كالبد شكافي يك انحراف (1)

Image1

مقدمه

سازمان مجاهدين از گروه هاي سياسي _ نظامي معارض رژيم پهلوي ، قبل از استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران است كه در سال هاي آخر رژيم پهلوي از آن ضربه خورده و ضمن ايجاد انشعاب در سازمان ، رهبران آن دستگير شده و به زندان و اعدام محكوم شدند .

پس از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل ايدئولوژي التقاطي ، قدرت طلبي و فزون خواهي بيش از حد رهبران جديد سازمان ، با نظام نوپا و جديد به تعارض رسيده و با اقدامات مسلحانه در داخل ايران و انجام ترورهاي متعدد ، راه خود را از حاكميت جديد ايران جدا كردند .

پس از رأي مجلس به عدم كفايت رئيس جمهوري وقت و عزل وي (بني صدر) در خرداد سال 1360 ، رهبري اين سازمان عليرغم اين كه سنخيتي با بني صدر نداشت ، به همراه او و به طرز مفتضحانه اي از ايران گريختند و سازمان مركز فعاليت خود را به اروپا منتقل كرد و در فرانسه مستقر شد و هم زمان با حضور در عراق در جريان جنگ تحميلي به دشمني با نظام و ملت ايران ادامه داد .

پس از سقوط رژيم بعثي عراق و استقرار نيروهاي آمريكايي ، نيروهاي مجاهدين توسط نيروهاي آمريكايي خلع سلاح شده و تحت محاصره و كنترل آنها قرار گرفتند . با توجه به شرايط جديد عراق و محدود شدن فعاليت هاي منافقيندر حاكميت جديد عراق ، نيروهاي باقيمانده سازمان به اروپا و فرانسه بازگشتند و دوره جديد اقدامات خود را آغاز كردند .

غرب از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي ، خود را در شرايط خصمانه اي نسبت به ايران قرار داد و به جريان فوق به عنوان يك آلترناتيو مناسب جمهوري اسلامي ايران دل بست ، اما اين روزها به اين نتيجه رسيده است كه اين سازمان نمي تواند تشكيلات و نهادي دمكراتيك باشد و روش و ساختار فرقه گرايانه آن با معيارهاي غربي ناسازگاري اساسي دارد .

بديهي است جامعه اروپا و غرب براي خوشايند يا بر اساس تعامل با ايران ، به اين تعارض نرسيده كه اين سازمان را در ليست سازمان هاي تروريستي قرار دهد يا برخورد سخت افزاري با آن داشته باشد ، بلكه در يك هم زيستي حدود سي ساله با اين گروه و رصد شيوه ها و رفتارهاي آن به اين نتيجه رسيده است كه رفتار اعضاي اين سازمان با ارزش هاي اجتماعي غرب سازگاري ندارد .

فرانسوي ها معترفند كه زماني اين تلقي وجود داشته كه سازمان براي سرويس هاي فرانسه ارزشمند بود ، زيرا توسط آنها مطلع شده كه ايران اقداماتي عليه منافع فرانسه انجام مي دهد و وكيل سازمان در مقام دفاع از اين خدمات ارزشمند به كشورهاي آلمان ، هلند و انگليس (علاوه بر فرانسه) اشاره مي كند ، اما نهايتاً ناگزير به برخورد سخت با آنان شده اند ؛ هر چند امكان استفاده از اين سازمان در راستاي سياست هاي زورگويانه غربي در آينده بعيد به نظر نمي رسد .

افكار عمومي همه جوامع هرگز كساني را كه در دوران جنگ به كشور خود خيانت و عليه آن جاسوسي مي كنند ،‌ نمي بخشد . همچنين همكاري با صدام و عراقي كه در جنگ از سلاح شيميايي نه تنها بر عليه كشور مقابل كه بر عليه شهروندان خود استفاده كرده ،‌ طبيعي است متحدين و مؤتلفين آن از جمله سازمان مجاهدين كه در اين همراهي با عراق بوده اند و حتي در مواردي ما به ازاي اجازه اقامت در عراق براي صدام دست به جنايت زده اند و در اين مزدوري كردهاي عراقي را در مواردي قلع و قمع كرده اند ، توسط نشريات و مسئولين مورد توجه قرار گرفته است .

حافظه تاريخي جوامع و افكار عمومي آنها دامن زدن به بي ثباتي كشوري در حال جنگ را براي كساني كه در صحنه بين المللي عليه كشور خود فعاليت مي كنند حك و ثبت مي كند و آنان را به درستي در نمايش نظامي شكست خورده خود ، بازيگران ناشي فيلمي كه سناريوي آن را نخوانده اند ، معرفي مي كند .

رفتارهاي درون گروهي و فرقه اي آنها نيز مغاير ارزش ها و مفاهيم غرب است . خود سوزي اعضاي آن ممكن است در وهله اول تا حدودي ترحم برانگيز باشد ،‌ اما وقتي توسط يك سازمان مديريت و ساماندهي شود نفرت عمومي را نسبت به مديران و رهبران سازمان و فرقه اي كه چنين سوء استفاده هايي را تجويز و در دستور كار قرار مي دهند به همراه دارد .

هنگامي كه چون و چرا و سؤال و جواب در مسائل داخل سازمان براي رهبران آن آزار دهنده است ، سؤال كننده را به خيانت متهم مي كنند . قانون طلاق اجباري كه منجر به جدايي حدود 600 عضو از سازمان گرديد و عناصر جدا شده از سازمان ، روش ها و رفتارهاي درون گروهي آنان را براي افكار عمومي غرب بازگو مي كنند .

انتخاب اروپا و فرانسه براي دور دوم مهاجرت پس از سقوط صدام نكته اي است كه دولت فرانسه به آن توجه كرده و سرويس ضد جاسوسي فرانسه در يورشي همه جانبه به مقرهاي آنها در حومه پاريس ، مدارك به دست آمده از اين اقدام را براي توجيه عمليات كافي دانسته است و براي اين سازمان تخلفاتي بر شمرده كه گستردگي و نوع تخلفات سرويس را نشان مي دهد .

تخلفاتي مثل شنود فركانس هاي پليس فرانسه ، تبعيت از منطق تروريستي ، پيچيدگي و فرهنگ مخفي كاري ، فرقه اي و محور گرايي سازمان ، انتشار غير قانوني و بدون مجوز پنج روزنامه و مجله كه انتشار و گفتمان و ادبيات مندرج در آن خطراتي را متوجه نظم عمومي فرانسه كرده است ، فعاليت مالي پنهان و پيچيده و غير مجاز ،‌ جابجايي پول در حساب ها و گردش آن در بانك هاي اروپايي بدون آن كه اقدام تجاري و اقتصادي خاصي مترتب بر اين انتقال پول باشد .

اين در حالي است كه آنها هنگام مهاجرت اوليه خود تعهد كتبي داده بودند هيچ فعاليت سياسي اي در فرانسه انجام ندهند ، ولي فقط دو هفته به آن وفادار ماندند .

چنين است كه ماهيت اين سازمان كماكان آن را در سير قههرايي قرار مي دهد و روزهاي سخت تري در انتظار آنها است . كساني كه شايد مي توانستند روزگاري خدمتگزار سرزمين و آب و خاك خويش باشند ، فداي قدرت طلبي ديوانه وار افراد جاه طلبي شدند كه امروزه توسط رسانه ها ، متفكرين ، محققين و مقامات دولتي غربي ،‌ ديوانگان عصباني معرفي مي شوند كه اگر به قدرت برسند از هيچ جنايتي فرو گذار نخواهند كرد ، ديوانگاني خونريز و خشن كه به شدت خواهان مرگ اعضاي جدا شده از سازمان خود هستند .

كتاب حاضر با نام " كالبد شكافي يك انحراف " توسط يك نويسنده فرانسوي به رشته تحرير در آمده كه با بررسي سوابق و اقدامات جاري منافقين، تلاش نموده چهره واقعي آنها را به جامعه غرب معرفي نمايد .

با توجه به اين كه فصول دوم تا نهم كتاب اصلي به بررسي سوابق تاريخي سازمان در دوره قبل از انقلاب پرداخته بود و شايد مطالعه آن براي بسياري از خوانندگان محترم تكراري مي نمود ،‌ لذا اين فصل ها حذف شد .

همچنين با توجه به اين كه در بعضي از نقل قول ها و با بخش هايي از كتاب از كلمات و عبارات نامناسب استفاده شده بود در ويرايش آن تلاش شد تا اين عبارات حذف و يا بگونه اي مناسب تغيير داده شود تا بنا به وظيفه نسبت به حفظ ارزش ها و عقايد خوانندگان محترم كوشا باشيم .

 

" فصل اول "

پايان يك تسامح

نيروهاي ائتلاف انگليس _ آمريكا كه پس از سقوط رژيم صدام كنترل عراق را به دست گرفته و پايگاه هاي مجاهدين خلق (1) را در مه 2003 خلع سلاح نمودند ، با تخريب مراكز عملياتي شان در اروپا در ژوئن 2003 شكست سختي را بر آنان وارد نمودند و اين اقدام به مفهوم پايان يك تحقيق چند ساله با عنوان " پايان تسامح " بود .

 

پليس فرانسه روز سه شنبه در نزديكي پارسي بيش از 160 تن از اعضاي مجاهدين را دستگير كرد . پليس اعلام كرد كه :

" اين گروه را كه توسط دادگستري مظنون شناخته شده و در تدارك عملياتي تروريستي بود در هم شكسته است . "

تعداد منافقين در آن زمان به 4000 الي 5000 نفر در عراق مي رسيد ، در حالي كه در گذشته تعداد آنها حدود 15000 نفر بود ، سلاح هاي سنگين خود را بر زمين گذاردند و نيروهاي خود را تحت فرمان ارتش آمريكا كه عراق را اشغال كرده بود ، در آوردند .

در حالي كه سرنوشت رئيس مجاهدين _ مسعود رجوي _ نامشخص بود ، پليس اعلام كرد كه : " همسر پنجاه ساله او ، مريم را بازداشت كرده است . " اين چهره سمبليك جنبش اسلامي _ ماركسيستي توسط اين گروه به عنوان رئيس جمهور آينده ايران شناخته مي شد .

در مجموعه ويلاهاي اورسوراواز ، مقر شوراي ملي مقاومت ، چيزي حدود صد آنتن ماهواره و تعداد قابل ملاحظه ای سخت افزار رايانه اي پيدا شد . بنا بر نظر يك منبع در وزارت كشور ، اورسوراواز به مركز بين المللي منافقين تبديل شده بود . فرمانده اين گروه تا شروع جنگ در ماههاي مارس و آوريل در عراق حضور داشت .

همان منبع در پاسخ به سؤالي پيرامون پيامدهاي اين ضربه سخت در فرانسه عليه مجاهدين اعلام كرد كه " اين عمليات به از بين رفتن سازمان در فرانسه مي انجامد ،" اين مسئول در وزارت كشور اين مطلب را تأييد كرد .

بنا بر اظهار پليس : " اين عمليات يكي از با اهميت ترين عمليات هايي است كه در سي سال اخير توسط سازمان ضد اطلاعات فرانسه ( دي.اس.تي) (2) انجام شده است . "

آژانس هاي مطبوعاتي بين المللي اعلام كردند كه اين عمليات پس از سه سال تحقيق انجام شده است. بدين ترتيب فرانسه اولين كشور غربي است كه ويژگي خطرناك سازمان مجاهدين را مورد توجه قرار داده است .

 

آژانس آسوشيتدپرس بر اهميت وسايلي كه توسط نيروهاي پليس مورد استفاده قرار گرفت تأكيد دارد . اين موضوع ثابت مي كند كه نيروهاي ويژه فرانسوي عمليات عليه مجاهدين را كوچك نشمرده و تا آنجا پيش رفتند كه براي مراقبت هوايي از هليكوپتر استفاده كردند .

بنا به نظر وزارت كشور " هدف عمليات به طور عمده رؤساي گروه تبهكاران بود كه در انجام عمليات تروريستي فعال بودند و كار پشتيباني مالي گروه را بر عهده داشتند . " بنا به نظر بازرس دي.اس.تي در طول عمليات ، استفاده از مواد منفجره براي منفجر كردن درهاي بسيار محكم ضروري بود .

منافقين شاخه نظامي شوراي ملي مقاومت ايران را كه وابسته به مسعود رجوي بوده و در حومه پاريس مستقر است را تشكيل مي دهند . در اين عمليات كه مجوز آن توسط نيابت قضايي ، قاضي ضد تروريستي پاريس " ژان لوئيس بروگي ير "‌ اعطا شده بود ، بيش از 1200 مأمور پليس و ژاندارم حضور داشتند كه 80 نفر از آنها توسط گروه عملياتي ژاندارمري ملي انتخاب و بسيج شده بودند .

عمليات توسط اداره مراقبت داخلي (ضد جاسوسي) با همكاري اداره مركزي پليس قضايي و با پشتيباني فني هدايت شده بود . سيزده مقر در وال دواز و ابولين با يك مراقبت كاملاً ويژه در منطقه اورسوراواز (وال دواز) كه مشكوك به اين بود كه در آن چندين تن از اعضاي فعال مجاهدين لانه كرده اند ، مورد بازرسي قرار گرفت .

 

وزير كشور در يك ارتباط تلفني اعلام كرد كه :

" اين سازمان از مه سال 2002 توسط اتحاديه اروپا در ليست جنبش هاي تروريستي قرار گرفته است ."

وي همچنين اضافه كرد كه :

" مقرهاي اين سازمان در فرانسه به عنوان مقرهاي سازماندهي كننده ، لجستيكي و عملياتي براي حمايت مالي مشكوك قلمداد مي شد . "

سازمان به سرعت و تقريباً در همه جاي اروپا هوادارانش را بسيج كرد ، اين هواداران كه به عنوان نيرويي كاملاً در كمين نشسته تلقي مي شدند ، اين بار با ظاهر متأثر كننده كه حتي افكار عمومي را كه كمتر با چنين بي رحمي هايي آشنايي دارد ،‌ را نيز متأثر كرد .

تظاهرات اعتراض آميز در روز پنجشنبه عليه بازداشت مجاهدين خلق ايران در فرانسه انجام شد . تظاهرات ديگري به همين منظور در پاريس بر پا شد . صبح پنجشنبه در رم نيز دو مرد به هنگام تظاهرات چند ده نفري در مقابل سفارت فرانسه با بنزين اقدام به خودسوزي كردند كه با دخالت آتش نشان ها آن دو از مرگ نجات يافتند .

همان موقع در سوئيس نيز يك نفر ايراني در ايستگاه برن در ميداني كه چند نفر ايراني مخالف تظاهرات مي كردند ، اقدام به خودسوزي كرد . عليرغم دخالت سريع پليس هاي حاضر در محل ، اين فرد دچار سوختگي شديد شد و بنا به اظهار پليس برن او در حال حاضر در وضعيت خطرناكي بسر مي برد .

شب همان روز نيز سه ايراني اقدام به قرباني كردن خود توسط آتش در پاريس كرده بودند . دو نفر از آنها در وضعيت خطرناك بسر مي بردند ، در حالي كه نفر سوم ، پنجشنبه بعدازظهر به دنبال جراحت هاي بسيار در بيمارستان نظامي پرسي ، در كلامار فوت كرد . در مدتي كه او در بيمارستان بسر مي برد دچار حالت نوميدي شديد بود .

چهارشنبه نيز دو ايراني ديگر از اقدام افراد فوق در لندن و برن تقليد كرده بودند . پليس فدرال شهر قبل از آن كه آنها خود را آتش بزنند، خيلي سريع دخالت كرده بود . " ژان فرانسوا لوكپه "

سخنگوي دولت فرانسه معتقد بود كه " اين اقدامات واقعاً دردناك بود . "

او همچنين افزود :

" اين اقدامات هم تأسف برانگيز است ! و هم نشان دهنده وضعيت روحي وخيم رهبران اين سازمان است ."

به دنبال اين اعمال ، رئيس پليس پاريس جمع آوري مجاهدين را تا اطلاع ثانوي ممنوع كرد . از طرفي ديگر طبق دستور پليس : فروش ، حمل و استفاده از مواد آتش زا در برخي از محله هاي مركز شهر ممنوع شد .

در يك مصاحبه در روزنامه لوموند كه پنجشنبه منتشر شد ، نخست وزير " ژان پي ير رافرن " اظهار كرد كه :

" هدف اين عمليات مركز اعصاب اين سازمان تروريستي بوده است ."

 

او تصريح كرد كه :

" منافع ملي ما ايجاب مي كند كه مراكزي را كه در خاك ما مي توانند در پذيرش تروريست ها شركت داشته باشند از بين ببريم . "

آقاي لوكپه اعلام كرد كه :

" هنگام جلسه هيئت دولت در ماتينيون ، " نيكلا ساركوزي " وزير كشور تصريح كرد كه وسايل به دست آمده در اورسوراواز براي توجيه عمليات كافي بود . بيش از هشت ميليون دلار پول نقد و 150000 يورو ، به همراه سخت افزارهاي رايانه اي و چندين آنتن ماهواره در اين عمليات كشف شد . ولي هيچ اسلحه و مدارك جعلي در اين عمليات كشف نشد ."

پنجشنبه "‌ لوكي دورسي " اعلام كرد كه :

" موضوع برگرداندن مخالفان به ايران آن طور كه محمد خاتمي رئيس جمهور ايران درخواست كرده بود ، ميسر نيست ."

رفتارهايي كه بيانگر اين تعصب افراطي است ،‌ توسط افراد بريده از سازمان كه توانسته بودند خود را از چنگال سازمان نجات دهند ، هميشه نشان داده شده است . كساني كه توانسته اند خود را از سازمان رها نمايند از ترس اين كه مبادا سازمان آنها را مأموران ايران قلمداد كنند ، ناچار دست به يكسري اقداماتي مي زدند ، ‌ولي آنها چاره اي نداشتند ، زيرا از اين پس اتهام تروريست بودن توسط محاكم بين المللي صلاحيت دار تأييد مي شود .

مدير دي.اس.تي در يك كنفرانس مطبوعاتي روز چهارشنبه اعلام كرد كه :

" مجاهدين خلق قصد داشتند سو‌ء قصدهايي عليه نمايندگي هاي ديپلماتيك ايران در اروپا به استثناي فرانسه انجام دهند . "

بنا بر اطلاعات جمع آوري شده توسط سرويس هاي ضد جاسوسي فرانسه ،‌ سازمان مجاهدين خلق ايران خود را آماده مي كرد كه در خارج از ايران به سوء قصدهايي دست بزند كه اروپا را نيز شامل مي شد . اين مطلب را آقاي "‌ پي يردو سوسكه دو فوريان " تصريح كرد .

مدير دي.اس.تي تصريح كرد كه :

" به هنگام بازرسي از اورسوراواز بازرس ها مبلغ 8 تا 9 ميليون دلار پول نقد كشف كرده بودند ، در حالي كه كل مبلغ كشف شده بيش از اينها بود ."

آقاي " دو بوسكه دو فلوريان " اظهار داشت :

" از زمان مداخله آمريكا در عراق ،‌ تعدادي از مسئولان سازمان از جمله مريم رجوي به فرانسه آمده بودند . آنها در اورسوراواز به عنوان يك مركز عمليات تروريستي استفاده مي كردند ، اين مداخله نظامي سازمان را از ستاد كل خود در بغداد و پشتيباني مالي رژيم عراق محروم كرد . "

مدير دي.اس.تي بر خطرناك بودن اين سازمان اصرار دارد . به نظر وي :

" اين سازمان بيشتر شبيه يك فرقه است و از فرهنگي كه مسعود رجوي و همسرش القا مي كنند ، تبعيت مي كند . "

در سال 2001 ، سازمان 195 عمليات تروريست در ايران را از اورسوراواز هدايت كرده است . منابع پليس اعلام كردند كه از سال 1999 انتشار روزنامه مجاهد متعلق به سازمان منافقين در فرانسه طي حكمي از سوي هيئت دولت ممنوع شد .

 

•راه خروج كدام است ؟‌

چرا فرانسه روش سختي براي خلع سلاح سازمان انتخاب كرد ؟‌ پاريس به صورت منطقي از اين واهمه دارد كه وفاداران رجوي از خاك فرانسه براي اجراي عمليات تروريستي عليه ايران استفاده كنند ، زيرا از زماني كه كنترل عراق به دست آمريكايي ها افتاد ديگر مقر پشتيباني كننده نزديك به اهداف خود ندارند .

در هر حال ، در آينده هيچ جايي براي مجاهدين خلق ايران در عراق وجود ندارد ، بنابراين مسعود رجوي و طرفدارانش بايد نقاط پشتيبان جغرافيايي جديدي پيدا كنند و استراتژي هاي جديدي را ابداع كنند .

در چنين شرايطي شاخه شبه نظامي ارتش آزاديبخش ملي ايران دسترسي مستقيم به مرزهاي ايران را از دست داده و اين چيزي بود كه به طور جدي مانع نفوذ آنها به خاك ايران گرديد .

از هم اكنون رهبران سازمان مي دانند كه تركيه كه پناهگاه بسيار ايده آلي است ، هيچگونه تسهيلاتي به آنها اعطا نخواهد كرد . مقاومت چندين بار از دولت تركيه درخواست كرده تا مقرها و تسهيلاتي در استان هاي مرزي تركيه در اختيار رزمندگان مقاومت قرار دهد و رفت و آمد آنها را به داخل ايران تسهيل نمايد ، ولي آنكارا اين درخواست ها را رد نموده است .

اين خط مشي تغيير نخواهد كرد ، زيرا دولت "‌ رجب طيب اردوغان " از اين واهمه دارد كه كردهاي شمال عراق سرنوشت خود را به دست گيرند و حكومت خاص خود را تشكيل دهند . اين موضوع مي تواند به اقليت كرد تركيه نيز تسري پيدا كند ، بنابراين آنكارا مناطق شرقي خود را بسته است .

بدين ترتيب مجاهدين خلق ايران جايگزيني براي عراق نيافتند و تلاش كردند كه مجموعه فعاليت هاي خود را به داخل اروپا انتقال دهند . براي انجام اين كار بايد روي همكاري فعال يك طيف پيشرفته بين المللي كه از ساليان پيش درصدد رخته در غرب بوده حساب باز كنند .

 

 

---------------------------------------------

1. پس از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران با تغيير رويكرد و مخالفت كينه جويي و انجام ترورهاي كور اين سازمان اصطلاحاً به منافقين معروف شدند .

 

2. دي.اس.تي يكي از واحدهاي تابعه وزارت كشور فرانسه است و مسئوليت ضد جاسوسي را بر عهده دارد .


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان