به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق
مجاهدين صدام!
مجاهدين خلق به يكباره به اين نقطه از دنائت و حيوانيت نرسيدند، بلكه ريشه هاي آن در همان آغاز شكل گيري اش باورهاي التقاطي، عملكردي منافقانه و اصل مبارزه چريكي مسلحانه آنها برمي گردد كه اغلب درون خود، سازمان هاي مخوف زيرزميني با اعتقادات ماكياوليستي و قدرت مدارانه به وجود آورده بود. از همين رو بود كه در طول دوران نهضت، حضرت امام خميني(ره) در برخوردهاي متعدد با هواخواهان جنگ مسلحانه، همواره آنها را از اين نوع مبارزه پرهيز مي دادند. (1)
به خاطر دارم كه در همان زمان، حاج داوود مي گفت اينها در معامله با صدام حسين همه نداشته هاي خودشان را هم خواهند فروخت و به ذليلانه ترين جاسوسي و پستي تن درخواهند داد. پيش بيني او طولي نكشيد كه به واقعيت پيوست و مجاهدين خلق به مجاهدين صدام عفلقي بدل شدند و كثيف ترين خيانت ها و جنايت ها را در حق ملت ايران و كردها و همه آزاديخواهان جهان مرتكب شدند. (2)
بازجويم براي تأييد اعترافات تروريست ها، در هر موردي كه آنها شرح مي دادند، اعلاميه صادرشده از سوي سازمان را نشانم مي داد كه در آن اعلاميه ها، اغلب سوژه ها و كشته شدگان، بي شرمانه و بدون هيچ گونه دليلي با القابي همچون: جاسوس، مزدور، خبرچين و. . . خطاب شده بودند و به آتش كشيده شدن مغازه ها و خانه هاي محقر مردم زحمتكش و سفره هاي ساده افطارشان، حمله به ستادهاي عملياتي رژيم قلمداد گرديده بود!!
بر روي ديوار اتاق مجاور محل اعتراف تروريست ها، تابلوهاي بزرگ مقوايي، چارت کلیه عملیات ترورهای سازمان را در طول سال های 1360 تا 1362 نشان می داد که افراد دادستانی انقلاب با جدیت همشمندی و تمام قوا به دنبال كشف و دستگيري عوامل جنايات فوق بودند و به گفته بازجويم با دستگيري تروريست هاي مذكور، سرنخ عناصر بسياري از اين ترورها، بدست آمده بود.
براساس كتابي باعنوان «جمع بندي يك ساله مقاومت مسلحانه، گزارش مسعود رجوي» كه حاج داوود در اختيارم گذارد، سازمان مدعي شده بود كه از سال 1360 تا 1361 تعداد 12 هزار تن را ترور كرده و به طور متوسط در هر هفته، 20 عمليات تخريب و انفجار انجام داده اند. همچنين براساس منابع سازمان ادعا شده بود كه از سال 1361 تا 1362 تعداد 7 هزار تن در سطح شهرها و نيز در كردستان ترور شده اند و آمار عمليات و تخريب در سطح شهرها به استناد مدارك سازمان، 1200 مورد بوده است. (3)
پی نوشت:
1- نهضت امام(ره)، دفتر سوم، سيدحميد روحاني - مؤسسه چاپ ونشر عروج - چاپ پنجم - .1382
2 - اسناد صوتي و تصويري تكان دهنده اي از ارتباطات و مذاكرات خفت بار مسعود رجوي با مسئولان اطلاعاتي عراقي، پس از حمله آمريكا به عراق توسط خانمي به نام بارونس نيكلسون از صندوق خانه هاي كاخ صدام به دست آمد كه نشانگر عمق سرسپردگي فرقه رجوي به يكي از قصاب ترين ديكتاتورهاي تاريخ است. بخشي از اين اسناد در كتاب براي قضاوت تاريخ، توسط انجمن اينترلينك ايران در تابستان 1383 در انگليس به چاپ رسيد. به بخشي از اظهارات مسعود رجوي خطاب به سپهبد صابرالدوري رئيس وقت سازمان استخبارات عراق (دستگاه اصلي اطلاعاتي امنيتي رژيم بعثي) توجه نماييد: «. . . سرنوشت ما واحد است. خون هاي ما در هم آميخته است. . . فكر مي كنم روابط بين ما و شما، بين ما و عراق، چه دولت و چه حزب بعث و در راس آن و سمبل آن آقاي رئيس جمهور و از طرف ديگر مقاومت ايران و مجاهدين خلق و ارتش آزاديبخش، فقط روابط سياسي نيست، فكر مي كنم كه يك برادري كامل است. . . هر چيزي كه عليه شماست، به طور طبيعي عليه ما ست و بالعكس. امنيت ما و ضرباتي كه مي خوريم يك چيز است. كما اينكه پيشرفت هايمان نيز يكي است. . . قهرماني رهبرتان و پايداري و صبرشان را درك مي كنم و اين را مي فهمم كه اگر غير از حزب بعث و رئيس جمهور بود، امروز عراقي روي نقشه نبود. جنگي كه شما كرديد، هيچ كس نكرده. . . من در ذهن خودم و همان طور در قلب خودم، نمي توانم حساب مصالح و منافع خودمان را از شما جدا كنم، اينها دقيقاً درهم آميخته است. . . واقعيت اين است كه منافع ما چفت در چفت و تنگاتنگ است. خواهش مي كنم سلام مرا به آقاي رئيس جمهور برسانيد. هيچ نياز به لطف ايشان نيست و از طرف من ايشان بگوييد: در خانه تو بوديم، هستيم و خواهيم ماند تا آنجايي كه در توان ما هست. . . »
3- كتاب «سازمان مجاهدين خلق، پيدايي تا فرجام، جلد سوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، چاپ اول - بهار 1385» نيز در صفحه 156 خود برآمار فوق صحه مي گذارد. ضمن اينكه در همين كتاب و در صفحه 157 از قول نوروز علي رضواني يكي از اعضاي سابق سازمان طي مصاحبه اي مي نويسد:
«طبق آمار نشريه مجاهدين خلق ايران و كتاب جمع بندي مقاومت يك ساله مجاهدين خلق و همچنين نشرياتي كه تحت عنوان انجمن دانشجويان خارج از كشور كه براي مجاهدين چاپ مي شد، آماري هست كه من همه اينها را جمع كردم. آمارش اين هست: 116630 نفر از نيروهاي طرفدار رژيم خميني به دست رزمندگان صلح و آزادي آقاي مسعود رجوي و سازمان مجاهدين خلق از سال 1360 تا اين تاريخ (1375) به قول خودشان اعدام انقلابي شدند. آمار عمليات تخريب و انفجار در اماكن دولتي و عمومي در سطح ايران بر طبق گزارش نشريه مجاهد و رسانه هاي خبري مجاهدين 3740 عمليات است. عمليات انفجار از جمله دفتر حزب جمهوري، نخست وزيري و دادستاني و جاهاي ديگر كه نفراتي هم توي اين عمليات كشته شدند كه جزو آن آمار نيامده است. »
البته در كتاب سازمان مجاهدين خلق، پيدايي تا فرجام، جلد سوم به نقل از منابع سازمان آمده است كه طي سال هاي 1362 تا 1367 (عمليات به اصطلاح فروغ جاويدان)، 25880 نفر ديگر از مردم توسط تروريست هاي مجاهدين خلق شهيد شده اند و در 3 عمليات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاويدان در مرزهاي ايران و عراق، در مجموع 66500 نفر از رزمندگان جمهوري اسلامي به شهادت رسيده اند. البته در همين كتاب يادآوري مي شود كه با توجه به شگرد غلو و اغراق در كليه آمارهاي ارائه شده از سوي سازمان، نمي توان به آمار بالا اعتماد نمود و به طور طبيعي بايستي حداقل آمار واقعي را يك دهم محاسبه نمود.
اما همين آمار ذكر شده از سوي سازمان مجاهدين خلق مي تواند منبع قابل ادعايي از ميزان جنايات تروريستي سازمان در حق مردم ايران براي مجامع و محافل حقوق بشري باشد كه آن همه براي تروريست هاي عامل فجايع فوق ابراز دل سوزي مي كنند و نظام جمهوري اسلامي را كه بيش از دو دهه قرباني مهيب ترين نوع تروريسم گرديد را كانون اصلي ترور در جهان معرفي مي كنند!!!
در تأييد ارقام فوق اخيراً كانون هابيليان كه در حال جمع آوري آمار شهداي عمليات تروريستي مجاهدين خلق طي سال هاي بعد از انقلاب است در تاريخ 22 آوريل (2 ارديبهشت) سال 1385 طي يك كنفرانس خبري در جمع روزنامه نگاران عراقي به رسانه ها اعلام كرد كه حدود 12 هزار تن از هموطنان ما طي عمليات تروريستي سازمان مجاهدين خلق طي سال هاي 1360 تا 1384 به شهادت رسيده اند. دبير كل كانون هابيليان با اشاره به رقم 16 هزار قرباني عمليات تروريستي در ايران، اظهار داشت: «براساس اسناد و مدارك جمع آوري شده، 12 هزار نفر از اين قربانيان مستقيماً توسط گروهك منافقين ترور شده اند كه بزودي مدارك و مستندات خود را در اين زمينه منتشر مي كنيم و همچنين قصد داريم تعدادي از پرونده ها را از طريق قوه قضائيه ايران به قوه قضائيه عراق منتقل كنيم. »
