روايت جدايي بني صدر از منافقين(1)

 

Banisadr1

(نويسندگان كتاب سه جلدي مجاهدين خلق

پيدايي تا فرجام ، 1344 _ 1384 )

 

تبديل شدن شوراي ملي مقاومت به عنوان آلت دست سازمان مجاهدين خلق از يك طرف و رفتار ديكتاتورمآبانه رجوي از طرف ديگر ، موجب افزايش اختلاف هاي داخلي شورا و در نتيجه كناره گيري بعضي گروه ها و اعضاي اصلي از قبيل بني صدر و اطرافيانش ، حزب دمكرات كردستان و ديگر گروه ها شد .

عمده دلايل اين تشتت و انشعاب ها عبارتند از :

• ملاقات رجوي با طارق عزيز و عزيمت سازمان و شورا به داخل خاك عراق

• مذاكرات حزب دمكرات كردستان با جمهوري اسلامي ايران

• انقلاب ايدئولوژيك در سازمان (ازدواج مسعود رجوي و مريم عضدانلو [ابريشمچي] )

• ايجاد ديكتاتوري رسمي و آشكار توسط رجوي در شورا .

موارد ، دلايل و مستندات مربوط به اختلافات به وجود آمده در شوراي ملي مقاومت را به اجمال بررسي مي كنيم .

يكي از مسائل اصلي در اختلافاتي كه ما بين بني صدر و رجوي پيش آمد ، انتقال پايگاه سازمان و شوراي ملي مقاومت به خاك عراق بود . البته از ديدگاه بني صدر بي نتيجه بودن جلب حمايت عراق و بدنامي ناشي از همكاري علني با رژيم صدام دلايل اصلي اين مخالفت بود .

همانگونه كه در نامه اش به سازمان چنين تصريح كرد :

" .... مسئله همكاري با عراق براي سرنگون كردن رژيم ... از اين راه ، رژيم (امام) خميني سرنگون نمي شود ، با كمال تأسف تثبيت مي شود . " (1)

 

نحوه ملاقات رجوي با طارق عزيز و زمينه سازي انتقال به عراق از مهمترين مواردي بود كه باعث بروز اختلاف در شورا گرديد . اين ملاقات در 19 دي 1361 ، با اين كه از قبل در شورا هماهنگي هايي روي آن انجام گرفته بود ، مخالفت هايي را از طرف بعضي اعضاي شورا از جمله بني صدر برانگيخت .

از موضع گيري هاي اعضاي شورا در قبال اين رويداد بر مي آيد كه رجوي به جز شخص بني صدر آنان را از ملاقاتي قريب الوقوع با يكي از مقامات عراق قبلاً مطلع نساخته بود . مسعود رجوي طي جلسه اي كه پس از اين ماجرا توسط شورا جهت پاسخگويي بر پا مي شود ، توجيهاتي عرضه مي كند .

به ادعاي رجوي يكي از ديپلمات هاي وزارت امور خارجه فرانسه به او تلفن كرده و گفته بود : طارق عزيز براي ديداري ديپلماتيك با مقامات فرانسوي به فرانسه آمده و علاقمند است با شما ملاقات كند و من به همراه ايشان براي ملاقات شما به اور خواهم آمد و به اين ترتيب ما را در مقابل عمل انجام شده ، قرار دادند . (2)

 

خانبابا تهراني اعتقاد دارد كه رجوي تلاش كرد تا نشان دهد كه شورا براي اولين بار از سوي وزير خارجه كشوري به طور رسمي مورد شناسايي قرار گرفته و اين يك گام بزرگ ديپلماتيك به شمار مي آيد :

" رجوي توضيح داد ، براي رفع نقيصه اي كه پيش آمده است اعضاي شورا مي توانند تمام گفتگوي ميان او و هيئت نمايندگي دولت عراق را كه ضبط شده است ، گوش كنند . سپس رو به مهدي ابريشمچي كرد و گفت : نوارها را بياوريد و پخش كنيد .

متن نوارهايي كه ما به آن گوش داديم چيز عجيب و غريبي نبود ، مقداري همهمه خبرنگاران و سپس سخنراني كوتاه طارق عزيز را در (3) .... پست رياست جمهوري يا نخست وزيري ايران ملاقات كنم .

اعلام اين نكته بسيار آگاهانه و ديپلماتيك انجام گرفته بود . آقاي طارق عزيز درست در زماني كه بني صدر خود را رئيس جمهور منتخب مردم دانسته و در اتاق بغلي به عنوان رئيس جمهور نشسته بود اين حرف را مي زد .

معني اين حرف اين بود كه رجوي را منهاي بني صدر هم قبول دارند و اين سنگ بناي يك ديپلماسي جديدي بود كه از اين طريق در شورا توسط ديپلمات هاي بزرگتر از رجوي گذاشته شده و سيم برق اتصال آن را با شورا وصل كردند .

به خاطر دارم وقتي اين جمله از نوار پخش مي شد ، رجوي چندين بار به مهدي ابريشمچي گفت : اين قسمت از نوار روشن نيست ، لطفاً دوباره آن را پخش كن . و اين قسمت از نوار سه بار تكرار شد . " (4)

 

با توجه به روانشناسي بني صدر و كيش شخصيت او و اين كه شورا در ابتدا با محوريت وي و بهره برداري از ارتباطات قبلي او با غربي ها و عنوان رئيس جمهور سابق ايران ، شكل گرفت و شناخته شد ، به نظر مي رسد يكي از علل مخالفت بعدي بني صدر با ارتباط شخصي و علني رجوي و عراقي ها ، بيشتر از اين موضوع نيز ناشي مي شد كه عملاً اين امر به مفهوم كنار زدن بني صدر و زمينه سازي سلطه مطلق رجوي بر شورا محسوب مي گرديد .

مسعود رجوي بعدها در مورد نظر بني صدر درباره ملاقات با طارق عزيز چنين گفت :

" او (بني صدر) صد در صد با اين ديدار موافق بود ، چند روز قبل از ملاقات از او خواستم كه اگر چنين ديداري محقق شود خود او هم شركت كند ، ولي او با تأكيد گفت كه شما برويد از طرف من هم صحبت كنيد ...

دو شب قل از ملاقات ، بني صدر به من اطلاع داد كه از او نيز تقاضاي ملاقات شده ، اما او باز هم به من احاله داده است ... بني صدر در گفتگوي في مابين مشخصاً به من اظهار كرد كه اگر اصل بر مذاكره كردن است ، اصرار بيش از حد بر علني بودن ملاقات و اين كه حتماً در محل اقامت ما باشد ، چندان ضروري نيست .... " (5)

 

بني صدر به رغم موافقت پشت پرده و حمايت تبليغاتي آشكار از روابط شورا و عراق و طرح صلح مصوب آن ، به گونه اي پيچيده با موضع گيري هاي متناقض و رفتارهاي دوگانه تلاش مي كرد از آسيب هاي تبليغاتي اين موضوع حتي الامكان خود را بر كنار نگاه دارد و امكان مانور و توجيه را براي خويش فراهم سازد .

در همان هنگام و بعد از جدايي از شورا ، ابوالحسن بني صدر در مخالفت با اين ديدار و طرح صلح ، به ويژه در سال 63 مواردي را در مصاحبه ها و روزنامه خود مطرح كرد . نشريه انقلاب اسلامي چاپ پاريس متعلق به بني صدر پس از ملاقات رجوي و طارق عزيز ، گزارش آن را بدون اظهار نظر خاصي در انتقاد از آن به چاپ رساند . (6)

 

ولي در همان نشريه براي دور ماندن از ننگ آشكار همكاري با رژيم متجاوز بعث ، طي مقاله اي مواضع خود را در مورد متجاوز بودن عراق و تأكيد بر ضرورت خاتمه جنگ در آن شرايط نابرابر و صلح با رژيم صدام اعلام كرد ، كه البته همين اعلام نظر و مواضع دوگانه بعدي بني صدر موجب برانگيختن واكنش سازمان در جلسه خصوصي با وي گرديد .

بني صدر در شرايطي كه تلاش مي كرد در اين ماجرا نقش خود را نشان دهد و از رجوي عقب نيفتد ، در يك ژست تبليغاتي موافقت خود را با اين ملاقات مشروط مي كند به اين كه طارق عزيز به متجاوز بودن عراق در جنگ اعتراف نمايد :

" ابوالحسن بني صدر رئيس جمهور معزول ايران اعلام كرد كه وي با ديدار طارق عزيز نايب نخست وزير عراق و مسعود رجوي رهبر سازمان اپوزيسيون مجاهدين موافقت نمي كند ، مگر اين كه عزيز اعتراف كند كه عراق تجاوزگر است و در جنگ شكست خواهد خورد . بني صدر در بيانيه صادره در پاريس توضيح داد كه تجاوز عراق به ايران به منظور تجاوز به آزادي ها محسوب مي گردد .... " (7)

 

پس از پخش گزارش و تفسير مواضع بني صدر در تاريخ 30/11/61 از راديو بي.بي.سي و واكنش سازمان در اين مورد ، اطلاعيه اي از طرف بني صدر در تكذيب خبر بي.بي.سي منتشر شد . در اين تكذيب نامه چنين آمده بود :

" پخش فارسي بي.بي.سي در برنامه پنجشنبه 30 دي ماه 61 تفسيري درباره آمدن آقاي طارق عزيز به ديدار آقاي مسعود رجوي منتشر كرده و در آن مطالبي از قول آقاي بني صدر را عنوان نموده است كه نادرست بوده ... " (8)

 

مسعود رجوي ماجراي جلسه با بني صدر و ارائه تكذيب نامه مزبور را بعدها چنين تشريح نمود :

" آقاي بني صدر كمي پس از وقوف بر آنچه بي.بي.سي بر روي دايره ريخته بود با من تماس گرفت و ضمن ابراز تأسف و ناراحتي از تفتين مربوطه به شدت انتقاد كرد و به من اطمينان داد كه همين الان به آنها (بي.بي.سي) تلفن خواهد زد و تفرقه اندازي و اكاذيب شان را به باد انتقاد خواهد گرفت .

فردا صبح با برادران مجاهد مهدي ابريشمچي و محمد علي جابرزاده براي يكسره كردن كارمان با بني صدر و اطرافيانش به سراغ او رفتيم لدي الورود نوار صحبت تلفني خود با بي.بي.سي را برايمان گذاشت . تكذيبيه اي كتبي را هم كه با امضاي دفتر رئيس جمهور آماده نموده بود .... به ما نشان داد ... كوتاه آمديم و نسخه اي از تكذيبيه او را گرفتيم و رفتيم ...

به توصيه خود بني صدر يكي از نوارهاي مصاحبه اش با خبرنگاران عرب را ... به ما دادند تا ابعاد كدورت ما افزايش پيدا نكند .... آقاي بني صدر ... تصريح مي نمود كه گرچه نفس ملاقات بلامانع است ، اما به او مربوط نيست و او تقاضاي ملاقات آقاي طارق عزيز را نپذيرفته و به نظرش استقلال اولويت ، اولويت هاست و ماهيت رژيم ها مسئله اي ثانويست .

بني صدر مي افزود كه با توجه به موضعش ... و با توجه به سابقه موضع گيري هايش در قبال عراق نمي توانسته نايب نخست وزير عراق را بپذيرد ." (9)

 

از فحواي آنچه كه نقل شد بر مي آيد كه سازمان نيز در ابتدا نوعي تقسيم نقش و تفاوت موضع گيري توسط بني صدر را پذيرفته بوده و اظهارات كنترل شده وي در پذيرش مشروط ملاقات و تظاهر به تأكيد بر استقلال خواهي را عاملي در كاهش آثار منفي ارتباط با رژيم عراق محسوب مي كرده است .

زيرا موضع گيري هاي بني صدر با عناوين خود خوانده رئيس جمهور منتخب ملت ايران و يا رئيس جمهور شوراي ملي مقاومت صورت مي گرفت و در واقع در نقش مكمل اقدامات و مواضع رجوي و سازمان عمل مي كرد .

اعتراض خصوصي سازمان به وي هم غالباً در خصوص بهره برداري تبليغاتي برخي از رسانه ها در تضعيف موقعيت شورا و يا زياده روي در نحوه بيان مواضع دوگانه بوده است ، يك دليل آشكار اين امر تداوم همكاري بني صدر با شورا و سازمان به مدت بيش از يك سال پس از ملاقات مزبور است .

 

 

 

پی نوشت:

1. فراز و فرود شوراي ملي مقاومت ، مجموعه مصاحبه هاي سياسي ، هلند ، انجمن سياسي فرهنگي ايران پيوند ، بهار 1381

2. حميد شوكت ، نگاهي از درون به جنبش چپ ايران ، گفتگو با مهدي خانبابا تهراني ، ج 2 ، ص 550

3. بريدگي از متن كتاب است ... فصل نامه نگين

4. همان ، ص 551

5. نشريه مجاهد ، ش 227 ، ص 20

6. نشريه انقلاب اسلامي ، چاپ پاريس ، ش 44 ، 21/10/61

7. روزنامه الخليج ، 16 ژانويه 1983 ، به نقل از مجاهد ش 227 ، ص 24

8. نشريه انقلاب اسلامي ، چاپ پاريس ، ش 46 ، 19/12/1361

9. نشريه مجاهد ، ش 227 ، ص 25


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29