با وجود همکاري هاي شفاف و گسترده جمهوري اسلامي ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي و تأکيد چندباره محمد البرادعي، مديرکل آژانس بر عدم انحراف فعاليت هاي هسته اي کشورمان، رژيم صهيونيستي در چند سال اخير از هيچ تلاشي براي بازداشتن جمهوري اسلامي ايران از پيگيري فعاليت هاي صلح آميز هسته اي اش فروگذار نکرده است. این رژیم بدون توجه به بیش از 300 کلاهک هسته ای ذخیره شده خود تنها با هوچی گری اعلام می کند که فعالیت های هسته ای ایران برای امنیت منطقه و کل جهان مشکل ساز خواهد شد و با این دیدگاه، تنها قصد دارد بر طبل جنگ بکوبد. از سویی دیگر با ادامه روند بزرگ نمایی و خطر ساز جلوه دادن فعالیت های هسته ای ایران از سوی رژیم اسرائیل و البته نوچه این رژیم – منافقین – باید اذعان کرد که این رژیم به خوبی از صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران خبر دارد. اما به تازگی و با تشدید فعالیت های تبلیغاتی اسرائیل در مورد خطرساز بودن فعالیت های هسته ای ایران می توان به تحلیل خاصی دراین مورد رسید و آن این که مجموعه اين اقدامات رژيم صهيونيستي به نوعي واکنش اسرائيل به تغييرات احتمالي است که ممکن است در شيوه برخورد آمريکا با ايران، پس از روي کار آمدن باراک اوباما به وجود آيد. سردمداران رژیم صهيونيستی تصديق مي کنند که بعيد است دولت جديد آمريکا با حمله هوايي به تأسيسات هسته اي ايران موافقت کند و پيشنهاد اوباما براي دراز کردن دست دوستي به سمت تهران، هر گونه حمله نظامي مستقيم در شرايط کنوني را غير ممکن مي کند.
به عبارت ديگر، با توجه به ديدگاه هاي باراک اوباما در قبال ايران و تأکيد وي بر لزوم انجام مذاکرات بدون پيش شرط با جمهوري اسلامي براي حل مسئله هسته اي اين کشور، محافل و لابي هاي متنفذ صهيونيست در اسراييل و آمريکا نگران از بين رفتن تدريجي این نگرش است که ایران را تهديد هسته اي برعليه اسراييل و غرب (به زعم آن ها) می داند و همواره سعي کرده با به کارگيري انواع ترفندهاي مختلف رواني و نظامي همچنان اين موضوع را به عنوان اولويت و چالش اصلي موجود در سياست خارجي دولت اوباما نگه دارند و درست در همین راستا می توان اعمال فشار بر دولت اوباما را براي عقب نشيني از اتخاذ راهبرد احتمالي مذاکره با ايران ارزیابی کرد.
«به تازگی پايگاه خبري «نيو مجوريتي» (New Majority) در گزارشي اعلام کرد سفر اخیر هيلاري كلينتون وزیر امور خارجه آمریکا به روسیه مسلماً نتیجه خوبی برای همراهی روسیه با این کشور نخواهد داشت. اين پايگاه خبري در ادامه گزارش خود نوشت: كلينتون در اين سفر در تلاش بود تا حمايت روسها براي تحريم ايران درباره برنامه هستهاي اين كشور را به دست آورد اما سرگي لاوروف وزير امور خارجه روسيه در ديدار با كلينتون گفت كه در وضعيت كنوني تحريمها بي فايده است و نمی توان بیش از این بر دولت ایران فشار آورد.»(1)
از سوي ديگر ولادیمير پوتين نخست وزير روسيه نيز اعلام کرد صحبت درباره تحريمها عليه ايران ميتواند مذاكرات با تهران درباره برنامه هستهاي را تخريب كند و در همین راستا باید اذعان کرد که نخست وزیر روسیه شدیداً به این مسئله اعتقاد دارد که تهديد به تحريم كردن در اين زمان غير ضروري است. به تازگی نیز روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی ضمن اشاره به شکست چند باره طرح تحریم و تهدید ایران اعلام کرد «مایكل جاكومبن، یكی از طراحان تحریم در انستیتو واشنگتن می گوید: ایران توانسته با زیركی از زیر بار تحریم ها شانه خالی كند، آن ها سازگار شده اند، آن ها از اشتباهات درس می گیرند، می بینند كه ایالات متحده در كجا ضعف دارد و از همان نقطه حركت می كنند، چون در تجارت، نقاط كوری وجود دارد كه قابل استفاده است».(2)
با ارزیابی دیدگاه های موجود در این خصوص می توان به چند نکته پی برد:
اول آن که تنها یک دیدگاه قالب برای جنگ افروزی و تهدید نظامی بر علیه ایران وجود دارد و این دیدگاه از آن سردمداران رژیم اسرائیل است. طبیعتا منافقین نیز که هیچ گاه دیدگاه مستقلی نداشته اند بر همین طبل می کوبند و تأکید می کنند. این دیدگاه رفته رفته طرفداران کمتری یافته و امروز گزینه نظامی و عملیات نظامی گزینه هایی است که تنها از جانب رژیم اسرائیل و منافقین مطرح می شود.
دیدگاه دوم دیدگاه تشکیک و تردید است که در هیأت حاکمه آمریکا برقرار شده است. نگرش جنگ طلبانه برخی همانند هیلاری کلینتون و نگرش تردید درمورد انجام یا عدم انجام فعالیت نظامی که اوباما در رأس آن قرار دارد. این دیدگاه نیز در طول زمان به این اصل خواهد رسید که ایران هسته ای را قبول کند.
دیدگاه سوم نیز دیدگاه تعقل یافته در نظام بین الملل است که پذیرفته ایران هسته ای باید در نظام جهانی حضور داشته باشد. این دیدگاه به رغم تمامی تهدیدها و تبلیغات انجام یافته روز به روز در حال گسترش است. نباید فراموش کرد که آژانس و بسیاری دیگر از کشورها که طی سال های گذشته به وفور از ابزار تحریم و تهدید به تحریم استفاده می کردند، در حال حاضر تنها رویکرد گفت و گو را دنبال می کنند. نتیجه نهایی این که رژیم صهیونیستی و فرقه منافقین تنها بازماندگان تئوری جنگ طلبی بر علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی هستند ودر این عرصه تنها مانده اند.
----
پی نوشت ها
1. خبرگزاری فارس
2. سایت آینده نیوز