كالبد شكافي يك انحراف (8)

 

Eshtebah

" فصل دهم "

از تعصب تا خودكشي

پس از عمليات پليس عليه مجاهدين خلق در حومه پاريس ، افكار عمومي اروپا و جهان بهت زده متوجه شد كه افرادي وجود دارند كه به صورت داوطلبانه خود را با مشعل شعله ور مي كنند . چه تعصبي توانسته است اين موجودات را به مقدس شدن جسم و جان سوق مي دهد ؟

به طوري كه بعضي از تماشاگران سعي كردند مانع رسيدن امدادگراني شوند كه مي خواستند جان قربانيان اين خودسوزي ها را نجات دهند . دادگستري فقط توانست وقايع را تأييد كند و مانع تكرار شدن آن گردد .

روز جمعه از طريق يك منبع قضايي مطلع شدم كه سه شنبه گذشته دو نفر ايراني كه مظنون به مخالفت دخالت امدادگران براي نجات يك زن بودند در مقابل دفتر دي.اس.تي در پاريس اقدام به خودسوزي كرده بودند ، اين افراد بايد براي بررسي موضوع خود را به قاضي بازپرس معرفي نمايند .

دادستان در مورد ممانعت از امدادگران و تحريك به خودكشي اطلاعاتي ارائه داد ، او بايد يك حكم توقيف عليه آنها درخواست كند . كيفر ممانعت از امدادگران تا هفت سال زنداني قابل اجرا است ،‌ همان منبع تصريح مي كند :

" اين دو نفر هشت ليتر بنزين از يك ايستگاه پمپ بنزين نزديك خيابان نلاتون كه مقر دي.اس.تي در آن محل است ،‌خريده بودند . آنها اين بنزين ها را به آن ايراني كه در بيمارستان پرسي شهر كلامار (اوت دوسن) درگذشت ، داده بودند . منبع قضايي تصريح مي كند كه يكي از آنها مانع كمك امدادگران به يك زن 44 ساله شد و ديگري پيراهن و اوراق قرباني را در اختيار داشت . "

منابع قضايي همچنين اعلام كردند كه :

" دو نفر ايراني سه شنبه صبح به هنگام عمليات عليه سازمان مجاهدين خلق ايران فرا خوانده شده بودند و شب همان روز آزاد شدند . يك زن ايراني نيز كه سه شنبه به خاطر در دست داشتن بطري بنزين و يك نامه كه هدف از خودكشي اش را توضيح مي دهد ، دستگير شده بود آزاد شد . "

اكنون سؤال هاي بي وقفه اي به ذهن خطور مي كند . از ساليان پيش كارشناسان تروريسم بين المللي مانند كساني كه تحقيقات خود را وقف ايران قبل از انقلاب نموده اند ، به خوبي طبيعت فرقه اي و خشن سازمان مجاهدين خلق را مي شناسند .

تعدادي از روزنامه نگاران نسبت به تبليغات آنها اعتراض داشتند ، زيرا كساني كه قصد داشتند با بريدگان سازمان صحبت كنند و يا كساني كه جرأت مي كردند كوچك ترين انتقادي بكنند به شدت با آنها برخورد مي شد و به عنوان عامل تهران يا به قول آنها خريده شده توسط رژيم معرفي مي شدند . ولي در تابستان سال 2003 حقيقت براي همگان روشن شد .

" تام هنگ هان " از آژانس مطبوعاتي رويتر انگلستان از خود مي پرسد : آيا ما در حضور يك سازمان فرقه اي بسيار بي نظم قرار نداريم .

تصاوير مردان و زنان آغشته به بنزين قبل از آن كه خود را در خيابان هاي چندين پايتخت اروپايي به آتش بكشند در اين روزهاي اخير پرتوي غم انگيز درباره اصلي ترين گروه مسلح اپوزيسيون رژيم تهران از خود ساطع مي كند .

از سه شنبه چندين هوادار سازمان مجاهدين خلق ايران تلاش كردند كه خود را به وسيله آتش در پاريس ، لندن ، رم و برن بسوزانند . يك زن چهل ساله در پي جراحات وارده پنجشنبه شب ، پس از آن كه خود را با آتش سوزانده بود به خاطر اين كه قصد داشت عليه مريم رجوي _ كسي كه اپوزيسيون هاي ايراني اميدوار هستند كه روزي به رياست جمهوري ايران برسد _ مخالفت كند با دخالت پليس فرانسه از پا در آمد .

تظاهرات پي در پي دانشجويان در خيابان هاي تهران و فشار روزافزون مقامات آمريكايي عليه حكومت ايران ، نشست براي تبيين برنامه هاي هسته تهران ، به مجاهدين چنين القا كرده بود كه زمان سرنگون كردن مقاماتي كه آنها از 30 سال پيش با آنها مبارزه مي كردند ، فرا رسيده است .

با اين حال طي چند هفته بعد ، سازمان متوجه شد كه مقرهاي نظامي مستقر در عراق خلع سلاح شده اند و جنگ افزار آنها به دست آمريكايي ها افتاده و مقر آنها در اورسوراواز در شمال پاريس مورد بازرسي و سپس توسط پليس فرانسه بسته شده است .

براي چندين تن از كارشناسان ايران اين تصاوير از مردان و زنان در حال سوختن كه در حال تحمل درد بودند ،‌ طبيعت حقيقي سازمان را آشكار كرد " يك فرقه بر اساس احترام به شخصيت مريم رجوي و همسرش مسعود ، يكي از بنيانگذاران جنبش . "

علي انصاري ، كارشناس امور ايران در دانشگاه انگليس دورهام مي گويد : " اين يك فرقه است ، هواداران آنها به طور شگفت انگيز و مخلصانه شيفته اين زوج هستند ."

يك دختر ايراني كه از او درباره مجاهدين سؤال شد در پاسخ اشاره كرد كه : " تنها اميدم اين است كه در صورتي كه انقلابي صورت پذيرد ، مجاهدين در صدر قدرت نباشند ، زيرا آنها بسيار بدتر از ملاها هستند ."

 

فرقه آهنين

در سال 1993 ، سازمان به طور خلاصه به دولت آمريكا جواب داده بود كه درخت را از طريق ميوه مي شناسند .

" مي دانيم بنا به شواهد تاريخي يك جنبش سياسي نمي تواند به يك جامعه چيزي را بدهد ، مگر آن كه خود آن را داشته باشد . نمي توان به وعده دموكراسي در ايران فردا باور داشت ، مگر آن كه روابط داخل جنبش مقاومت امروز دموكراتيك باشد ."

به هر حال روابط داخلي سازمان به هيچوجه دموكراتيك نيست . اعضاي آنها بايد خاموش باشند ، از دستورات اطاعت كنند و خصوصاً‌ هيچگونه انديشه اي از خود نداشته باشند .

هفته نامه ماربين به روشني مي نويسد :

" مسعود رجوي و بني صدر به فرانسه پناهنده شدند تا در آنجا يك شوراي ملي مقاومت تشكيل دهند . در اورسوراواز كه مسعود رجوي آنجا را در كنار برادرش به عنوان محل اقامت انتخاب كرده بود ، در رأس سازمان خود به فعاليت بر روي بي ثبات كردن نظام اسلامي ادامه مي دهد و از راه دور سوء قصدهاي جديدي را هدايت و اعلام مي كند كه « هميشه هدف وسيله را توجيه مي كند .» يك انضباط انعطاف ناپذيري بر اعضاي سازمان حكومت مي كند . هر نوع اعتراضي با جديت تمام مجازات مي شود .

گفتارهاي عرفاني ، مذهبي از نوع نامفهوم آن كه خدا ، ماركس و ديگران در هم مي آميزند بيشتر به يك فرقه تعلق دارد تا به يك تشكل سياسي . آيا رجوي خود به عنوان مهدي _ دوازدهمين امام كه به روايات شيعه به عنوان امام غايب از نظر معرفي شده _ به حساب نمي آيد ؟

اين انحراف جمعي به محكوميت مرگ ، به خشونت و شدت عليه دشمن منتهي مي شود ، در حالي كه اعلام مي كند كه به حقوق بشر و فضيلت هاي دموكراسي احترام گذاشته مي شود .

نماينده خدا روي زمين ، رجوي ، رهبر روحاني براي سومين بار با مريم عضدانلو عضو فعال و زن شماره چهار سازمان ازدواج مي كند . اين ازدواج به عنوان يكي از تصميمات بسيار مهم انقلابي و ايدئولوژيك كه توسط منافقين گرفته شد تلقي مي شود ، حتي شوهر كنار گذاشته مريم به زوج جديد تبريك گفت ، يك دنياي جنون آميز ."

ولي يك دنياي جنون آميز كاملاً‌ واقعي با مقررات شديد و الزامات وحشتناك . وانگهي هرگز نبايد از صحت ادعاي سلسله مراتب و تصميماتي كه اتخاذ مي شود انتقاد كرد . هر كس بخواهد از همه چيز سر در آورد ، با شدت عمل مواجه مي شود . رجوي نيز قدرت كامل دارد . براي اين كه وفاداري نيروهايش نسبت به خود را تأمين كند از هيچ چيز نمي گذرد و هميشه يك كنترل دائمي اطلاعات را اعمال مي كند .

براي مثال نظاميان حاضر در اردوگاه هاي عراق بايد فعاليت هاي روزمره خود را به صورت كتبي يادداشت نمايند ، بايد افكار خود را از جمله آنچه در اعماق فكر آنها مي گذرد يادداشت كنند و در صورت اقتضا به يك خود انتقادي جدي اقدام كنند .

" در اوايل سال 1990 صحنه هايي از اعترافات و خود انتقادي وجود داشت كه موضوع روابط عاطفي را به خود مشغول مي كرد ، هر عضوي كه احساس كند نسبت به يكي از دوستانش (دختر) تمايلي دارد بايد در مقابل همه از او عذرخواهي مي كرد و اين مراسم در نشست هاي اعتراف در نوار ويدئو ضبط شده و در مقر مركزي سازمان بايگاني مي شد ."

جزئيات ، كه مخصوصاً از اردوگاه هاي متمركز كننده ويتنامي هاي شمالي كه در آنجا كمونيست ها اسيران جنگي فرانسوي را شستشوي مغزي مي دادند الگوبرداري شده ، اين موضوع به صورت كامل در كتابچه سرخ توضيح داده شده است :

" انتقاد در داخل حزب يكي از سلاح هايي است كه سازمان حزب را تقويت مي كند و توان مبارزاتي آن را بالا مي برد . در عين حال در سازمان هاي حزبي در بطن ارتش سرخ ، انتقاد در برخي موارد يك خاصيت ديگر دارد كه به حملات شخصي مبدل مي شود .

اين امر فقط به افراد صدمه نمي زند ، بلكه به سازمان هاي حزب نيز صدمه مي زند . اين تظاهرات فردي يك بورژوازي كوچك است ، چاره آن اين است كه به اعضاي حزب تفهيم شود كه انتقاد بايد هدفش تقويت ظرفيت جنگ آوري حزب باشد ، تا اين كه بتواند در مبارزه طبقاتي پيروز شود و اين انتقاد نبايد به يك وسيله براي حمله هاي شخصي تبديل شود ."

همچنان كه در يك فرقه ،‌ فكر كردن به .... ممنوع است .

حتي سازمان هاي چريك هاي فدايي خلق ايران كه خود مطيع ماركسيست است و براي احياي يك دموكراسي خلقي در ايران مبارزه مي كند ، حمله هاي خود را عليه منافقين رجوي سازماندهي مي كند .

بعضي شايد از اين كه اين سازمان را به عنوان يك فرقه به حساب مي آوريم ، از ما انتقاد كنند. بايد به آنها بگوييم كه زماني كه يك نيرو به هيچ اصلي نه احترام مي گذارد و نه اعتقاد دارد و همه هدف و افكارش بر اساس سليقه و خواست تنها يك شخص متمركز است ، زماني كه اهدفاش به هيچوجه به يك جريان سياسي شباهت ندارد ، چه اسمي بايد بر آن گذاشت؟ خصوصاً زماني كه اين رهبر از نوع مذهبي است .

هنگامي كه اين سازمان هيچگونه شرمي ندارد كه در قرن بيستم به طور رسمي و در چند نوبت در نشريات خود ، از طريق راديو و تلويزيون اعلام كند كه‌ : " به لطف ازدواج مسعود رجوي و مريم ، همه اعضاي اين سازمان كه از صرح و ميگرن رنج مي بردند ، همگي شفا يافته اند ."

همچنين زماني كه اين سازمان اعلام مي كند كه حتي پزشكان نيز صحت و درستي اين ادعاي رهبري را تأييد كرده اند ! آيا اين پزشكان بي تقوا قادر نيستند كه يك روز طبق دستور مديريت سازمان يك آمپول هوا به مخالفان مسعود و مريم تزريق كنند ؟

در يك سازماني كه در آن يك مرد مي تواند تنها خودش را در رأس هرم ببيند ، آيا به يك كندوي زنبور عسل شباهت ندارد كه فقط يك ملكه دارد ؟

وانگهي انقلاب فرهنگي مجاهدين خلق داراي عناصري كاملاً ناگفته مي باشد ... در آن نشانه هايي از تقويت بعد معنوي ايفا شده توسط رجوي به چشم مي خورد . او موفق شده از آغاز سال هاي 1990 واقعيت را از اعضاي سازمان جدا سازد ...

حاكماني و محمدرضا اسكندري بر اين عقيده اند كه متفكران و فرهنگ از اهداف اوليه رجوي مي باشد ، بنا به نظر حاكماني : " بدترين توهيني كه مي توان در حق يك عضو وا داشت ، اين است كه تمايلات فرهنگي او را افشا نماييم ."

اعضايي كه در اردوگاه هاي اين سازمان زندگي مي كنند از داشتن كتاب محروم هستند و حق ندارند موسيقي يا راديو گوش كنند و طبيعتاً حق دنبال كردن برنامه هاي تلويزيوني را نيز ندارند . اگر بحثي در بطن سازمان وجود دارد ، فقط يك دليل دارد ، متقاعد كردن سكوت ها و آزاد كردن يك وحدت فكر .

اين يك سنت است كه منافقيندرباره مسايل محسوس روز به مدت چند ساعت ،‌ چند روز يا چند هفته ، بنابر موضوع بحث كنند و در نهايت روي يك نقطه نظر مشترك به نتيجه رسند .

 

پدر رجوي

ميترا يوسفي كه به سوئد پناهنده شده ساليان درازي در بطن سازمان زندگي كرده است ، او به عنوان يك شاهد راستگو درباره روشي كه اين سازمان به كار مي برد مي گويد :

" ما در پاريس اقامت داشتيم ، فرانسه بلد نبودم و در حومه زندگي مي كردم ،‌اين شبيه يك فرقه است . راهي جز اطاعت كردن نيست ، شما در اين سازمان به هيچوجه به حساب نمي آيي . ما با لغات خاص صحبت مي كرديم ،‌ زيرا سازمان زبان مخصوص خود را خلق كرده بود كه هيچگونه ارتباط با خارج نداشت .

درس هايي درباره رهبري ،‌ يعني رجوي به ما مي دادند . هر چه مثبت بود از ناحيه او بود و هر چه منفي بود ناشي از رابطه بد فرد با رهبري بود . به اين نوع جمله ها توجه كنيد : منفي : سعي شود مسائل با توانايي فردي حل شود ، بايد نیروي فردي داشت .

مثبت : به كار بردن مهارت رهبري براي حل مسائل ، نيروي رهبري را ديدن ،‌ با ملحق شدن به رهبري ، فرد همه چيز را دارد .

به تنهايي نمي توان خدا را پيدا كرد ، ولي تو مي تواني اين كار را انجام دهي ، به شرطي كه تو ارتباط خوبي با رهبري داشته باشي . اگر تو تنها هستي تو از خدا دور هستي ، ‌ولي اگر تو رهبري را انتخاب كني ، بدون ترديد آزاد هستي و مي تواني همه مسائل را حل كني .

اينها فرمول هايي هستند كه از درس ها استخراج شده و ما بايد در بطن سازمان از آنها پيروي مي كرديم . اينها آشكارا اين موضوع را القا مي كردند كه خارج از رجوي رستگاري وجود ندارد .

در دين ما اسلام تشيع ، ما به امام غايب احترام مي گذاريم ،‌ ما بايد رهبران بزرگ تاريخي دين خود را ستايش كنيم و نام مسعود و مريم را در ليست اين افراد قرار دهيم و آنها را نيز ستايش كنيم ."

مسعود رجوي پس از شكست نقش رهبري جنگي بي شك خود را رئيس يك كليساي در حال ساخت مي بيند كه او پدر طبيعي آن است . رئيس سازمان براي تقريباً اكثر مسلمان ها در اوج كفر كامل است .

ماني و اسكندري تصريح مي كنند كه :

" فرهنگ اسلام سنتي حق ندارد در اين دنيا بستر تمدن داشته باشد ، در بطن اين سازمان با اصول اسلامي ، رهنمودهاي رجوي ، ذكر نام او و همسرش در اعياد بزرگ مذهبي را اجباري مي كرد و نام او و همسرش مريم بود كه پس از هر اظهار عقيده و مدح پيامبر و دوازده امام بايد ذكر مي شد ، گويي كه نام هر دوي آنها بايد به ليست رهبران معصوم اضافه شود ؛ و هيچ سؤالي در مورد خارج كردن چيزهاي تحميلي نيست ، همچنان كه رجوي مي گويد : هدف وسيله را توجيه مي كند ."

رهبر بزرگ همچنين معتقد است و تصريح مي كند :

" در انتقاد در بطن حزب ، بايد دوستان را عليه قضاوت هاي ذهني ، داوري و عليه هر نوع مبتذل كردن انتقاد محافظت كرد به نوعي عمل كرد كه انتقادها يك معناي سياسي داشته باشد ."

اين نمايش محدوديت ندارد و بريدگان سازمان كه در بالا از آنها نام برديم از انحرافاتي كه خود را درگير آن مي ديدند رنج مي برند ، چون اين مسعود رجوي است كه ادعا مي كند با خدا صورت مستقيم ارتباط دارد .

همه روي اين نكته توافق دارند كه اعلام كنند رجوي ادعا مي كند كه گاهي اوقات به طور مستقيم از طرف خداوند به او الهام مي شود . آنها تأييد مي كنند كه رجوي در جلسه عمومي ادعا كرد : " آن كس كه شما مي دانيد در خواب به نظرم آمد ، او به من گفت كه با دقت به وضعيت شما رسيدگي كنم و اين است آنچه او به من الهام كرد ..."

بعضي اوقات مريم رجوي در اين كار دنباله رو او بود و با حالت اعتماد مي گويد : " چيزهاي زيادي وجود دارد كه نمي توان آنها را ابراز كرد ... نبايد همه چيز را آشكار كرد ..."

همه وسيله ها براي به خدمت گرفتن زنان و مردان بدبخت كه به دام زوج رجوي افتاده اند خوب و مفيد هستند .

 

كالبد شكافي يك انحراف (7)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان