تابستان خدعه و خون

حضرت امام(ره) در سخنراني دهم ارديبهشت 60، خطاب به گروه‌هاي سياسي مسلح، ضمن اتمام حجت فرمودند:«صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه اين است كه اسلحه‌ها را زمين بگذاريد و از اين شيطنت‌ها دست برداريد و به آغوش ملت بازگرديد

30khordad02

اشاره:

بيراه نيست اگر گفته شود انقلاب اسلامى در سال 57 آغاز شد و سال 60 شکل گرفت. نگاهى کوتاه به رويدادهاى سال 60، نقش آن‌ها را در شکل‌گيرى جمهورى اسلامى آشکار خواهد ساخت. حضرت امام خميني (ره) سال 60 را «سال رحمت، برادرى و حکومت قانون» اعلام کرد؛ شايد به اين دليل که اختلافات درونى نيروها در اين سال برادرانه حل شده و به سمت همگرايى سوق داده شود، اما روند حوادث و ظرفيت نيروها، سرنوشت ديگرى براى کشور رقم زد؛ سالي پر از حادثه.

 

در عرصه سياست

از ابتداي سال 60، اختلافات بين نيروهاي خط امام و بني‌صدر بسيار گسترده شد. وي که با شعار "وحدت ملي، بازسازي اقتصادي، امنيت و معنويت " در اولين دوره انتخابات رياست جمهوري رأي غالب مردم را به خود اختصاص داد، پس از روي كار آمدن، چالش او با ياران حضرت امام (ره) هر روز شكل حادتري به خود ‌گرفت. ميتينگ‌ها، نطق‌هاي آتشين و فرافكني‌هاي او، فضاي كشور را به شدّت متشنج مي‌كرد.

 

بني‌صدر در سخنراني 17 شهريور 59، حزب جمهوري اسلامي را به انحصارطلبي متهم كرد و براي پيگيري خط تنش‌زايي در بين سطوح عالي مسئولان نظام در شرايط بحراني جنگ تلاش مي‌کرد. در سخنراني روز عاشورا و 22 بهمن همان سال، چهره‌اي نابسامان و استبدادي از جامعه ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ارائه داد. در 22 بهمن 59 در حالي كه كمك به جبهه‌ها در گرو تقويت روحيه مردم و تحكيم اعتماد آنها به دولت و نخست‌وزير بود، بني‌صدر از كسري صد ميليارد توماني بودجه، از بين رفتن آزادي‌‌هاي سياسي و حاكميت چماق و تعطيلي نشريات و روزنامه‌ها سخن مي‌گفت و با تشويق به ايستادگي و اعتراض در برابر آنچه انحصارطلبي مي‌ناميد، از سلطه فضاي اختناق و ترور توسط به اصطلاح انحصارطلبان مستقر در قوه قضائيه سخن مي‌راند.

 

اوج رسوايي او براي نابودي نظام، حادثه 14 اسفند 59 (سخنراني به مناسبت سالگرد درگذشت مصدق) در دانشگاه تهران در ميدان آزادي بود. منافقين كه در اين فرمان بيش از پيش به ائتلاف سياسي با بني‌صدر دست زده بودند، با آمادگي كامل در اين مراسم شركت كردند. فضاي فرهنگي نامناسب و شعارهاي تند و تحريك‌کننده، زمينه را براي ايجاد محيطي ملتهب و خشن فراهم كرده بود. پس از طرح شعارهاي تند از سوي طرفداران بني‌صدر يا همان منافقين، خط تنش‌زايي در سطح مسئولان ارشد نظام تعقيب مي‌شد و به طور مكرر بني‌صدر از طرفدارانش يعني گارد فراقانوني رياست جمهوري و منافقين كه آنها را مردم خطاب مي‌‌كرد، مي‌خواست با مخالفان که درواقع مردم حزب‌اللهي بودند، برخورد نمايند.

 

با شدت گرفتن اختلافات مسئولان در نوروز 60، هيئتي از سوي حضرت امام خميني، مسئول رسيدگي به اختلافات پيش آمده شد و به روزنامه‌ها اخطار داده شد كه از انتشار مواردي كه باعث آشوب مي‌شود، خودداري كنند؛ اما شروع كار اين هيئت، هيچ تأثيري در جلوگيري از توسعه تحريكات و اغتشاشات نداشت.

 

حضرت امام(ره) در سخنراني دهم ارديبهشت 60، خطاب به گروه‌هاي سياسي مسلح، ضمن اتمام حجت فرمودند:«صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه اين است كه اسلحه‌ها را زمين بگذاريد و از اين شيطنت‌ها دست برداريد و به آغوش ملت بازگرديد.» به دنبال اين سخنراني، گروهک منافقين كه خطاب امام خميني(ره) را متوجه خود مي‌ديد، با ارسال نامه‌اي ضمن تشريح مظلوميت‌هاي سازمان خود، تقاضاي ديدار با امام(ره) را مطرح كرد كه توسط حضرت امام(ره) رد شد. امام نيز اين ديدار را مشروط به بازگرداندن اموال غارت‌شده بيت‌المال و تحويل اسلحه‌ها دانستند و اظهار داشتند كه سازمان در نامه‌‌اش «ناشي‌گري» كرده و نظام را تهديد به قيام مسلحانه كرده است. پس از اين بود كه سازمان با ارسال نامه‌اي به بني‌صدر در اقدامي سياسي، خواستار تضمين براي تحويل اسلحه‌ها شد كه با مخالفت و خودداري از ضمانت بني‌صدر مواجه شد. بني‌صدر با اين كار به نوعي به موضع‌گيري علني در مقابل امام(ره) دست زد و هرچه بيشتر به منافقين نزديك شد و از سوي ديگر باعث شد كه هواداران خط امام در موضع‌گيري عليه بني‌صدر قاطع‌تر شوند.

 

روابط ميان بني‌صدر با سازمان مجاهدين خلق، روز به روز گسترده‌تر و علني‌تر شده و سازمان مذكور هم كه موجوديت خود را در گروي حفظ بني‌صدر بر مسند قدرت مي‌ديد، در 18 خرداد 60، حمايت كامل و يكپارچه خود را از وي اعلام كرد.

 

Banisadrrajavi

حضرت امام(ره) پس از حادثه 14 اسفند، آيت‌الله موسوي اردبيلي - دادستان وقت كل كشور - را مأمور رسيدگي قضايي سريع و قاطع به اين واقعه كرد. پس از آن گزارشي توسط هيأت قضايي تهيه و تقديم دادستان كل كشور شد كه در آن به بيش از 12 مورد ارتكابي كه داراي عناوين مجرمانه بود، تصريح شده بود.

 

در نهايت بعد از سه ماه در روز 20 خرداد60 ، پس از مشورت با مسئولان متعهد كشور(شهيد بهشتي، سيد احمد خميني وآقاي هاشمي) طي حكم كوتاهي، ابوالحسن بني‌صدر را از فرماندهي كل قوا كه به نيابت از ولي فقيه در اختيار داشت، عزل كرد.

 

در اين زمان، سازمان مجاهدين خلق که به حامي همه‌جانبه بني‌صدر تبديل شده بود، طي اعلاميه‌هايي به توهين و تهمت به نهادهاي انقلابي و مسئولان پرداخت، همچنين طي اطلاعيه‌اي ضمن حمايت از بني‌صدر، خواستار حراست از جان رئيس جمهور توسط مردم شد.

 

در اين بين روزنامه «مجاهد» تبديل به تريبوني شد كه حضرت امام خميني(ره) و نيروهاي خط امام را مورد هجمه قرار مي‌داد. منافقين خلق، پي‌درپي اطلاعيه مي‌دادند و با هر تمهيدي به دنبال آن بودند كه چرخه سقوط بني‌صدر را از حركت بيندازند. از اين رو سه اعلاميه پياپي در روزهاي 27 و 28 خرداد انتشار دادند. در بخشي از اطلاعيه دوم آمده است: «در آستانه پياده شدن آخرين مرحله كودتا...سازمان... پيشنهاد مي‌كند كه ... مردم قهرمان... بار ديگر فرياد پرخروش «الله اكبر» را در مخالفت با روش‌هاي انحصارطلبانه ضدمردمي و ضداسلامي و در حمايت از آزادي‌هاي اساسي و رئيس‌جمهور دكتر بني‌صدر، در پشت بام خانه‌ها طنين‌انداز سازند!»

 

روز جمعه (29/3/60) خطيب تواناي نمازجمعه تهران حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي به شكل مستوفي و جامع، دلايل سقوط و انحطاط بني‌صدر را بيان نمود، در حالي كه شعار «بت‌شكن بت‌شكن، بت جديد را بشكن» لحظه‌اي قطع نمي‌شد.

 

سازمان مجاهدين خلق با حمايت از بني‌صدر ، طي اعلاميه‌اي تهديدآميز، نمايندگان را از شركت در جلسه بررسي عدم صلاحيت رئيس جمهور برحذر داشت. همچنين اعلام كرد كه فعاليت‌هاي اين سازمان وارد فاز نظامي شده است. از 30 خرداد ماه موج ترورهاي سازمان به قدري گسترده شد كه از مردم عادي در كوچه و خيابان تا مسئولان مملكتي را در بر گرفت.

 

عصر روز شنبه سي‌ام خرداد، در حالي كه مجلس در حال بررسي عدم صلاحيت بني‌صدر بود، در تهران و چند شهر بزرگ ديگر، هواداران و وابستگان سازمان حركتي را انجام دادند - يا شروع كردند - كه سرانجامي جز تباهي براي آنها نداشت. هواداران سازمان‌يافته منافقين و ديگر گروهك‌ها كه در ذيل حمايت از بني‌صدر جمع آمده بودند – و به قول خود وارد فاز نظامي شدند - با سلاح سرد و گرم به اغتشاشگري در خيابان‌هاي مركزي تهران پرداختند و تعدادي از مردم بي‌گناه را كشته و ده‌ها تن را زخمي كردند و به اموال عمومي آسيب رساندند و «شنبه خونين» را در تاريخ ايران ثبت کردند. سازمان بعدها 30 خرداد را به عنوان نقطه عطفي مطرح کرد و مدعي شد كه 500 هزار نفر در تظاهرات 30 خرداد شركت كردند؛ حال آنكه تعداد افراد سازماندهي شده سازمان و گروه‌هايي كه به آنها پيوستند و در حمايت از بني‌صدر و سازمان به تظاهرات خشونت‌بار و مسلحانه دست زدند، بيش از چند هزار نفر نبود.

 

حضور گروه‌هاي مختلف مردم و پاسداران در خيابان‌هاي اصلي و مركزي شهر، كم‌كم وضع را دگرگون كرد و دستگيري مهاجمان آغاز شد و فضاي شهر تحت كنترل نيروهاي انتظامي آرام گرفت.

 

روز 31 خرداد، مجلس بعد از بحث بين موافقان ومخالفان عزل بني‌صدر، بالاخره رأي به عدم کفايت بني‌صدر داد. اين طرح با 177 رأي موافق، يک رأي مخالف و12رأي ممتنع به تصويب رسيد. دليل اين مصوبه، موضع‌گيري وي عليه نظام جمهوري اسلامي و اتحاد نامقدس با کليه نيروهاي ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب جهت نابودي نظام اسلامي، همچنين مخالفت مستمر وي با مجلس شوراي اسلامي از بدو تأسيس وحتي پيش از افتتاح آن دخالت صريح در قوه قضاييه و عدم درک صحيح از بديهي‌ترين اصول قانون اساسي و عدم اعتقاد به اصل تفکيک قوا عنوان گرديد .

 

در اين روز رئيس جمهور و نيز نمايندگان طرفدار نهضت آزادي و جبهه ملي که امام خميني طي سخناني در 25 خرداد حکم ارتداد آنها را به دليل هم‌پيمان شدن با گروهک منافقين صادر کردند در جلسه مجلس شوراي اسلامي حضور نيافتند. البته هنوز حلاوت تصويب اين قانون در کام ملت ننشسته بود که خبر شهادت شهيد چمران در دهلاويه، غم را در دل‌هاي ملت ايران نشاند.

 

روز اول تيرماه، حضرت امام خميني (ره) حكم عزل بني‌صدر را از مقام رياست جمهوري صادر كرد. از اول تابستان ترورهاي پي در پي سازمان جهت براندازي جمهوري اسلامي کليد خورد. اولين اقدام بعد از 30 خرداد، از ششم تير ماه آغاز شد. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب در مسجد ابوذر - در يكي از مناطق جنوب تهران- مورد ترور ضدانقلاب واقع شد كه دست تقدير الهي او را حفظ كرد و ضدانقلاب ناكام ماند.

 

در هفتم تير سال 60 دفتر مركزي حزب جمهوري به دست منافقين ضدانقلاب منفجر شد و 72 تن از ياران امام كه در رأسشان شهيدمظلوم آيت الله بهشتي بود، به شهادت رسيدند.

 

هشتم تير شهيد کچويي به دست منافقين ترور شد. وي در اوج‌گيري انقلاب از زندان ساواک آزاد شده و پس از پيروزي انقلاب، اداره زندان اوين را در دست داشت و از خدمتگزاران صديق انقلاب بود.

 

15 تير شهيد علي انصاري - کسي که رساله دکتري خود را به خاطر دفاع از ميهن ناتمام گذاشته به وطن باز گشت – ترور شد. وي با شهيد چمران و امام موسي صدر رابطه داشت و از سال 1358 عهده‌دار استانداري گيلان شد. او در برخورد با گروه‌هاي سياسي مخالف نظام و منحرف، سختگيرانه و به صورت فعال برخورد مي‌کرد.

 

در 19 تير ماه ملاعلي جلالي‌زاده به همراه پسرش که از روحانيان اهل تسنن در منطقه سنندج بود، ترور شد. وي از فعالان منطقه در اتحاد شيعه و سني و زمينه‌ساز رشد انقلاب بود.

 

دوم مرداد1360، محمدعلي رجايي در جريان دومين انتخابات رياست جمهوري‌، با به دست آوردن بيش از 13 ميليون رأي مردم، دومين رييس‌جمهوري ايران شد. اين دور از انتخابات در شرايطي برگزار شد كه يك سال از شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران مي‌گذشت و بخش‌هايي از غرب و جنوب، تحت اشغال متجاوزين عراقي بود. از يكسو حذف بني‌صدر به جبهه‌هاي راكد شده جنگ، تحرك تازه‌اي بخشيده بود و روحيه و قدرت مقاومت نيروهاي ايران در برابر دشمن افزايش يافته بود و از سوي ديگر نيروهاي معتقد به خط امام در عرصه داخلي جان دوباره يافته بودند. او در 18 شهريور 1359 به نخست‌وزيري و پس از عزل بني‌صدر به رياست جمهوري رسيد.

 

سوم مرداد حجت‌الاسلام سيدحسن بهشتي‌نژاد، نماينده مردم اصفهان در مجلس شوراي اسلامي، به دست منافقين در خانه‌اش به شهادت رسيد.

 

بني‌صدر پس از عزل به فرمان امام خميني به زندگي مخفي روي آورده بود و سعي مي‌کرد که با نوار و نامه مردم را به شورش و آشوب دعوت کند و هنوز کورسويي از اميد براي حمايت مردمي داشت، اما پس از اين‌که مردم با رأي 13 ميليوني به شهيد رجايي، مشت محکمي به دهانش کوبيدند، هفتم مرداد با حالت سرخوردگي و ذلّت به همراه مسعود رجوي با لباس و چهره زنانه از کشور خارج شد. او با هواپيماربايي ابتدا به قبرس وسپس به فرانسه گريخت و در آن‌جا با همکاري رجوي، تشکيلاتي به نام "شوراي ملی انقلاب " براي براندازي انقلاب ايجاد کرد. مقامات فرانسه به تقاضاي ايران براي پس دادن بني‌صدر ترتيب اثر ندادند.

 

Banisadr1

نهم مرداد، حجت‌الاسلام کامياب نماينده مردم مشهد در سن 31 سالگي به دست منافقين به شهادت رسيد.

 

11 مرداد مراسم تحليف و تنفيذ حکم رجايي در حضور امام خميني برگزار شد. مردم ايران هيچ‌گاه ادب شهيد رجايي را به هنگام دريافت حکم رياست جمهوري در مقابل حضرت امام خميني فراموش نمي‌کنند.

 

14 مرداد بنا به پيشنهاد شهيد رجايي، دکتر محمدجواد باهنر به عنوان نخست‌وزير به مجلس شوراي اسلامي معرفي گرديد. همان روز وي با کسب 130 رأي از مجموع 168 رأي ماخوذه، از مجلس شوراي اسلامي راي اعتماد گرفت.

 

17 مرداد ماه حکم نخست‌وزيري دکتر باهنر از مجلس صادر شد و او کار خود را آغاز کرد. هماهنگي و هم‌فکري رييس‌جمهوري و هيئت دولت و اکثريت مجلس شوراي اسلامي؛ اميد به برقراري آرامش وحلّ و فصل مشکلات در دل‌ها را زنده کرد.

 

26 مرداد 60 روز شهادت ملاصالح خسروي است. وي از روحانيون اهل سنت بود که از ساليان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي عليه رژيم پهلوي و دفاع از اسلام و وحدت مسلمانان به پا خاسته بود. وي بعد از انقلاب از روحانيون منادي وحدت و دفاع از انقلاب و امام بود و لحظه‌اي از افشاگري عليه عناصر ضد انقلاب وگروه‌هاي فريب‌خورده از پاي ننشست تا اين‌که به وسيله منافقين به همراه پسرش در مسجد جامع سنندج به شهادت رسيد.

 

بعد از ترورهاي روزانه و کور گروهک منافقين و همچنين ترور سران مملکت و نخبگان، برخلاف پيش‌بيني دشمنان، چرخ حکومت ايران از کار نايستاد و با حرکت‌هاي سريع و قاطع امام و همراهي پرشور مردم؛ شهيد رجايي و دکتر باهنر با هماهنگي و تدبير مسائل را مرتفع و کشور را به سمت آرامش هدايت مي‌کردند، اما اين گروه منافقين باز آرام ننشستند و با فاجعه 8 شهريور و انفجار دفتر نخست‌وزيري، رئيس جمهور رجايي و نخست وزير متفکرش دکتر باهنر را به درجه رفيع شهادت نائل و کشور را بار ديگر با بحران روبه‌رو کردند.

 

به دنبال اين حادثه تاسف‌برانگيز، شوراي رياست جمهوري وظيفه اداره کشور رابه عهده گرفت، اما بنا به تأکيد امام که عقيده داشتند جاي نيروهاي از دست رفته سريع پر شود تا دشمن به هدف خود نرسد، شورا بعد از حادثه با جلسات و بحث‌هاي پيگير، بالاخره آيت‌الله محمدرضا مهدوي کني، وزير کشور دولت شهيد رجايي را به عنوان نخست‌وزير کشور به مجلس شوراي اسلامي پيشنهاد داد و ايشان با 148رأي از 179 رأي، در روز 11 شهريور به نخست‌وزيري رسيد و تا مهرماه و انتخاب آيت‌الله خامنه‌اي به رياست جمهوري، نخست‌وزير کشور بود.

 

14 شهريور باز تروري ديگر رخ داد و آيت‌الله شيخ علي قدوسي که از نخبگان علمي و سياسي کشور و از فعّالان سياسي بود، توسط منافقين به شهادت رسيد. اين مجاهد نستوه پس از پيروزي انقلاب اسلامي از طرف امام خميني به دادستاني کل انقلاب اسلامي منصوب شد و در اين سنگر به خدمت پرداخت.

 

20 شهريور دومين شهيد محراب حضرت آيت‌الله مدني توسط منافقين به شهادت رسيد.

 

هفتم مهر، حجت‌الاسلام هاشمي‌نژاد هنگام تدريس در کلاس درس توسط منافقين به شهادت رسيد. سومين دوره انتخابات رياست جمهوري نيز در شرايطي برگزار شد كه كشور در اوج بحران سياسي قرار داشت‌. تداوم جنگ تحميلي و نياز نيروهاي جبهه به حمايت‌هاي لجستيكي، انساني و همچنين تشديد ترورهاي كور منافقين عليه مردم عادي كوچه و بازار؛ دو بحران عمده كشور بود.

 

آيت‌الله خامنه‌اي در اين انتخابات كه دهم مهر 1360 برگزار شد، در شرايطي به پيروزي رسيد كه سه ماه پيش از آن خود در مسجد ابوذر تهران مورد سوء‌قصد عوامل سازمان مجاهدين خلق قرار گرفته و از ناحيه دست و سينه به شدت مجروح شده بود. 17 مهر ماه حکم رياست جمهوري ايشان به دست امام خميني تنفيذ و کار سخت اداره کشوري پراز مسئله، فقر باقيمانده از حکومت پهلوي‌ها، جنگ، ترورهاي هر روز و... آغاز شد.

 

23 مهر سال 60، حضرت آيت‌الله اشرفي اصفهاني امام جمعه و نماينده امام در كرمانشاه توسط منافقين به شهادت رسيد و عنوان «پنجمين شهيد محراب» را از آن خود کرد.

 

ششم آبان، امام‌ خميني نسبت به طرح فهد درباره صلح فلسطين و اسراييل واکنش نشان داد. توجه و واکنش از موضع قدرت امام خميني به مسائل روز دنيا به ويژه دنياي اسلام در اوج بحرا ن‌هاي داخلي، براي مردم و مسئولان درسي بزرگ بود.

 

20 آذر سال 60، حضرت آيت‌الله دستغيب امام جمعه و نماينده امام در شيراز توسط منافقين به شهادت رسيد(سومين شهيدمحراب).

 

با اجراي طرح "مالك و مستأجر "بعد از برکناري بني‌صدر از سوي كميته‌ي انقلاب اسلامي كه در پي آن مالكان موظف شدند هويت مستأجرين خود را اعلام كنند، امكان موفقيت سازمان در خانه‌هاي تيمي در شهر تهران خنثي شد. ضد انقلاب به دلايل متعددي، شهر "آمل " را براي طرح قيام فوري خود انتخاب كرد و با استقرار 180 نفر از اعضا و كادر هواداران در جنگل‌هاي آمل، در صدد بر آمد تا با يك حمله‌ي ناگهاني، شهر آمل را تسخير و مردم را به قيام دعوت كند، آن‌گاه ديگر شهرهاي استان يكي پس از ديگري آزاد شوند و اين حركت به يك قيام سراسري تبديل شود. اولين حركت آنها در 18 آبان 1360 با هوشياري نيروهاي سپاه خنثي شد. پس از چند درگيري جزيي‌تر، سرانجام گروه 100 نفره با نام سربداران، در ميان سرماي زمستان بهمن 1360 ، خود را به آمل رساند و با يك شليك ، واقعه‌ي تاريخي آمل را كليد زد.

 

تيراندازي و سپس تسخير شهر تا صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن، حماسه ي مردم آمل شكل گرفت. برنامه‌ي اصلي اين بود كه حتي‌الامكان نيروهاي سپاه و بسيج را از كار بيندازند و بعد از آن، مردم را به قيام دعوت كنند؛ زيرا طبق تحليل‌هاي تشكيلات، آنها مطمئن بودند كه مردم به آنها خواهند پيوست.

 

در آن روز حماسي، مردم آمل ظرف مدت 10 ساعت، چشم فتنه را از كاسه درآوردند و با سركوب كردن منافقين، خاطره به يادماندني از خود به يادگار گذاشتند.

 

در عرصه نظامي

 

در عرصه جنگ نيز، بني‌صدر در مقام فرماندهي كل قوا، معتقد به جنگيدن به شيوه اشكانيان بود؛ يعني نيروي دشمن به درون مرز كشيده شده، سپس محاصره و نابود گردد. اين سياست نظامي، باعث اشغال نقاط وسيعي از اراضي ايران اسلامي توسط ارتش متجاوز بعث شد و بر اثر عدم ارسال مهمات و نيرو به خطّ مقدم، نيروهاي اسلام علي‌رغم جانفشاني‏ها و حماسه‌آفريني‏هاي مثال‌زدني، مجبور به عقب‏نشيني شدند. در نحوه اداره كشور نيز كوشش‏هاي امام كه دو طرف (بني‌صدر و شهيد رجايي) را به رفع اختلاف و وحدت و تفاهم دعوت مي‏كرد، بي‏ثمر ماند.

 

 

گزارشي از رويدادهاي مهم جنگ در سال 60

 

15/1/ 1360:

 

‌آغاز عمليات حضرت مهدي ‹عج›، در محور كرخه ـ دزفول، با تلاش رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه انهدام 15 تانك و نفربر عراقي را به دنبال داشت.

 

25/1/1360:

 

آغاز عمليات مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي ايران، در محور شوش كه انهدام 31 تانك و نفربر و يك بالگرد و كشته شدن 200 عراقي را در پي داشت.

 

17/2/1360:

 

عراق با كمك حزب دمكرات كردستان، زندان دوله‌تو را بمباران كرد.

 

31/2/1360:

 

آغاز عمليات مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروهاي نامنظم چمران در محورهاي:

 

1. سوسنگرد، با رمز «امام علي ‹ع›»

 

2. در شمال سوسنگرد، با رمز «حضرت مهدي ‹عج› ادركني»

 

3. در محور شوش كه به انهدام 70 تانك و نفربر و هلاكت 700 بعثي و اسارت حدود 800 عراقي انجاميد.

 

15/3/1360:

 

تشكيل دوازدهمين اجلاس وزراي خارجه سازمان كنفرانس اسلامي در بغداد، بدون حضور دولت جمهوري اسلامي ايران.

 

21/3/1360

 

آغاز عمليات «فرمانده كل قوا، خميني روح خدا»،‌ در شرق رود كارون (جنوب دارخوين)، با تلاش مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي ايران كه به انهدام 33 تانك و نفربر و كشته و زخمي شدن هزار و 250 عراقي انجاميد.

 

26/3/1360:

 

آزادسازي دهلاويه در جنوب بستان، از اشغال ارتش بعثي عراق.

 

17/4/1360:

 

آزادسازي شهر نوسود و نظارت رزمندگان اسلام بر مرزهاي اين منطقه.

 

10/6/1360:

 

آزادسازي منطقه كرخه نور به دست رزمندگان اسلام، در عمليات شهيد رجايي و باهنر.

 

5/7/1360:

 

آغاز عمليات ثامن‌‌الائمه (ع) با رمز «نصر من الله و فتح قريب»، نخستين عمليات بزرگ ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در جبهه جنوب (محور شمال آبادان و شرق رود كارون) كه به آزادسازي 150 كيلومتر مربع (از جمله دو جاده استراتژيك اهواز ـ آبادان و ماهشهر ـ آبادان) و شكست محاصره آبادان و انهدام و غنيمت گرفتن صدها تانك و نفربر و خودرو جنگي ارتش عراق انجاميد.

 

2/8/1360:

 

حمله هوايي سه فروند ميگ عراقي به خانه‌هاي مسكوني آبادان كه به تخريب كامل 110 خانه انجاميد.

 

24/8/1360:

 

درخواست صدام حسين از هيئت كنفرانس اسلامي، مبني بر به رسميت شناختن حقوق و حاكميت عراق بر سرزمين‌ها و آب‌هاي ملي، از جمله شط‌العرب (اروند رود).

 

8/9/1360:

 

آغاز عمليات بزرگ و مهم طريق‌القدس با رمز «يا حسين (ع)» در غرب سوسنگرد و بستان، با تلاش مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه به اين نتايج انجاميد:

 

1- آزادسازي شهر بستان و 70 روستا و 5 پاسگاه مرزي.

 

2- تأمين امنيت تنگه چزابه.

 

3- دسترسي يافتن به هورالهويزه.

 

4- انهدام 380 و غنيمت گرفتن 570 تانك و خودرو نظامي.

 

5- سقوط 13 هواپيما و 4 بالگرد عراقي.

 

6- كشته و زخمي شدن هزاران بعثي.

 

20/9/1360:

 

آغاز عمليات مطلع‌الفجر با رمز «يا مهدي (عج) ادركني» در جبهه شمالي، منطقه غرب و شمال گيلانغرب و سرپل ذهاب، با تلاش مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي ايران كه به كشته و زخمي شدن دو هزار عراقي توسط دو هواپيما و يك بالگرد، انهدام 200 خودرو نظامي، آزادسازي ارتفاعات استراتژيك و روستاهاي مهم منطقه انجاميد.

 

21/10/1360:

 

حمله عراق به دو كشتي خارجي در خليج فارس براي ناامن اعلام كردن خليج فارس.

 

1/12/1360:

 

‎آغاز عمليات مولاي متقيان (ع) ـ معروف به جنگ چزابه ـ با رمز «يا علي (ع) ادركني» در منطقه چزابه، با تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه به كشته و زخمي شدن چهار هزار و 500 عراقي انجاميد.

 

سازمان مجاهدين خلق

 

نام گروهك تروريستي منافقين در ايران يادآور جنايت‌ها و اقدامات تروريستي فراواني است. اعضاي اين گروهك تروريستي از دهه 1980 در اردوگاهي به نام «اشرف» در شرق استان دياله عراق كه هم مرز ايران است، مستقر هستند.

 

Rajavisadamkasif

از ابتدا ايدئولوژي تشکيل اين گروه، براندازي نظام جمهوري اسلامي بود. آمريکا و هم‌پيمانانش وقتي که با انقلاب از اين مرز و بوم رانده شدند، با حمايت همه‌جانبه به پيش‌برد اهداف اين گروه کمک کردند.

 

بررسي عملکرد اين گروه به ويژه در سال 60 نشان مي‌دهد که:

 

1. در تعداد هواداران خود دچار توهم و شيزوفرني شدند. در واقع تصور مي‌کردند که با وجود نابساماني‌ها در کشور(باتوجه به انقلاب وجنگ) و پايگاه مردمي بني‌صدر ( با توجه به رأي او در انتخابات) با يک‌نامه و فراخوان حاميان در 30 خرداد، کار نظام يکسره مي‌شود، غافل از اين‌که بني‌صدر ديگر براي مردم منافق است و...

 

2. روش اين گروه سوار شدن بر غبار فتنه و سوء‌استفاده از فضاي شبهه بود. با هجمه تبليغاتي که طي چندماه ايجاد کردند، توانستند برخي افکار عمومي را به سوي خود جلب کنند و جايگاه برخي افراد و نهادها – مانند شهيد بهشتي - را در ذهن توده‌ها تخريب کنند،‌ غافل از اين‌که روشنگراني براي بيان واقعيت به مردم وجود دارند.

 

3. آنها جايگاه رهبري را در دل هاي مردم به خوبي درک نکرده بودند و اطاعت وحمايت بي‌چون وچراي مردم از ولي فقيه خود را ناديده گرفتند. به‌ رغم جنايت در گوشه و کنار کشور، خواستار ديدار با امام بودند که ايشان فرمودند شما اسلحه خود را کنار بگذاريد، من خود به ديدار شما مي‌آيم.

 

4. ايجاد محيط رعب و وحشت با ترورهاي کور به اميد نارضايتي مردمي که با مشکلات فراوان رو به‌رو هستند تا در راهپيمايي‌هايي که از طرف خود سازمان هر روز برگزار مي‌شد، شرکت کنند. آنها به حضور و شور مردم براي رسيدن به هدف احتياج داشتند، اما مردم بابصيرت آنها را ناکام مي گذاشتند. و ثابت کردند که اگر به بهاي خون انقلاب کردند، باز هم براي استقلال کشورشان جان مي‌دهند.

 

5. با اين که در مباني انديشه به شدت رنج مي بردند و از ايسم‌هاي غربي متأثر بودند، از اسلام حرف مي‌زدند، اما روشنگري علما و مسئولان و رساندن آنها به مردم، مانع از اين شد که مردم به اسم دين دنبال آنها را بگيرند.

 

هدف از ترور

 

انقلاب امر تصادفي نبوده، بلكه حاصل افكار و انديشه‌هاي تحول‌ساز رهبران و نخبگان سياسي ـ مذهبي جامعه بوده و يقيناً طراحي و برنامه‌ريزي براي انقلاب، نيازمند افكار سيّال و جامع‌نگر است كه اين ويژگي‌هاي خاص، به ندرت در اشخاص جمع مي‌شوند. در واقع همان‌طور كه فرد انساني به عقل و تدبيرش ساخته مي‌شود، جامعه انساني نيز به جوهره تعقل و تدبير متكامل مي‌شود.

 

هدف ترورها، براندازي نظام از طريق فروپاشيدن ستون‌هاي انقلاب بود كه اين اشخاص به زعم دشمنان، عناصر اصلي نظام و ستون‌هاي آن محسوب مي‌شدند كه در واقع همين‌طور بود و شايد دشمن، حسب تحقيقات و اقتضاي كار خود، زودتر و بهتر از ما اين شخصيت‌ها را كشف كرده بود! آمريكايي‌ها به مدت دو دهه سازمان تروريستي منافقين را زير چتر حمايت مالي، سياسي و تبليغي خود درآوردند و همه گونه امكانات را نيز در اختيارشان قرار دادند و از جنايات تروريستي آنان عليه مردم عامي كوچه و بازار و يا ترور مسئولان نظام جمهوري اسلامي حمايت نيز كردند.

 

اين گروهك با شيوه قهرآميز و قتل سياسي ـ ترور ـ درصدد حذف فيزيكي عناصر كارآمد و طراحان فكري نظام برآمد تا با خلأهاي جدّي در اركان حساس كشور، موجبات سقوط جمهوري اسلامي ايران را فراهم سازد، اما رهبري امام و هوشياري مردم آنها را ناکام گذاشت.

 

ان‌شاءالله تا سپردن امانت انقلاب به دست صاحب اصلي آن؛ مردم و مسئولان با پيروي از ولي‌فقيه، دست تمام فتنه‌گرها را از سر اين انقلاب کوتاه کنند.

 

 

 

منابع

 

ـ تمام تاريخ رويدادها:

 

1. روزشمار شمسي، تحقيق و پژوهش علي حايري و همکاران، نشر مرکز پژوهش‌هاي صدا و سيما، چاپ اول 1381.

 

2. روزها و رويدادها، تهيه و تنظيم: مرکز فرهنگي تربيتي نور ولايت، نشر پيام مهدي، چاپ چهارم، زمستان 1379.

 

3. عبور از بحران: کارنامه وخاطرات سال 1360هاشمي رفسنجاني. هاشمي ياسر، چاپ اول، تهران، 1387.

 

4. نشريه مجاهد، ش 127، ص 8.

 

5.روزنامه كيهان،30/3/60.

 

6. تروريسم ضد مردمي: بحثي پيرامون ماهيت و اهداف حرکت مسلّحانه، پديدآورنده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، دفتر سياسي.

 

ناشر: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، دفتر سياسي، چاپ اول، 1361.

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29