سازمان ابزاری

بازخوانی مجدد فروپاشی سازمان منافقین

در ماه های اخیر و بویژه بعد از حمله آمریکا و انگلیس به عراق وضعیت سازمان انحرافی منافقین خلق دگرگون شد. این گروه تروریستی در سال های اولیه انقلاب تحت لوای دشمنان انقلاب درآمدند و کاملاً مورد استفاده ابزاری قرار گرفتند. این وضعیت برای حزب منحوس بعث عراق و دیکتاتور وقت عراق فرصت طلایی محسوب می شد تا از آنها در راستای سیاست های تجاوزگرانه خود بهره برداری نماید.

از طرف دیگر آمریکا نیز با اجیر کردن تعدادی از اعضای این سازمان انحرافی، تلاش داشت تا به هر شکل ممکن به منافع ایران ضربه بزند. با تهاجم آمریکا و انگلیس به عراق، مقر این سازمان منهدم شد و تعداد زیادی از آنها به هلاکت رسیدند. سپس در اقدامی عجیب این گروه به عنوان سازمان تروریستی از سوی آمریکا معرفی شد، اما در اقدامی عجیب تر مقامات آمریکا خود، مجدداً آنها را سازماندهی کرده و برای پیشبرد اهداف خود در منطقه آنان را به کار گرفتند. برخی از آنها در کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان خودکشی کردند، برخی خودسوزی کردند و عده ای نیز به کشورهای عربی منطقه پناه بردند. تعدادی نیز از مهر و عطوفت نظام و مردم شریف ایران بهره گرفتند و با پشیمان شدن از عملکرد خود به دامان خانواده هایشان بازگشتند. در ماه های اخیر گروهی از این افراد به افشای عملکرد ابزاری خود اعتراف نمودند و از اینکه بهترین سال های جوانی خود را در مسیری باطل سپری کرده اظهار پشیمانی نمودند.

اما سازمان منافقین خلق چگونه شکل گرفت؟

بعد از تشکیل گروه های مسلحانه و درگیری های آنها با رژیم پهلوی عده ای از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی با اعتراف به بیهودگی نوع مبارزات سیاسی خود، از این تشکیلات، جدا شده و سازمانی جدید را که بعدها سازمان مجاهدین خلق نامگذاری شد، در اواخر سال 1344 تأسیس کردند. این گروه ایدئولوژی خود را اسلامی و روش مبارزاتی خود را مسلحانه اعلام کردند. در سال 1350 در پی مراجعه ناآگاهانه بعضی از اعضای سازمان به یکی از اعضای ساواک جهت تهیه اسلحه، تقریباً کلیه اعضای سازمان بویژه کادر مرکزی آن توسط رژیم دستگیر و به اعدام محکوم شدند که تنها مسعود رجوی به علت همکاری با مأمورین ساواک با یک درجه تخفیف به زندان ابد محکوم شد. در اواخر سال 1353 و اوایل سال 1354 ضمن درگیری درون سازمانی و طی بیانیه ای به طور رسمی تغییر مواضع ایدئولوژیکی سازمان از ایدئولوژی اسلامی به مارکسیستی اعلام شد. این تغییر تا جایی بود که آیه قرآن از چارت سازمانی آنها برداشته و کلیه کتاب های اسلامی نیز از خانه های تیمی آنها جمع آوری شد. ارگان های مطبوعاتی این سازمان نشریاتی مانند مجاهد، شناخت و تکامل بودند. در این راستا تلاش داریم تا به علل فروپاشی این سازمان، دلایل تغییر مسیر از انقلاب اسلامی و به نقش آمریکا در سازماندهی و جبهه گیری اعضای مطرود و شکست خورده این سازمان بعد از انقلاب نقبی بزنیم.

چرا بی راهه؟

علی شکوهی نویسنده و روزنامه نگار در پاسخ به خبرنگار ما درباره دلایل تغییر مسیر سازمان منافقین از انقلاب گفت:

مجاهدین خلق از ابتدا هم در مسیری که علما و روحانیون شیعه حرکت می کردند نبودند و سهم آنها از اسلام به شدت تحت تأثیر مارکسیست بود. به همین دلیل به مفاهیمی مثل حکومت دینی با محوریت ولی فقیه اعتقاد نداشتند، ولی در جریان مبارزات سعی می کردند خودشان را همراه با امام نشان بدهند، وی افزود: درک مجاهدین خلق از اسلام با درک علما از اسلام متفاوت بود. مجاهدین خلق در دو سال و نیم اول انقلاب اسلامی اعلام جنگ مسلحانه نمودند و دست به جنگ مسلحانه زدند و این هم به دلیل این بود که در کنار انقلاب و چارچوب آن به اهداف خودشان دست پیدا نکردند.

اما محمدرضا ترقی، رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلام در این زمینه معتقد است: مجاهدین خلق یک اختلاف زیربنایی از قبل با نیروهای انقلاب داشتند و آن اینکه تحت تأثیر مارکسیست و تفکرات مارکسیستی بودند و اصولاً قادر به توانایی اداره حکومت نبودند.

وی افزود: مجاهدین خلق می خواستند با مطرح کردن کاندیدای خود به مجلس قدم بعدی را برای خود بردارند، ولی به دلیل نداشتن اعتقاد به ولی فقیه و قانون اساسی که به عنوان دو رکن اساسی نامزدهای انتخاباتی مطرح بود نتوانستند کاندیدایی از خود را وارد مجلس کنند.

در واقع، مجاهدین خلق می خواستند با وارد کردن نیروهای خود به مجلس به اهداف دست نیافته خود نایل آیند که آنها در این راه با شکست مواجه شدند.

عباس سلیمی نمین نیز با اشاره به الگوگرفتن مجاهدین خلق از جنبش های شهری در کشورهای با عقاید مارکسیستی، گفت: مجاهدین انقلاب اسلامی مشی سیاسی خاص خود را داشتند و آن اینگونه بود که از طریق یک حرکت مردمی تحولات سیاسی را د رکشور پی می گرفتند اما مجاهدین خلق شیوه مبارزه را از لابلای کتاب های مارکسیست ها جستجوی می کردند و لذا به مبارزات مسلحانه شهری روی آوردند.

وی تصریح کرد: در آن ایام برخی از کشورهایی که به تفکر مارکسیستی گرایش داشتند به راه انداختن جنبش شهری و جنبش روستایی را برای به نتیجه رساندن مبارزات مردم پیشنهاد کردند. در جنبش روستایی معتقد بودند که باید کشاورزان و گروه های محروم را سازماندهی کنند و علیه شهرها به مبارزه بپردازند آنها نیز عکس این شیوه را معتقد بودند و می گفتند که باید نیروهای شهری سازماندهی شود ولی مجاهدین خلق شیوه درون شهری را پیش گرفتند. این در حالی بود که در سازمان مجاهدین خلق هر کسی را که حاضر به پذیرش مارکسیسم نمی شد به قتل می رساندند و این نتیجه کودتای ایدئولوژیکی بود که در سازمان صورت گرفته بود. در زمان پیروزی انقلاب که زندانیان سیاسی آزاد شدند عده ای از مجاهدین خلق جزو این گروه بودند. آنها بعد از آزادی از زندان با انقلاب اسلامی و حرکت توفنده مردمی همراه شدند.

 

Ghabil

جدایی برای منافع

علی شکوهی، با اشاره به شکست و فروپاشی گروهک مجاهدین خلق می افزاید:

گروهک مجاهدین خلق از جهت ایدئولوژیک و استراتژی مبارزه دچار مشکلاتی بودند ولی از نظر تشکیلاتی وضع بسیار مناسبی داشتند و اگر در این سال ها توانستند به عنوان گروهکی سیاسی و نظامی در برخی از کشورهای اروپایی حضور داشته باشند به دلیل توان تشکیلاتی آنها و اهداف اروپایی ها بوده است.

وی تصریح کرد: اعضای سازمان خود را طرفدار انقلاب معرفی می کردند ولی با ساختار حکومت و مبانی دین مشکل داشتند. سازمان از طریق جنگ چریکی شهری می خواست قدرت را در ایران به دست بگیرد، در حالی که فاقد هرگونه پایگاه اجتماعی لازم بود. بدیهی بود که این شیوه با تقابل نیروهای انقلاب شکست می خورد. در مراحل بعدی باز دچار اشتباه استراتژیک شدند. آنها به عراق رفته تا از طریق شکست ایران در جنگ تحمیلی، قدرت را در ایران به دست بگیرند. راه و مسیر سازمان از اسلام جدا بود و اعضای آن در ظاهر می خواستند که اسلام را همراهی کنند.

سلیمی نمین هم می گوید:

مجاهدین خلق در هیچ زمانی در حد و قواره عامل فروپاشی انقلاب نبوده اند. اکنون نیز عده ای در عراق، فرانسه و کشورهای اروپایی حضور دارند و به عنوان افرادی در خدمت اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی ایفای نقش می کنند. این سازمان دارای حیاتی سیاسی بسیار نفرت آور است؛ زیرا کارکرد آنها جاسوسی علیه ایران و به نفع کشورهای غربی است.

آنها با گرفتن امکانات از سوی کشورهای غربی علیه ایران به فعالیت های جاسوسی اقدام می کنند.

ترقی رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه نیز در این زمینه می گوید:

سازمان مجاهدین در داخل کشور به مقابله با مردم و حزب الله می پرداختند و با برداشتن اسلحه علیه نظام و اقدام به جنگ داخلی و همچنین به مقابله با امام در شرایطی که ملت ایران شدیداً مدافع انقلاب و امام بودند سبب فروپاشی خود گشتند.

آنها تحت تأثیر کشورهای غربی قرار گرفتند و با ملت و امام و کشور خود مقابله کردند و شکست خوردند.

آمریکا و سازمان مجاهدین خلق

شکوهی با اشاره به برخورد دوگانه آمریکا با این گروهک تروریستی می گوید:

آمریکا با سازمان یک برخورد تقریباً دوگانه دارد دولت آمریکا رسماً منافقین را تروریسم معرفی نموده اما به صورت غیررسمی همچنان علاقه مند است که از منافقین به عنوان ابزار علیه جمهوری اسلامی استفاده کند در واقع این طبیعی است که آمریکا هیچ گونه امکان و فرصتی را علیه ایران از دست ندهد، وی افزود: بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا از جمله جمهوری خواهان که بیشتر حامی صهیونیزم و رژیم غاصب اسرائیل هستند، از منافقین دفاع می کنند و در تجمعات گروهک منافقین علیه ایران سخن می گویند.

اما سلیمی نمین معتقد است که گروهک منافقین خلق پایگاه مردمی در ایران ندارد. آنها در دوران رژیم بعث در کنار دیکتاتور بغداد بودند و در کنار واحدهای نظامی عراق قرار گرفتند و به کار شناسایی نیروهای ایرانی و سرکوبی معارضین شیعه و کرد عراقی پرداختند. اکنون نیز نیروهای شیعه و کرد عراقی از آنها نفرت دارند و در هر فرصتی که فراهم شود آنها را مورد حمله قرار می دهند.

حمیدرضا ترقی با اشاره به دروغ بودن ایجاد فاصله آمریکا با این گروه تروریستی اظهار داشت: آمریکا از همان زمان پیروزی انقلاب مدافع منافقین بود و از آنها به عنوان اهرم فشار علیه جمهوری اسلامی استفاده می کرد و تنها در یک مقطع که بحث مبارزه با تروریست ها در افکار جهانی جدی بود از این گروه فاصله گرفت اما مخفیانه از فعالیت های این گروه حمایت می کرد. در واقع آمریکا در هیچ مقطعی از این گروه فاصله نگرفت.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31