به پس» ديگر از سوي منافقين، براي جمع شدن بساطشان از عراق اشاره کرد.
در طول سالهاي اخير سران منافقين ماندن خود در عراق و حفظ زمين غصبي از مردم عراق را برای خود، امري مقدس جلوه دادهاند. آنها همواره تلاش کردهاند با تحريکات گوناگون افکار عمومي جهان، قلم فرسايي و گلو پاره کردنهاي برخي سياسيون اروپايي – براي طرفداري از اين فرقه – يا ماندن خود در عراق را تثبيت کنند و يا هزينههاي دولت عراق را براي بازپس گيري زمين غصب شده، بيش از پيش افزايش دهند؛ امري که تا به امروز براي منافقين تنها از نظر سياسي «آمد» داشته و تنها توانستهاند بر روي گفتههاي فلان چهره بعثي، فلان چهره سياسي اروپايي يا فلان نماينده کنگره آمريکا و ... مانور دهند. به ماهيت اين مانورهاي سياسي و نقل قولهاي همراهان مواجب بگير منافقين طي اين چند سال که خوب نگاه کنيم، متوجه ضعف بزرگي در تبليغات منافقين ميشويم و آن اينکه دستگاه تبليغاتي فرقه رجوي براي استناد به مواد قانوني براي اثبات حضور خود درعراق، شديداً با ضعفهاي بزرگ ساختاري مواجهاند و تنها مسئلهاي که در طي اين سالها، به دروغ به آن استناد کردهاند، کنوانسيون چهارم ژنو، آنهم بطور ناقص بوده است.
همانطور که گفته شد، اگر چه در طول اين سالها مستمسک مذکور، تنها بهانه منافقين براي عرض اندام تبليغاتيشان بوده است، اما اظهار نظر و واکنش کمیساریای عالی سازمان ملل در امورپناهندگان درمورد اعضای مقیم پادگان اشرف، حداقل آب سردي است که تمام استدلالهاي باطل منافقين را اثبات ميکند. پس از حادثه 19 فروردين، این کمیساریا اعلام کرد حاضر است به درخواست فردی این افراد جهت پناهندگی رسیدگی نماید والبته به این شرط که آنها راه های خشونت آمیز را برای رسیدن به اهداف خود به کنار بگذارند.
در همين اظهار نظر کوتاه، البته دو نکته بسيار برجسته موجود است؛ اول اينکه فرضيه خود ساخته پناهنده بودن اعضاي گروهک منافقين در عراق کاملا باطل است و کميسارياي پناهندگان نيز تنها به درخواستهاي فردي – و نه در لواي نشان منافقين – پناهندگي خواهد داد. فرضيه دوم نيز که اين کميساريا به خوبي به آن اشاره داشته است « به این شرط که آنها راه های خشونت آمیز را برای رسیدن به اهداف خود به کنار بگذارند.» نشان ميدهد که اين کميساريا نيز مطلع است که عدم استفاده از خشونت و تروريسم مسلحانه و نيز انجام اعمال غير قانوني که توسط اين فرقه، رفتاري جاري و ساري است که همچنان ادامه دارد و منافقين آن را کنار نگذاشتهاند.
با بطلان اين دو محمل تبليغاتي منافقين، به سراغ مورد سوم ميرويم و آن هم اظهار نظر يکي از اعضاي بلند پايه اين فرقه يا به اصطلاح سخنگوي اين فرقه است، جايي که وي اعلام کرده ما تمایلی به ماندن درعراق نداریم و ساکنین اشرف مایلند به کشورامریکا و یا کشورهای اروپایی منتقل گردند و ساکنین اشرف تمایل دارند درصورت تضمین سلامت وامنیت آنها توسط جمهوری اسلامی به کشور خود بازگردند. اين تغيير موضع – حتي اگر تاکتيکي نيز بوده باشد – خود به نوعي عقب نشيني از سوي سران اين فرقه، براي پايان شرايط بحراني اين گروهک در عراق است.
فکرش را بکنيد، روزي که مردم عراق شاهد پايان دوره حضور ننگين حضور اين فرقه در عراق باشند – که اين روز دور هم نيست – سران فرقه در مقابل خون مهرههايي که با تحريک آنها، کشته شدهاند چه خواهند داشت که بگويند يا همان تحريک شدههايي که در جلوي دوربينهاي تلويزيوني گلوي خود را پاره ميکردند و شعار ميدادند، چگونه موش خواهند شد و سر در گريبان خواهند داشت. هر چند که آدم آهنيهاي اين فرقه براي همان روز هم به نوعي کوک ميشوند تا گلو پاره کنند، اما به هر سال آنجا ديگر زمستان رفته و روسياهياش براي رجوي مانده است.