غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(72)

Bani  Sadr9. دقیقه به دقیقه با چهارده اسفند:

آن روز دانشگاه سحرخیز بود ، اولین اشعه خورشیدی که بر دانشگاه تابیدن گرفت شاهد جنب و جوش عظیمی بود . در گزارش های بسیار دقیق و رسمی دیدیم که گروه های مختلف از روزها پیش خود را آماده نموده بودند و طرح های دقیق جنگی خود را بارها و مانور وار پیاده نموده بود . از صبح زود مأمورین و تکنسین هایی صدا مانور بلندگوهای خود را شروع کردند و مأمورین نیز مراقبت خود را از اولین دقایق صبحگاهی شدیدتر نمودند .

اولین گروهی که پا به میدان گذاشتند تعداد قریب به 300 نفر حزب اللهی به سردستگی حاجی " ع.ع " بودند . اینان پنج ساعت قبل از شروع مراسم وارد دانشگاه شدند و از اولین لحظه ورود با تحرک و فعالیت و جنب و جوش خارق العاده ای برنامه خود را شروع نمودند . این گروه تا عصر در دانشگاه حضور داشتند و در تمام درگیری ها سهیم بودند .

پلیس تهران در گزارش خود در مورد این افراد چنین می نویسد :

" در اوایل مراجعه مردم به دانشگاه گروهی با در دست داشتن پلاکاردها مرتباً در خیابان های داخل دانشگاه به راهپیمایی پرداختند . ضمن توزیع عکس هایی از دکتر مصدق که در حال بوسدین دست ثریا بود بر علیه بنی صدر و لیبرال و دکتر مصدق شعار می دادند . از همین لحظات یعنی ساعت 10 صبح تردد شرکت کنندگان به دانشگاه فزونی می یافت ، از همه جلوتر طرفداران جبهه ملی جایگاه را اشغال نمودند .

21 نفر از افراد گارد ریاست جمهوری به سرپرستی آقای چترباز هنوز ساعت 10 به پایان نرسیده بود که در دانشگاه حضور یافتند ، کتابخانه و اطراف کتابخانه را از نظر حفاظتی و امنیتی مورد بررسی قرار دادند و در محل های تعیین شده مستقر گردیدند . قبل از آنان پلیس در دانشگاه حضور یافته بود و عقربه روی ساعت 11 بود که کلیه مأمورین انتظامی در محل های خود به گشت زنی و مراقبت مشغول شدند .

در بیرون از دانشگاه فعالیت طرفین از ساعتی پیش شروع شده بود ، اطلاعیه دفتر هماهنگی در رابطه با روز بزرگداشت دکتر مصدق توزیع می شد . حزب اللهی های طرفدار آقای کاشانی ، فدائیان اسلام ، در جلوی دانشگاه قبل از ساعت 11 صبح تجمع کرده بودند و پوسترهای ویژه از دکتر مصدق و صباغیان که دست هویدا را می فشارد و روزنامه نبرد ملت را در دست داشتند و عکس های دکتر مصدق در حالت های مختلف توسط مخالفین و موافقین بین مردم پخش می گردید

ساعت 11:15 پخش سرودهای مختلف از بلندگوهای دانشگاه شروع شد و آهسته آهسته درگیری ها در خارج از دانشگاه در حال نضج گرفتن بود . در ساعت 11:45 از طرف مأمورین بلندگوهای نماز جمعه ، بلندگوهای یدکی ، موتور برق یدکی و کلیه تجهیزات الکتریکی مورد بازدید قرار گرفت .

در ساعت 12 اولین تماس های تلفنی از دانشگاه با مراکز انتظامی و ارتشی گرفته شد ، در داخل دانشگاه هنوز جمعیت مستقر در جایگاه خاموش بودند . ضمناً میلیشیا و مجاهدین نیز در وسط چمن دانشگاه به وضع مرتب با لباس های یک رنگ نشسته بودند . ساعت 13 مأمورین دژبانی در محل های مأموریت خویش مستقر گردیدند .

در ساعت 13:45 شایعه ترور بنی صدر عنوان گردید ، پیشنهاد شد آقای بنی صدر به وسیله هلیکوپتر به دانشگاه بیاید . معاون اداری پلیس تهران ، فرماندهان حفاظتی را مطمئن ساخت که رئیس جمهور به طریق امنی به دانشگاه وارد خواهد شد .

ساعت 14 گروهی در حدود صد نفر با داشتن عکس هایی از امام خمینی ، آیت الله منتظری و پوسترهای مصدق در حال بوسیدن دست ثریا از درب دانشگاه وارد و با شعار " حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله ، فرمانده کل قوا خمینی ، درود بر رجائی " به طرف مسجد دانشگاه حرکت کردند .

و پس از رفت و برگشت این مسیر تعدادی از داخل جمعیت و دسته دیگری نیز در همین حدود با همین شعارها با داشتن پلاکارد بزرگی از عکس مصدق در حال بوسیدن دست ثریا وارد و به دسته قبلی پیوستند و در خیابان شرقی دانشگاه مستقر و به شعار دادن مشغول شدند .

جمعیت داخل چمن و ضلع غربی دانشگاه نیز در جواب شعارهایی می دادند که شعارهای زیر قابل تشخیص بود : " حزب چماق بدستان در پیشگاه ملت افشا باید گردد ، درود بر مصدق سلام بر بنی صدر ، فرمانده کل قوا بنی صدر " .

در ساعت 14:30 تعدادی وارد ساختمان کتابخانه شدند و در تراس پشت سر جایگاه مستقر گردیدند که از میان آنها چهره های مهندس سحابی، دکتر سحابی، دکتر سامی ، دکتر معین فر ، مهندس صباغیان قابل شناسایی بود . در این موقع جلوی درب بزرگ دانشگاه نیز مملو از مخالفین شده بود که تا حدی درب جنوبی را مسدود نموده و از ورود مردم به داخل دانشگاه ممانعت می کردند .

مخالفین پلاکاردهای بزرگ به همراه داشتند و بر علیه بنی صدر شعارهای تند و زننده می دادند ، اغلب این افراد را طرفداران آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام تشکیل می دادند و تعداد آنان در این زمان بیش از دو هزار نفر بود .

پرتاب سنگ به طرف مردم و مأمورین با استفاده از بلندگوهای دستی ، دادن دشنام های رکیک به رئیس جمهور فضای متشنجی به این قسمت از دانشگاه داده بود . ساعت 14:45 آقای بنی صدر با استیشن از درب شرقی دانشگاه وارد شد . ورود او با فریادها ، تظاهرات و شعارهای مخالفین همراه بود .

آقای بنی صدر در اتاق رئیس کتابخانه مستقر گردید ، جمعیت مخالف موجود در خیابان شرقی دانشگاه نیز به جمع دیگران پیوسته فریاد می زدند : " سپهسالار پینوشه ، اینجا شیلی نمی شه " ، در این موقع عده ای که قبلاً به همین منظور در دانشگاه حضور یافته بودند با مخالفین درگیر شدند ، بنی صدر سرهنگ " ل " را احضار کرد و نسبت به دستگیری مخالفین دستور مؤکد داد . "

گزارش رسمی حاکی است :

" پس از ورود ریاست جمهوری به ساختمان کتابخانه دانشگاه ، عده ای از گروه های مخالف در محلی که مشرف به پنجره های شرقی کتابخانه بود اجتماع و با برافراشتن پلاکاردها و ادای شعارهای تند تحت عنوان " پینوشه ایران شیلی نمی شه ، مرگ بر بنی صدر ، امروز سپهسالاری فردا تاج گذاری ، این شاه دوم اعدام باید گردد ، شاه هم از اولش سپهسالار بود ، لیبرال منافق پیوندتان مبارک ، بنی صدر رأی ما را پس بده ، تا مرگ شاه دوم نهضت ادامه دارد ، حزب الله چماقدار نمی شه ، گارده که چماقداره ، سپهسالار نامردان بنی صدر و ...." نمودند .

از زمان توقف رئیس جمهور در کتابخانه تا شروع سخنرانی از اطراف ساختمان کتابخانه شعارهای گوناگون و همچنین از نقاط مختلف خیابان های اطراف چمن دانشگاه مخصوصاً سمت جنوب و شرق به گوش می رسید . داخل آنها شعارهای زیر شنیده می شد :" بهشتی ، طالقانی را تو کشتی ، عامل آمریکا کیه ، بهشتیه ، مرگ بر حزبک مردم فریب ، مسلمان بپاخیز ، حزب شده رستاخیز ."

ولی این شعارها را چه کسانی می دادند ؟ حزب جمهوری اسلامی چنین گزارش می دهد :

" اکثر شرکت کنندگان در زمین چمن مخصوصاً کسانی که در جلو و شرق زمین نشسته بودند را دختران و پسران محصل بین سنین 14 تا 18 سال تشکیل می دادند و نظمی که در شعارها ، نشستن ، حرکات و تهاجم از خود نشان می دادند نشان دهنده یک نظم و تشکیلات از قبل سازمان داده شده بود و به نظر می آمد که اغلب آنان از اعضاء ملیشیای سازمان مجاهدین خلق باشند .

در وسط زمین حدود 400 نفر روپوش های غالباً به رنگ سورمه ای به طور منظم نشسته و پلاکاردهایی با عناوین زیر در دست داشتند : چوب ، چماق ، شکنجه دیگر اثر ندارد ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد ، مسمان بپاخیز ، حزب شده رستاخیز ، صدا و سیمای ما از انحصار حزبی آزاد باید گردد " و چند پلاکارد با عنوان " درود بر مصدق " ، در وسط زمین پلاکاردی که بر روی آن جمله ای از دکتر مصدق نوشته شده بود و پوستری از شریعتمداری به چشم می خورد ."

در موقع ورود بنی صدر به دانشگاه اتفاق جالبی که متن و رنگ مراسم را به وضوح نشان می داد ، حرکت یکی از خانم های بی حجاب بود که حلقه گلی که قبلاً تهیه نموده بود به گردن آقای بنی صدر افکند و با نیم خیز فرنگی مآبانه دست رئیس جمهور حکومت اسلامی را در دست گرفت و همین حرکت مقدماتی کافی بود که نشان دهد این مراسم فرسنگ ها از جمهوری اسلامی و اصول و آئین آن به دور است .

سوت های ممتد حضار و کف زدن های طولانی که تا آخرین لحظات قطع نگردید ، جلای تشریفات آمریکایی را به صحنه داده بود و چنین بود که حزب اللهی ها با چهره برافروخته فریاد می زدند : " دست نزنید سوسولا ، شب هفت شهداست ، النگوتان می شکند ."

گزارش پلیس تهران حاکی است :

"در حالی که از بلندگوها نوار صدای مرحوم آیت الله طالقانی و دکتر مصدق پخش می شد از قسمت های جنوبی و شرقی محوطه دانشگاه خبرهای درگیری بین گروه های موافق و مخالف می رسید .

ساعت 15:20 اغتشاش به حد نهایی رسید و مأمورین وارد جریان شدند و در این موقع گروه امداد نیز به کمک پلیس شتافتند . در ساعت 15:40 رئیس جمهوری وارد جایگاه سخنرانی شد ، مردم با شعار درود بر بنی صدر ابراز احساسات می کردند . درگیری در گوشه و کنار دیده می شد ، عده ای هم شعارهایی بر ضد بنی صدر می دادند .

پس از آرام شدن جمعیت اعلام خواندن فاتحه از طرف رئیس جمهور شد و مجدداً جمعیت شعارهای مختلف را شروع کردند : " فرمانده کل قوا بنی صدر ، فرمانده کل قوا خمینی " دامنه زد و خورد بالا گرفت .

بنی صدر از پشت میکرفن گفت : اگر پلیس از دستگیری اخلالگران عاجز است از شما مردم این کار را خواهم خواست . مردم طرفدار بنی صدر دست زدند و هورا کشیدند و گفتند : " درود بر بنی صدر ، درود بر بنی صدر ، بنی صدر حمایتت می کنیم ". در همین زمان جمعیت مستقر در خیابان شرقی به اخلال و شعار دادن مخالف مشغول بودند .

ساعت 14 سخنرانی ادامه داشت و تظاهرات مخالف زد و خورد در چند جا دیده می شد . شعارهایی از بیرون دانشگاه ضلع شرقی قطع نمی شد و مخالف خوانی ادامه داشت . شعارهایی که اینها می دادند چنین بود : " حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ، مرگ بر بنی صدر " ، جمعیت داخل چمن هم می گفتند : " مرگ بر بهشتی ، مرگ بر سه مفسدین " و پاسخ آنها را می دادند .

بارها بنی صدر توجته داد بر علیه کسی شعار داده نشود . ساعت 16:15 از طرف ضلع شرقی اطلاع داده شد که بلندگوها قطع شده ، مسئله قطع بلندگوها مشکلی بود که بیشتر تحقیقات را به خود اختصاص داده و آنچه از تحقیقات نتیجه گرفته شد این بود :

الف) عده ای از حزب اللهی ها عمداً بالای درخت رفته و بلندگوها را قطع کردند یا با انداختن سنگ قلاب روی سیم سبب این کار شدند .

ب) در گوشه ای از دانشگاه عده ای از پاسداران در کلاس درس بودند و چون بلندگو در کار آنان اخلال می کرد حسب دستور استاد یکی دو بلندگو قطع گردید .

ج) چون بلندگوها به نماز جمع ارتباط داشت و استفاده آقای بنی صدر از دستگاهی که به عبادت خدا اختصاص دارد کفر آمیز می دانستند ، برخی از بلندگوها را هم مسئولین نماز جمعه قطع کردند .

در هر حال در این که بلندگوها قطع گردید بحثی نیست و قطع بلندگوها چند بار از طرف مسئول مربوط ترمیم و دوباره بلندگوها قطع گردید و اغلب همان جمعیت حزب اللهی که در ضلع شرقی مستقر گردیده بودند مرتکب این کار می شدند .

در این موقع همین جمعیت با چوب ، چاقو و حتی سر نیزه درگیر شدند و بقیه جمعیت با دادن شعار " کیش کیش چماقدار " آنان را بیشتر تحریک می کردند و از این لحظه پرتاب سنگ و فشفشه به طرف جایگاه و درون جمعیت شروع شد که سبب ناراحتی زیادی گردید و درگیری ها چه در داخل چه در خارج به اوج خود رسید .

ساعت 16:30 را نشان می دهد ، بنی صدر دستور داد حال که پلیس نتوانست وظیفه خود را انجام دهد ، خود شما اخلالگران را بیرون کنید . در این هنگام میلیشیا و مجاهدین و رنجبری ها و سیاه جامگان و افرادی که در داخل زمین چمن نشسته بودند از جا برخاستند و از این لحظه وظایف محوله به گارد که با لباس عادی در داخل جمعیت بودند و میلیشیا و گروهک های موافق بنی صدر شروع شد .

عده ای مانند انتظاریون ، ذوالفقاری با بی سیم حزب اللهی ها را ردیابی نموده دستور دستگیری آنان را می دادند که در این مورد روزنامه ها مفصلاً بحث نمودند . در هر حال هر که دستگیر می شد پس از کتک زیاد تحویل گارد داخل کتابخانه می گردید و چون قبلاً شناسایی شده بود مسلماً هویت او نشان می داد که وابسته به نهادهای انقلابی یا کمیته هایی است که از طرف بنی صدر پشت بلندگو اعلام می گردید .

البته در خارج دانشگاه و نزدیک درب پاسدارها و حزب اللهی ها هم بیکار نبودند ، عده ای از طرفداران بنی صدر را دستگیر کرده و به کمیته کنار دانشگاه تهران نرسیده به پمپ بنزین دیانا می بردند . در هر حال سر و صورت اکثر دستگیر شدگان که تحویل گارد می گردیدند خون آلود و مضروب و مجروح بود و این کار یعنی درگیری و زد و خورد و دستگیری مخالفین تا آخر سخنرانی بنی صدر ادامه داشت و گاردی ها و میلیشیا برخی از مخالفین را از بالای سکوی دانشگاه به چمن پرتاب می کردند .

باید توجه داشت که بنی صدر و دفتر و اطرافیان و گروهک های دور و بر او اطلاع داشتند که در مراسم چهارده اسفند مواجه با مخالفت های شدید خواهند گردید و خود را آماده نموده بودند ."


غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۷۱)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان