اسلام و تروريسم(1)

مقدمه

بعد از حوادث 11 سپتامبر شاهد دگرگوني عميق و رويکرد جديدی در سياست خارجي غرب، بالاخص آمريکا، هستيم ،که با دستاويز قراردادن اين وقايع سعي در ايجاد دشمن جديدی در عرصه بين الملل نمودند ، بهترين دشمن بين المللي که واجد همه شرايط باشد ، (تروريسم) انتخاب شد . واژه ای که هيچ تعريف واحدی در عرصه بين الملل برای آن وجود ندارد و در هر زمان و مکاني و با منافع ملي هر کشوری، قابل تغيير و تعريف جديدی مي باشد .

آمريکا که خود را سردمدار مبارزه با تروريسم مي داند با استفاده از اين موقعيت و ادعای اينکه اسلام و بنيادگرايي اسلامي باعث حوادث تروريستي در جهان مي شود نوک پيکان حمله را به سوی جهان اسلام نشانه رفته و با تروريسم خواندن کشورهای اسلامي و مسلمانان جنگ صليبي جديدی ( يهودی – مسيحي ) را بر عليه کشورهای اسلامي و تصرف سرزمينهای اسلامي به راه انداخته .

Kongere

در اين تحقيق سعي شده تا به دو سوال اساسي درباره تروريسم پاسخ داده شود :

در بخش اول به اين سوال پاسخ داده مي شود که آيا در اسلام، ترور و تروريسم وجود دارد و اسلام چه نظری درباره آن دارد ؟

و در بخش دوم پاسخهای حقوق اسلامي به ترور و تروريسم بين الملل چه مي باشد ؟

دو فرضيه وجود دارد: اول اينکه از ابتدا ظهور اسلام، ترور و تروريسم با واژه های معادل در اسلام وجود داشته و اسلام، مسلمانان را از آن نهي و برای عاملان آن مجازات در نظر گرفته است .

فرضيه ديگر اينکه در منابع اسلامي پاسخهای حقوقي محکمي به تروريسم بين المللي داده شده است .

گفتار اول : محاربه

يکي از واژه هايي که در اسلام معادل با تروريسم آمده محاربه مي باشد . در اين بخش به بررسي جرم محاربه در فقه اسلامي و نظرات و ديدگاههای اسلام در مورد تروريسم و مبارزه با آن مي پردازيم .

مبحث اول : تعريف محارب

واژه محاربه از ريشه « حرب » گرفته شده است که متضاد کلمه « سلم » به معنای صلح مي باشد . محاربه در اصل به معنای « سلب » و گرفتن است و از اين جهت در مورد کسي که برای جنگيدن با ديگران يا ترسانيدن آن سلاح مي کشد به کار مي رود که وی قصد گرفتن جان يا مال يا امنيت ديگران را دارد .

بر اساس تحقيق سهيلي حقيقت معنای واژه « حرب » عبارت است از تيراندازی دوجانبه با خدنگ ، پرتاب نيزه به سوی يکديگر ، تاختن با شمشير بر يکديگر ، گلاويزشدن و کشتي گرفتن ...

مبحث دوم : تعريف اصطلاحي محارب

از نگاه فقيهان محارب کسي است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد ، چه در خشکي و چه در دريا ، چه شب و چه روز ، چه در شهر و چه در بيرون شهر . فقيهان بزرگوار در تعريف محارب اتفاق نظر دارند .

محقق در شرايع نوشته است :

محارب کسي است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد ، چه در خشکي و چه در دريا ، چه شب و چه روز ، چه در شهر و چه در بيرون شهر ... اين حکم برای مرد و زن – اگر پيش بيايد – يکسان است . در ثبوت اين حکم برای کسي که سلاح کشيده باشد ولي توانايي ترساندن مردم را نداشته باشد ، ترديد است . شبيه تر به واقع آن است که حکم مذکور در حق چنين کسي نيز ثابت باشد ولو به خاطر قصدش مجازات شود .

پيش از محقق ، شيخ مفيد ، شيخ طوسي ، راوندی ، ابن ادريس ، ابن حمزه و ... همين تعريف را از محارب ارائه داده اند .

علامه حلي در تبصره المتعلمين و تحريرالحکام ، الارشاد و قواعد الاحکام و فرزند بزرگوارش فخرالمحققين در کتاب ايضاح ، شهيد اول در دروس ، شهيد ثاني در روضه ، شيخ حسن نجفي در جواهر الکلام ، همين تعريف را تاييد کرده اند .

امام خميني – قدس سره – در تحريرالوسيله نوشته است : محارب کسي است که سلاح خود را برای ترساندن مردم و به منظور ايجاد فساد در زمين ، چه در خشکي و چه در دريا ، چه در شهر و چه در بيرون از شهر ، چه شب و چه روز، برهنه يا آماده کند .

چنانکه مشاهده مي شود فقيهان در تعريفهايي که از محارب ارائه داده اند ، هم به رکن مادی و هم به رکن معنوی جرم محاربه توجه کرده اند و در رکن مادی سه موضوع زير را طرح کرده اند :

1. عمل مادی : مانند داشتن سلاح ، تجهيز سلاح و دست بردن به آن را شرط کرده اند .

2. شرايط و اوضاع و احوال : در اين موضوع تصريح کرده اند که زمان و مکان در تحقق جرم هيچ تاثيری ندارد .

3. نتيجه عمل محاربه : در اين موضوع اشاره کرده اند که جرم محاربه جرم مطلق است و حصول نتيجه در تحقق عنوان محاربه تاثيری ندارد . از اين رو ، شهيد ثاني نوشته است: « محاربه عبارت است از برهنه کردن سلاح برای ترساندن مردم ... چه توانا باشد و چه ناتوان باشد . »

4. در قسمت رکن معنوی جرم قصد اخافه ( ترساندن مردم ) در تعريف مفروض گرفته شده است .

مبحث سوم : محاربه در قرآن

حرب که ريشه محاربه است در شش آيه قرآن به کار رفته است . که در تمام اين موارد به معنای خشونت، رويارويي و مقاومت قهرآميز و مسلحانه در برابر خدا و رسول است .

اصلي ترين آيه ای که در بحث از محاربه به آن استناد مي شود آيه 33 از سوره مائده مي باشد . « انما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله و يسمعون في الارض فسادا ان يقتلواو يصلبوا و تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض ذلک لهم خزی في الدنيا و لهم في الاخرة عذاب عظيم . »

(کيفر کساني که با خدا و پيامبر به جنگ برمي خيزند و در روی زمين دست به فساد مي زنند اين است که : کشته شوند ، به دار آويخته شوند ، اينکه دست و پای آنها به طور مخالف بريده شود ، اينکه از زميني که در آن زندگي مي کنند تبعيد گردند ، اين مجازات ها رسوايي آنها در دنيا است) و در شان نزول اين آيه آمده است که :

« جمعي از مشرکان خدمت پيامبر (ص) آمدند اما آب و هوای مدينه به آنها نساخت ، رنگ آنها زرد و بدنشان بيمار شد . پيامبر (ص) برای بهبودی آنها دستور داد به خارج مدينه ، در نقطه خوش آب و هوايي از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چرا مي برند؛ بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شير تازه شتران به حد کافي استفاده کنند ، آنها چنين کردند و بهبود يافتند اما به جای تشکر از پيامبر (ص)، چوپانهای مسلمان را دست و پا بريده و چشمان آنها را از بين بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و از اسلام بيرون رفتند . پيامبر (ص) دستور داد آنها را دستگير کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام يافت . »

اين آيه در حقيقت، مجازات افرادی را که اسلحه به روی مسلمانان مي کشند و يا تهديد به مرگ و حتي کشتن و غارت اموال آنها مي کنند ؛ مشخص کرده است .

مبحث چهارم : محاربه درسنت

در روايات به عنوانها و موضوعهای متعددی ، عنوان محارب يا حکم آن ياد شده است که همه آن عنوان ها ازمصداق های روشن خشونت برای اهداف غير سياسي محسوب مي شوند ، از قبيل : دزد ، کسي که شبانگاه سلاح برگيرد ، هر که شمشير( يا اسلحه ) کشد ، راهزنان ، ترساننده رهگذران ، هر که کسي را بزند و لباسش را بستاند (سلب) ، هر که با سلاح اقدام به تهديد کند ، کسي که خانه ای را به آتش کشد و ...

اين روايات را مي توان به چند دسته تقسيم کرد :

الف : دسته ای از روايات دلالت دارند محارب کسي است که با استفاده از سلاح، مرتکب جرم ديگری مانند آدم کشي و دزدی و ... شده باشد ، مانند : صحيحه محمد بن مسلم که از امام باقر- عليه السلام – چنين نقل کرده است :

« کسي که در شهری اسلحه بکشد و کسي را بزند و زخمي کند و مال بستاند ولي کسي را نکشد محارب است و مثل محارب مجازات شود ... »

ب : رواياتي که صرف اسلحه کشيدن را حتي اگر مرتکب جرم ديگری نشده باشد ، مصداق محارب معرفي کرده است ، مانند : معتبره ضريس ، که امام باقر – عليه السلام – که فرمود: « کسي که شبانگاه اسلحه بردارد ، محارب است ، مگر اينکه از اهل ریبه و فساد نباشد . »

روايت عبيد بن بشر خثعمي از امام صادق – عليه السلام – و روايت عبيدالله بن مدائني از امام رضا – عليه السلام - نيز بر اين مطلب دلالت دارد .

ج : از دسته ديگری از روايات استفاده مي شود که محارب کسي است که با اقدامات خشونت آميز خود امنيت را ازبين ببرد و و جامعه را به ترس و وحشت بيندازد ، مانند روايت عياشي از امام جواد – عليه السلام – که از اسلحه کشی سخني به ميان نيامده و تنها به ذکر ترساندن بسنده کرده است .

از جمع بندی آيات و روايات استفاده مي شود که اين شاخه از تروريسم يعني استفاده از خشونت با اهداف غير سياسي از مصداق های محارب است و مجازات آن همان مجازاتي است که در مساله محارب در قرآن و سنت، آشکارا بيان شده است .

مبحث پنجم : قيد و فتک

عنوان ديگری هم که در فقه داريم و مي توان در توسعه مفهوم ترور و تروريسم از نظر حقوقي و فقهي ، مورد استناد قرار داد، حذف و قتل به ناحق و با ناجوانمردانگي است که در روايات از آن به( قيد) و( فتک )، تعبير شده است . رواياتي در باب آداب جهاد آمده است که ( قيد ) نکنيد ، ناجوانمردانه مردم را حتي در جنگ ها و مخاصمات نکشيد . روشهايي که در آن واقعا ناجوانمردی ، قيد و قيله است ، در روايات نهي و تحريم شده اند؛ اين عناوين و موارد در متون و احاديث روايت شده از ائمه معصومين به خوبي ديده مي شود و در سيره ، مخصوصا سيره پيامبر اکرم (ص) و اميرالمومنين (ع)، در جنگها و غزواتي که انجام مي دادند با شفافيت و به وضوح به چشم مي خورند . اين بزرگواران خود مقيد بودند و ديگران را هم در آن بحبوحه جنگ و درگيری و مقابله با دشمنان ، از اين گونه اقدامات منع مي کردند .

قضيه حضرت مسلم با عبيد الله بن زياد مصداق آشکار همين مسئله است . حضرت مسلم و يک عده ديگر از افراد تصميم داشتند عبيد الله بن زياد را در منزل هاني به قتل برسانند . حال در اينکه آنها او را به منزل هاني دعوت کرده بودند يا به دليل بيماری هاني ، خود وی به منزل او آمده بود ، نظرات مختلف است . اما در هر صورت آنها ابتدا تصميم داشتند وی را در منزل هاني به قتل برسانند و پشت پرده ای به کمين نشسته بودند اما حضرت مسلم در آخرين لحظه از انجام اين عمل منصرف مي شود و وقتي از او پرسيدند چرا کار مقرر را انجام ندادی ؟ در پاسخ اين حديث را از پيامبر اکرم (ص) خواندند که : « قال رسول الله : الا سلام قيد الفتک ، اسلام مانع فتک است و آن را منع و مقيد مي کند . »

بنابراين رواياتي در خصوص فتک است که ما امروز از آن به ترور تعبير مي کنيم ولي اعم از ترور هست و روايتي دارد که شيعه و سني همه آن را نقل کرده اند مبني بر اينکه پيغمبر (ص) فرمود : ( الايمان قيد الفتک ) يعني ايمان فتک را تقييد مي زند و مانع مي شود ، روايت ديگری از رسول اکرم (ص) که فرمود : « من فتک بمومن يريد نفسه و ماله فدمه مباح » در يک روايت ، امام احمد در مسند نقل مي کند که در جنگ جمل يکي از جنگجويان به زبيرمي گويد : اجازه بده من علي (ع) را به قتل برسانم . او مي گويد : تو چگونه مي تواني علي را به قتل برساني ؟ گفت : به لشگريان او ملحق مي شوم و خود را جزء آنها قرار مي دهم بعد او را به طور ناگهاني به قتل مي رسانم و زبير به او مي گويد : نه چنين کاری درست نيست ، برای اينکه من از رسول خدا شنيدم که فرمود : « الايمان قيد الفتک ، لا يفتک مومن » نبايد مومني فتک بشود و به طور فتک کشته شود .

مبحث ششم : نسبت محاربه و تروريسم

1- محاربه اعم از ترور بوده و ترور از مصاديق محاربه و افساد في الارض است .

2- محاربه از حدود الله است ولي تروريسم از مجازاتهای تعزيری و بازدارنده مي باشد .

3- در ترور شرط است که هدف سياسي و شيوه عمل مخفيانه باشد . که اين دو در محاربه شرط نيست .

4- در هر دو از ايجاد رعب و وحشت ، سلب امنيت و آزادی عمومي ، برای دستيابي برای اهداف استفاده مي شود .

پاورقي ها ___________________________

- بحث درباره محاربه و احکام فقهي و فروعات مربوط به آن بسيار وسيع مي باشد . اين نوشتار گنجايش طرح همه آن مباحث را ندارد لذا به مقدار نياز و در حد روشن شدن موضوع به آن پرداخته مي شود .

- سيد محمد هاشمي شاهرودی ، در بايسته های فقه جزاء ( تهران : ميزان ، 1378 ) ص ، 209 ، 210 و نيز فاضل مقداد ، کنزالعرفان ، ج 2 ، ص 351 .

- تاج العروس ، ج 1 ، ص 204 ، لسان العرب ، بيروت ، دارالحياء التراث العربي ، ج 3 ، ص 99 ، القاموس المحيط ، بيروت ، دارالجيل ، ج 1 ، ص 54 ، معجم مفردات الفاظ القرآن ، المکتبه المرتضويه ، ص 110

- محقق حلي ، شرايع الاسلام ، ج 4 ، ص 180 .

- شيخ مفيد ، المقنعه ، ص 804 .

- شمس الدين سرخسي ، المبسوط ، ج 8 ، ص 47 ، کتاب الخلاف ، دارالکتاب العلميه ، ج 3 ، ص 209 .

- قطب الدين راوندی ، فقه القرآن ، ج 2 ، ص 378.

- السرائر ، ج 3 ، ص 505 .

- ابن حمزه طوسي ، الوسيله ، ص 206 .

- تبصرة المتعلمين ، ص 190 .

- تحريرالاحکام ، ج 2 ، ص 322 .

- شيخ مفيد ، الارشاد ، ج 2 ، ص 185 .

- قواعد الاحکام ، ج 2 ، ص 272 .

- ايضاح الفوائد ، ج 4 ، ص 542 .

- الدروس الشرعيه ، ج 2 ، ص 59 .

- الروضة البهيه ، ج 9 ، ص 290 .

- جواهر الکلام ، ج 41 ، ص 541 .

- تحريرالوسيله ، ج 2 ، ص 442 .

الروضه البهيه ، ج 9 ، ص 290 .

- آيت الله مکارم شيرازی ، برگزيده تفسير نمونه ، ج 1 ، چاپ چهارم ، 1377 ، ناشر دارالکتاب الاسلاميه ، تهران ، ص 511 .

- شرايع الاسلام ، بيروت ، دارالاضواء ، ج 4 ، ص 180 ، جواهرالکلام ، ج 41 ، ص 46 .

- سوره مائده آيات 33 و 64 ، سوره بقره آيات 278 و 279 ، سوره انفال آيات 57 و 58 ، سوره توبه آيه 107 ، سوره محمد آيه 47 .

1- وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 534

2 - عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر (ع) قال : من شهر السلاح في مصر من الامصار فعقر افتص منه و نفي من تلک البلد ، من شهر السلاح في مصر من الامصار و ضرب و عقر و اخذ المال و لم يقتل فهو محارب فجزائه جزا المحارب ... ، وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 532 .

3- عن ضديس ، ان ابي جعفر (ع) قال : من حمل السلاح با اليل فهو محارب الا ان يکون رجلا ليس من اهل الربيه ، وسائل الشيعه ج 18 ، ص 537 .

4 - وسائل الشيعه ، ج 18 ، ص 534 .

 

- آيت الله هاشمي شاهرودی ، تروريسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بين الملل ( مجموعه مقالات و سخنرانيهای ارائه شده در همايش پنجم و ششم دي ماه 1380 ) مرکز مطالعات توسعه قضايي و خدمات اداری ، ص 19 .

- همان ، ص 19 .

- آيت الله سيد حسن مرعشي ، تروريسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بين الملل ( مجموعه مقالات و سخنرانيهای ارائه شده در همايش پنجم و ششم دی ماه 1380 ) مرکز مطالعات توسعه قضايي و خدمات اداری ، ص 32و31 .


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29