«کشف حزب ملل اسلامی» قسمت چهاردهم خاطرات احمد احمد در روزهای اول بازداشت ما نمی توانستیم به وضوح علت کشف حزب ملل اسلامی را دریابیم تا این که بعدها در زندان پی به اصل ماجرا بردیم . آقای محمد باقر صنوبری که مدت کوتاهی از عضویت او در حزب می گذشت شور و حرارت خاصی داشت و دنبال گسترش حزب بود و از خود فعالیت چشمگیری نشان می داد . او در مأموریتی که به شهر ری رفته بود تا فردی را به حزب دعوت کند و مراسم تحلیف را به جای آورد با خلف وعده طرف مواجه می شود . او که به تاریکی شب بر می خورد برای استفاده از وقت وارد یک خانقاه می شود ، او تا دیر وقت در آنجا می ماند و هنگام خروج کاملاً تصادفی مورد سوءظن مأمورین شهربانی قرار می گیرد و در یک تعقیب و گریز سرانجام دستگیر می شود .
«کوشش برای برپایی جبهه متحد .... ! » تروریسم ضد مردمی(10) دیدیم که سازمان با تمام محظوراتش با شیوه های مختلفی رابطه حسنه خود را با حزب دمکرات به نحوی که از نظر جذب نیرو ، مسئله دار شدن هواداران و حفظ امکانات فعالیت سیاسی علنی خطری جدی تهدیدش نکند نشان داد . این بحث جهت آشنایی بیشتر با سابقه ارتباطات این دو گروه انجام شد ، اینک به تلاش سازمان در جهت تشکیل یک جبهه برای دستیابی به توان سرنگونی حکومت که در نهایت به تشکیل شورای ملی مقاومت و اتحاد رسمی با حزب دمکرات منجر شد می پردازیم و مجدداً یادآوری می کنیم توجه به دو مشخصه ذکر
«هاله های ابهام» قسمت سیزدهم خاطرات احمد احمد وقتی به شهربانی رسیدیم ، دیگر مرا نزد برادرم نبردند و به این ترتیب از او جدا شدم ، گویا برادرم در این مدت با آنها وارد مذاکره شده و فهمیده بود که مشکل از طرف من است . ساعتی بعد به برادرم می گویند که آزاد است و برود و او می پرسد : " داداشم چه می شود ؟ " به او می گویند : " او حالا حالاها اینجا مهمان است ، شما بروید . " حاج مهدی با قیافه حق به جانب می گوید : " او جوان است ، نمی داند کاری نکرده و اگر هم اشتباهی مرتکب شده از سر
«منافقین و حزب دمکرات کردستان» تروریسم ضد مردمی(9) سابقه جریان وحدت : تنها گروه قابل ذکری که در حال حاضر و تا کنون پس از ورود سازمان به مرحله نظامی به شورای مقاومت ( بنی صدر _ رجوی ) پیوسته حزب دمکرات کردستان است . [ این تحلیل مربوط به سال 1361 است ]نظریه این که این حزب هم نظیر سازمان منافقین نقش ضد انقلابی برجسته ای از پیروزی انقلاب تا کنون علیه انقلاب اسلامی داشته است و یکی از مهمترین مهره های امپریالیسم برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی به شمار می رفته و می رود ، وحدت این دو نیرو در شرایطی که منافقین هر روزه ضربات
« دستگیری » قسمت دوازدهم خاطرات احمد احمد شغل معلمی و حضور بین بچه ها از علایق شخصی من بود ، از این رو حضور و فعالیت در عرصه های سیاسی مانعی برای حفظ این علاقه نبود . من در چند مدرسه به تعلیم ورزش مشغول بودم و با معلمین و دانش آموزان زیادی ارتباط داشتم . لازم بود که در این مناسبات به عنوان یک فرد مسلمان و معتقد ، شعائر و ظواهر اسلامی را حفظ کنم ، این امر نوعی تبلیغ مثبت برای اسلام بود ، در فضایی که فسق و فجور و فساد بیشتر ارکان دستگاه حاکم را فرا گرفته بود ، این نحو رفتار و برخورد من به چشم می آمد ،
«اعلاميه جامعه روحانيت مبارز» آیا انقلاب مصادره شده است(16) عزايي به نام جشن روزنامه ايران آزاد (ارگان سازمان هاي جبهه ملي در اروپا) شماره 49 سال پنجم در مقاله اي در تاريخ مرداد 1346 تحت عنوان «حضرت آيت الله خميني به مبارزه ادامه مي دهند» مي نويسد: «... ماههاي اخير شاهد فعاليت ها و مبارزات پرارزشي بود كه از جانب روحانيت آزاديخواه ايران در داخل و خارج كشور صورت گرفت... مبارزات روحانيون آزاديخواه ايران كه تاكنون عليرغم فشارها و اهانتها و بي حرمتي ها و تلاش هاي نازاي رژيم در جهت بدنام كردن آنان همواره بدون وقفه و به اشكال
«كانون مبارزه درمسجد موسي بن جعفر(ع)» آیا انقلاب مصادره شده است(13) در همان سالهايي كه بسياري از مدعيان مبارزه به گوشه ها خزيده بودند، اين روحانيون انقلابي بودند كه علنا در مساجد مردم مسلمان را دعوت به مبارزه مي كردند، با جلسات مداوم شعله انقلاب را زنده نگه مي داشتند و مرتبا به زندان و تبعيد مي رفتند. فقط توجه كنيد به بخشي از سخنراني آيت الله سعيدي در 31 تيرماه 1345 در مسجد امام موسي بن جعفر(ع): «... آمريكاي استعمارگر در دست يهودي ها اداره مي شود و خود جانسن هم يهودي است. ببينيد در ويتنام
«عرصه های جدید » قسمت یازدهم خاطرات احمد احمد دعوتی آشنا ولی پنهان پس از دیدار با حضرت امام (ره) و اطلاع از نظر ایشان نسبت به فعالیت های انجمن حجتیه ، به طور عملی از آن کناره گیری کردم . با این حال در این انجمن با افرادی مانند آقای سید محمد میر محمد صادقی ، جواد منصوری ، حسین صادقی ، هادی شمس حائری و .... آشنا شدم که هر یک بعدها به گونه ای در مسیر مبارزه قرار گرفتند . برخی از آنها افراد نخبه ، نابغه ، خالص و بسیار پاکی بودند . در این میان ارتباط و دوستی ام با آقای سید
«اقلیت در دام ماجراجویی مجاهدین» تروریسم ضد مردمی(8) اقلیت در تلاش برای مداخله انقلابی در جنبش ! یکی از ویژگی های حرکت و مواضع اغلب سازمان ها و گروه هایی که در ایران وجود دارند جدا بودن از مردم و حرکت های آنها می باشد ، این گروه ها به علت نداشتن پایگاه مردمی و در ضمن بیگانگی با روحیات حاکم بر مردم همیشه در برابر جریانات به طور عکس العملی و منفعل و برخورد نموده اند و به علت این که خودشان قدرت به وجود آوردن حتی یک حرکت مستقل را هم ندارند مجبورند فقط به تحلیل مسائلی که توسط مردم و گاهی اوقات به وسیله بعضی گروه ها به وجود
«زنان پیشگام در مبارزه» قسمت دهم خاطرات احمد احمد پس از اطلاع از سرنوشت برخی از افراد مؤتلفه ، دغدغه اصلی خانواده ها و اعضای هیئت که آزاد بودند ، رهایی و خلاصی افراد دربند یا دست کم فراهم کردن شرایط بهتر در زندان برای آنها بود . یک ماه پس از شهادت چهار تن از عاملین قتل منصور ( بخارایی ، امانی ، صفار هرندی و نیک نژاد ) سایر اعضای هیئت مؤتلفه با شدت گرفتن نگرانی خانواده ها نسبت به سرنوشت زندانیان به فکر افتادند تا طرح و برنامه ای پیاده کنند و مسئولین امنیتی رژیم را تحت فشار بگذارند تا گشایشی در کار افراد دربند ایجاد
«برخورد از بالا،روشی برای جواب ندادن به سؤالات» تروریسم ضد مردمی(7) به هر حال سازمان تا آنجا که می توانست از محمل شکستن جو رعب مردم برای به کار کشیدن عناصرش استفاده کرد ، ببینیم هنگامی که در عمل هواداران پوچی این مسئله را درک کردند و سؤالات در این مورد کم و بیش بروز کرد ، سازمان در این رابطه چه جوابی می دهد . بررسی پیام ها و تحلیل هایی که بعد از شکست راهپیمایی مسلحانه در ادامه حرکات نظامی به منظور به اصطلاح کشیدن مردم به صحنه ارائه شده است ، نشان می دهد که سازمان به هیچ وجه به جوابگویی این سؤال نپرداخته است و در عوض در قالب کلی گویی
«تشییع جنازه شیخ جواد فومنی» قسمت نهم خاطرات احمد احمد مرحوم آیت الله شیخ جواد فومنی ، از روحانیون مشهوری بود که در جنوب شهر تهران پیشرو حرکت های مبارزاتی و سیاسی بود ، او با زبان تند و صریحی که داشت ابایی از گفتن حقایق و افشای مفاسد رژیم نداشت . به خاطر مبارزات علنی و تبلیغ بی پرده و صریح علیه رژیم شاه ، چند بار دستگیر و یا به اداره اطلاعات شهربانی فرا خوانده شده بود ، او به خاطر روحیات سازش ناپذیر و خدمات بسیار برای مردم مستضعف و فقیر ، در میان عامه مردم تهران از جایگاه و پایگاه خوبی برخوردار بود .
«30 خرداد60نخبهگرايي وتحقيرتوده غيرنخبه» چشم انداز ایران - شماره 37 اردیبهشت و خرداد ماه 1385 قسمت دوم گفتوگو با حجتالاسلام هادي غفاري * يك پرسشي كه هميشه از مصاحبهشوندگان پرسيده ميشود اين است كه با اين زمينههايي كه شما ميفرماييد آيا 30 خرداد 60 قابل پيشگيري بود يا خير؟ بعضي ميگويند با توجه به عوارض بسيار بد، با تدابيري ميشد كاري كرد كه كار بدانجا نرسد. اينها معتقدند عوارض كشتهشدنها، ترورها، اعدامها، كينهها و فرار مغزها و خيلي مسائل ديگر بيشتر از جنگ بود، جنگ تحميلي ملت را متحد كرد اما 30 خرداد 60 تفرقه ايجاد كرد،
«محملی به نام وجود جو رعب و شکستن آن» تروریسم ضد مردمی(6) مضمون خطی که خصوصاً در فاز نظامی توسط تشکیلات تأکید زیادی بر روی آن وجود داشت این بود که " الان وقت مبارزه است ، سازمان جای کسی است که کشش داشته باشد نه سؤال ، هر کس کشش ندارد برود . " به همین جهت افراد کمتر از گذشته خود را قادر به طرح مسائلی که در ذهن شان می گذشت می دیدند و بیشتر سعی می کردند منتظر بمانند و جوابشان را خود به خود بگیرند و ترجیح می دادند که با عدم طرح سؤالات شان خود را زیر علامت سؤال نبرند و از اعتماد سازمان نسبت به خودشان نکاهند .
«30 خرداد60نخبهگرايي وتحقيرتوده غيرنخبه» چشم انداز ایران - شماره 37 اردیبهشت و خرداد ماه 1385 قسمت اول گفتوگو با حجتالاسلام هادي غفاري * بيش از چهارسال است كه دوماهنامه چشمانداز ايران، گفتوگوهايي را پيرامون ريشهيابي واقعه سيخرداد 1360 با صاحبنظران ترتيب داده است كه حتماً از آن اطلاع داريد. هدف اين بود كه به شيوهاي علمي و با الهام از داستان فيل در مثنوي، كسانيكه به گونهاي با اين واقعه درگير بوده و يا ديدهها و شنيدههايي دارند، از نگاه خود اين واقعه را بررسي كنند. تلاش ما بر اين بوده است كه اين واقعه با هزينههاي اجتماعي
«چه كساني مطهري را از مردم ايران گرفتند؟» اكنون كه با گذشت 27 سال از شهادت استاد مرتضي مطهري، هنوز جامعه ايران و نظام جمهوري اسلامي در حسرت از دست دادن اين استاد فرزانه است، شايد هنوز باور اين واقعيت سخت باشد كه اين شخصيت علمي توسط گروهي ترور شده كه رهبر آن يك طلبه انقلابي و مبارز بوده است. «بازتاب» در گزارشي به قلم استاد رسول جعفريان، به بازخواني پرونده عبرتآموز جوانان پرشوري ميپردازد كه هرچند از طريق جلسات مسجد و تفسير و از سر مخالفت با رژيم پهلوي جذب گروه فرقان شدند، اما كجفهميها و تعصبها و عدم ارتباط آنها با روحانيت اصيل