20 تا 30 خرداد؛دهه ریزش منافقین

30khordad02

تاریخ پر حوادث ایران اسلامی در 30 سال گذشته نشان از آن دارد که هر جا حرکتی مردمی مبنی بر هدایت و رهبری الهی پا به منصه ظهور گذارده نتیجه ای جز سعادت و سربلندی و سرنگونی مخالفین را دربرنداشته است.

در اثنای این سالها چه بسیار بودند که با عناد، انحراف و التقاط خود اهتمام بر تخریب چهره اسلام واقعی را داشته تا خود به منصب قدرت، ثروت و شهرت دست یابند.

منافقین و فرقه رجوی یکی از همین معدود معاندینی بوده و هستند که عمر خود را در طریق پرسنگلاخ نفاق و التقاط طی کرده که مقصدی جز ترکستان برایشان به ارمغان نداشته.

بیچاره آنان که هنوز ملت عزیز و غیور ایران اسلامی را نشناخته و یا اینکه خود را به جهالت می زنند.

ملتی که تاریخ فرازمند تشیع علوی را پشتوانه خود دارد و باز تاریخی که مفتخر به نصرت های الهی برای مردمانی است که هر جا پشت سر رهبری داهیانه حاکم اسلامی قدم برداشته اند امداد های غیبی دست قدرت لایتناهی خداوند تبارک و تعالی را به عینه مشاهده کرده است.

 

اما تاریخ مامن و مرجع عبرت گیری است که پروردگار عالمیان نیز از آن نمیگذرد:فاعتبروا یا اولی الابصار.. ولی کو بصیرت و کو عبرت گیران!؟

آیا برای منافقین سی سال شکست پیاپی و ضربه زننده کافی نبود تا به خود آیند و حداقل از نیم آبروی نداشته خود صیانت کنند و باز به راستی چه زیبا فرموده است که بر چشم ها و گوش هایشان قفل نهاده شده است.

افتضاح و ننگ این همه جرم و جنایت برای هر موجودی که ذره ای از موهبت قوه عاقله برخوردار بود کافی است تا دوباره عده ای را به نقاب تزویر به بازی نگیرد و آینده ای را که برایشان به رقم خورده است را با امید واهی رنگین نشان دهد.

30 سال است که سرکرده فرقه رجویون بی چارگان دربند را مژده پیروزی داده و حتی فراتر از آن به جهت غور در اوهام خام خویش به مردم عزتمند ایران نیز پیام می دهد که 20 تا 30 خرداد را به خیزش و اعتراض بپردازند!

این گونه اقدامات سرکرده مفقود الجسد منافقین به روشنی استیصال و واماندگی او را از یاران غارش نشان می دهد.او می داند که هر ساله این ایام یادآور سوالی بزرگ در اذهان نیروهایش در قلعه اشرف است که به راستی چرا ما منافقین تروریست شدیم؟

مگر داعیان و بنیان گزاران مسلک ما دم از تحقق آزادی، عدالت ،حقوق بشر و انسانیت انسان نمی زدند؟ مگر نام خلق را بی درنگ درپس نام خدای عزوجل نمی آوردند؟ و مگر مدعی مجاهدت در مسیر رهایی خلق از استکبار نبودند؟

اما چه شد که به فاصله کوتاهی زمینه های پنهان و زیر زمینی اقدامات مسلحانه و تروریستی به عنوان استراتژی جدید به اصطلاح مجاهدین مورد قبول واقع شد ؟!

چه شد که به راحتی همان مجاهدین خلقی که در بوق و کرنا می دمیدند که دست آمریکا باید از جامعه ایرانی کوتاه شده به دامان آمریکا و غرب رفته و برای خوشایند آنها دست به اسلحه و ترور یازیدند؟

و البته که نیروهای مفلوک اشرف می دانند که چه کلاهی بر سرشان رفته ولی افسوس که دیگر وامانده و جامانده نه راه پس دارند و نه راه پیش و خوب می دانند که به آسانی در عصر ارتباطات و تکنولوژی و مدرنیسم اسیر افکار موهوم و قرون وسطایی و ارتجایی رجویون گردیده اند

این اعتراف به اسارت ؛ مبتنی بر مرور تاریخ 20 تا 30 خرداد منافقین در هر سال ،سرفصل بزرگی برای ریزش اشرف نشان های متفکر است. حال چه بتوانند خود را از مرداب اشرفی رها کنند و چه اینکه غل و زنجیر و تهدید باند رجوی مانع از خروج فیزیکی آنها شود. به هر حال ریزش ریزش است چه فکری و چه فیزیکی.

مهم آن است که دست سرکرده نفاق دیگر برای نیروهایش نیز افشا شده دروغ و ریا و تظاهر به دیدن نیمه پرلیوان چشمان همگانشان را خسته و تار کرده است. شنیدن صدای نتراشیده و مضمحل مسعود رجوی از طریق ویدیو کنفرانس و امثالهم ترکیبی از دنیای دروغین و واقعیت را برایشان حاصل کرده است و این سوال که تا کی ما در برهه هایی مانند نوروز ، 30 خرداد، فروغ جاویدان و ... به سرنگونی رژیم دلخوش کنیم؟!

و با خود می گویند آیا مسعود رجوی دانسته است همه فهمیده اند که 30 خرداد سرآغاز ماهیت تروریستی شان و شروع کشتار بیش از 12000 مردم بی گناهی است که دم از دفاع حقوق آنها می زدند می باشد!

آری این دهه را باید نقطه عطف افشاگری جنایات و اقدامات تروریستی گروهک رجوی دانست و آن را دهه ریزش نامید زیرا زمان زمانی است که انسان ها تشنه بصیرت و دانایی اند.

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29