مسعود رجوی طبق سند ذیل چند نفر دیگر را به راحتی برای ساواک نام برده است و اطلاعاتی داده است ، و طبق معمول خودش در مورد برخی ، ساواک راراهنمایی کرده که فلان کس هم از او اطلاع دارد تا ساواک برای کسب اطلاعات بیشتر به سراغ او هم برود و به ویژه جالب است که در ذیل سند در مورد " لطفی " تلویحا به ساواک اطلاع می دهد که او هم از اسرار سازمان آگاه است ، و با کمترین دقت و توجه می توان دریافت که اینگونه اعترافات برای ساواک تا چه حد سودمند بوده است .
متن سند شماره ی (2)
ص 5 بازجویی از مسعود رجوی فرزند حسین . شهرت رجوی
8- موسی : اهل آذربایجان – لاغراندام ، احتمالا دانشجوی فیزیک ، از افراد درجه دو و سه بود محل سکونت او را نمی دانم . دانشگاه تهران می رفت سنش باید بین 22 الی 24 باشد .
9- رضا : دانشجوی سال پنجم یا ششم دندانپزشکی دانشگاه تهران ( که البته مطمئن نیستم ) قد کمی بلند ، چهره سبزه ، مو مشکی در تهران خانه ی خانوادگیش در حدود جنوب شهر یا لااقل محلات خیابان سیروس باشد .
10- مهدی : فامیل فیروزیان شغل مهندس اهل خراسان . در شهرداری گویا کار می کرد در بازداشتگاه او را به من نشان دادند . عضو درجه ی 3 و 4 ما بود و یبشتراو را بلحاظ منزلش که در اختیارمان بود داشتیم یکبار 10000 تومان بما کمک مادی کرد . البته انتظار داشت که بعدا به او بدهیم . البته در این مورد صریحا ابرازی نکرد سعید – محمد - - من و بهروز او را می شناختیم البته سایرین از مشخصات دقیق او مطلع نبودند من اولا بعلت همشهریگری و ثانیا به علت اینکه قبلا در کلک چال با او آشنا بودم و ثالثا مستاجر او بوده و اطاقی بمبلغ 1400 ریال ماهانه باآب و برق از او اجاره کرده بودم فامیل و شغل و محل کارش را می دانستم او مهندس است .آدرس کروکی منزل خیابان شاه خیابان گلشن سمت چپ آپارتمان نبش تقاطع گلشن و نشان طبقه ی چهارم درب سمت راست .
11- افرادی باسامی لطفی – پرویز می شناسم و ملاقات رسمی هم نکرده ام از ، دوستان قدیم مهدی بودند و گاه بگاه باوسرمی زدند ما در صدد جذب آنها بودیم و حتی من سعی می کردم به آنها مسئولیتهای کوچک بدهم که البته نه وقت داشتند و نه زیربار می رفتند البته سعی می کردم از آنها کمک مالی بگیرم . لطفی در آستانه ی ازدواج بود و یکبار من برای اینکه بتواند تشکیل خانواده بدهد و ضمنا اسرار ما حفظ کند بمن مراجعه کرد و من ده هزار تومان پول باو دادم .
امضا مسعود رجوی