رهايي از توهم (26)

به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق

Rahayi Az Tavahom

آيندگان بدانند، بشريت بداند

بعدها كه از زندان آزاد شدم و طي تحقيقاتي كه درباره تاريخچه سازمان مجاهدين خلق و ترورهاي آنها در سال هاي موسوم به فاز نظامي انجام دادم (از طريق اسناد و كتاب هاي خود سازمان)، به نمونه ها و آمارهاي تكان دهنده بيشتري برخوردم كه برخي از آنها را در ذيل مي آورم. اين نمونه ها مي تواند رسواگر ادعاي دروغين مبارزه غرب با تروريسم باشد؛ چرا كه بنابر شواهد غيرقابل انكار و اظهارات مسئولان مجاهدين خلق در اروپا و عراق، اين سازمان در انجام عمليات تروريستي همواره مورد حمايت دولت هاي غربي بوده است و اين ها فقط نمونه هاي ديگري است كه آن تروريست ها اعتراف كرده بودند:

- فاطمه يگانه، 55 ساله، خانه دار، چون فقط براي اجاره يكي از اتاق هاي منزلش از تروريست ها كارت هويت خواسته بود، توسط آنها هدف گلوله قرارگرفت.

- عزت الله هيزمي آراني، 41 ساله، سماورساز همراه فرزند 18 ساله اش در مغازه اش به شهادت رسيد.

- صفدر مختاريان، 51 ساله، كارگر به دليل اينكه از دادن موتورش به تروريست ها خودداري مي كند، هدف گلوله قرار مي گيرد.

- كرمعلي محمدحسيني بيچناري، 32 ساله، پارچه فروش به دليل نصب تصاوير شخصيت هاي انقلاب كشته مي شود.

- اكبر ميرحسيني، 26 ساله، فروشنده لوازم الكتريكي، از دادن اتومبيلش خودداري مي كند و هدف مسلسل تروريست ها قرار مي گيرد.

- عباسعلي مظاهري، 66 ساله، بنگاه دار، تروريست هاي در حال عبور از مقابل مغازه اش، به محض ديدن عكس امام در پشت شيشه مغازه، او را از پشت به رگبار مسلسل مي بندند.

- عليرضا مولوي، 52 ساله، كارمند مخابرات به جرم اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي هنگام ورود به منزل همراه 3 فرزندش به رگبار گلوله بسته مي شود.

- زهرا كردي، 30 ساله، خانه دار كه پس از مشاهده ترور چند نفر توسط مجاهدين خلق!، به وسط خيابان مي رود و فرياد كمك خواهي سر مي دهد و توسط همان مجاهدين خلق و با ماشين زير گرفته مي شود.

- حسين كاظمي، 53 ساله، كاسب، روي صندلي چرخدار و در مغازه اش توسط تروريست ها كشته مي شود.

- علي فتاح بخشي، 43 ساله، تعميركار كفش، به خاطر اعتقاد به انقلاب در حال واكس زدن كفش به شهادت مي رسد.

- محمدباقر غفاري، 30 ساله، راننده شركت گاز در حال عبور از خيابان توسط تروريست ها تهديد به تحويل اتومبيلش مي شود و پس از مقاومت به رگبار گلوله بسته مي شود.

- اكبر خدادادي، 18 ساله، تعميركار دوچرخه كه به همراه همسرش جهت ديدار اقوام به تهران آمده بود و در اثر حمله تروريست هاي مجاهدين خلق! همراه كليه اعضاي خانواده به رگبار مسلسل بسته مي شود و در به آتش كشيدن خانه به همراه بقيه مي سوزد.

- زهرا آستركي، 45 ساله، خانه دار، به همراه فرزندش عزيز آغا نورالدين 15 ساله در حال خريد از مغازه اي، با نارنجك تروريست هاي مجاهدين خلق به شهادت رسيدند. (1)

- محمد آقايي نژاد، 10 ساله، دانش آموز به هنگام خريد از يك مغازه لوازم التحرير فروشي هنگام هجوم با نارنجك تيم هاي تروريستي سازمان، كشته مي شود.

- شاهگلاي الماسي، 50 ساله، دامدار، به همراه دو فرزندش شير علي الماسي 17 ساله و شفاعت الماسي 15 ساله صرفا به خاطر اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي در ساعت 10 شب در خانه مسكوني شان در رضوان شهر مورد هجوم تروريست هاي سازمان مجاهدين خلق قرار گرفتند و هر سه به شهادت رسيدند. (2)

انگار ديگر حرف هاي آنها را نمي شنيدم. دنيا در نظرم تيره و تار شده بود. اين سازماني نبود كه سال ها قبلأ آرمان و آمال من و مانند من شده بود. با همه شعارهاي مختلفي كه سال ها ذهن امثال من را پركرده بود تفاوت مي كرد. چگونه چنين دگرديسي در انسان مي تواندوجود بيايد كه او را از حيوان هاي درنده هم وحشي تر كند؟ اما بازجويم راست مي گفت. ريشه همه اين حيوان صفتي ها را مي توان در زمينه ها و مباني فكري گذشته سازمان مجاهدين خلق جستجو كرد. از همان زماني كه سازمان مجاهدين، دين و مذهب را فقط به عنوان علم مبارزه يا بنا به اعتقاداتشان همان ماركسيسم قرار دادند و از آن هنگام ناچار شدند، گفته ها و نوشته ها و اعمالشان را بر پايأ نفاق استوار سازند. همان نفاق و التقاط بود كه به اولين تصفيه هاي خونين سازمان در سال 51 (در زمان حضور رضا رضايي در رهبري سازمان) و ترور يكي از اعضاي سازمان به نام جواد سعيدي كه گويا نسبت به مجاهدين مسئله دار شده بود، (3) ترور علي ميرزا جعفر علاف در اواخر سال 1353 شكنجه، وحشيانه و قتل ناجوانمردانه يكي از هواداران سازمان به نام مرتضي هودشتيان در اردوگاه الفتح در تابستان 1359(4) و نيز قتل فجيع مجيد شريف واقفي و قتل هاي ديگر منجر شد. (5)

 

پی نوشت:

 

1- محمد كلانتري از فرماندهان تيم هاي تروريستي مجاهدين خلق در اين باره مي گويد: «. . . سومين خط تروريستي اين بود كه گفته بودند كليه افرادي كه به مسكوني ها و مغازه هاي مشكوك رفت و آمد دارند، تيپ حزب اللهي كه ريش دارند يا لباس سربازي پوشيده اند، مي بايست ترور شوند و محل نيز منهدم گردد. . .

محمد طاهر تيموري از ديگر فرماندهان واحدهاي عملياتي ترور توضيح مي دهد: «اگر از هر 50 نفر كه در جريان چنين ترورهايي به شهادت مي رسند، سي نفرشان هم بي گناه باشند، مسئله اي نيست. . . »

و حسين شيخ الحكما توضيح ديگري مي دهد كه: «. . . در خيابان 12 متري جي و طوس. . . در تاريخ 29/5/61 يك بنگاه را كه هفت نفر در آن بودند به رگبار مي بندند و هر هفت نفر شهيد و مجروح مي شوند. جرم آنها اين بود كه بنگاه دار بودند و عكس مقامات جمهوري اسلامي را داشتند و گناه افراد ديگر اين بود كه مشتري بودند و طبق همان خط منافقين مشتري غلط مي كند كه از فالانژ خريد كند بايد ترور مي شدند. . . » (همان منبع)

2- شرح كامل بيش از 1200 ترور و قربانيان آن همراه تصاوير تكان دهنده اي از اين ترورها در كتاب «بشريت بداند. . . !» دفتر يكم، انتشارات دادسراي انقلاب اسلامي تهران، اوين - پاييز 1366 به چاپ رسيده است.

3- براساس اعترافات برخي اعضاي اصلي مجاهدين خلق براي ساواک، جواد سعيدي در زير زميني به قتل رسيد و بهرام آرام او را با اتومبيلي به رانندگي سيمين صالحي به بيابان هاي اطراف آبعلي برده، سوزانده و قطعه قطعه كرده بود.

4- در شكنجه و قتل او محسن فاضل، تراب حق شناس و حسين روحاني از اعضاي رهبري خارج كشور سازمان دخالت داشتند و براساس اعترافات روحاني آنقدر هودشتيان را با كابل مي زنند كه وي تعادلش را از دست مي دهد و در دستشويي سرش با زمين برخورد مي كند، دچار ضربه مغزي شده و جان مي سپارد. (براي اطلاع بيشتر رجوع كنيد به كتاب سازمان مجاهدين خلق ايران، حسين احمدي روحاني، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول تابستان 1384).

5- در بخشي از پيشگفتار كتاب بررسي تغيير ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق ايران در سال 1354 از انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي چنين آمده است: «. . . «راديو - تلويزيون ملي ايران» در مرداد ماه سال 1354 طي برنامه هايي كه توسط «ساواك» تهيه شده بود، از جناياتي پرده برداشت كه گويا «ماركسيست هاي اسلامي» (منظور همان مجاهدين خلق هستند) مرتكب شده بودند، دو تن از اعضاي گروه - به اصطلاح - «ماركسيست هاي اسلامي»، محل سوزانده شدن، قطعه قطعه كردن و در هشت نقطه دفن نمودن جسد مجيد شريف واقفي را در بيابان هاي مسگرآباد، در برابر دوربين هاي تلويزيون، به مأموران ساواك نشان مي دادند. در يك صحنه تكان دهنده، جواني كه خود را محسن خاموشي معرفي مي كرد، در حضور مادر و خواهر و پدر مجيد شريف واقفي، چگونگي به قتل رساندن و نابود كردن جسد پسرشان را - با خونسردي - شرح مي داد.

زاري و ضجه والديني كه شرح مثله كردن جگرگوشه خود را از يك موجود مسخ شده مي شنيدند، بر تأثير فيلمي كه از تلويزيون پخش مي شد مي افزود. همزمان با اين تبليغات، مصاحبه مفصل يكي از اعضاي گروه نيز طي دو شب متوالي پخش گرديد كه ضمن آن، از كشته شدن اعضاي گروه به وسيله تشكيلات و به فساد آلودن دختران و زنان سخن مي رفت. »


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان