"آفتاب مطهر"(23)

بی شک اگر مطهری در بین ما بود ، گرچه اکنون روحش حضور دارد ، می گفت : " من عمر و جانم را در این راه فدا کردم تا تحریفی به وجود نیاید و در عقاید مردم فسادی شکل نگیرد . " او نسل جوان را از این تلاطم فکری و اعتقادی می رهانید و فریاد می زد اگر به راه من ایمان دارید ، همان را طی کنید ، البته باید از این خطرها استقبال کرد

Bookroom.ir File 3945

دفاع مقدس در برابر تهاجم فکری :

چیزی که مطهری ، سال هایی پربرکت از عمر باعزتش را برایش صرف کرد و جانش را نیز بر سر آن نهاد ، مبارزه با انحرافات فکری بود که امروزه نمونه هایی بسیار در جامعه ما دارد . بی شک اگر او اکنون زنده بود ، اجازه نمی داد برخی از این کژروی های فکری مطرح شود ، زیرا پیش از طرح شبهه ، پاسخش را می نوشت ، بحث می کرد و اصلاً زمینه طرح چنین شبهه هایی را از بین می برد .

برای نمونه همین قرائت های جدید که با آن مبانی فکری اسلام ، انقلاب و حتی سخنان امام خمینی (ره) و شهید مطهری را تحریف می کنند ، چیزی جز نسبت دروغ نیست و اگر مطهری زنده بود ، بی شک هیچ یک از اینها را نمی پذیرفت . (1)

در روزگار مطهری ، اگر شبهه ای مطرح می شد ، اینگونه نبود که در لابلای کتاب های فلسفی و کلامی بگردند و پاسخش را بیابند ، بلکه به قول علامه طباطبایی (ره) شبهه ها نقل قهوه خانه ها شده بود . تردیدهای گوناگونی که از در و دیوار می بارید ، در باورها و انسجام مذهبی مردم گسل ها و گسست هایی به وجود می آورد ، نشریات ، جراید و رسانه ها به ویژه تئاتر و سینما نیز با دامن زدن به شبهات ، به افزایش این امواج ویرانگر کمک می کردند .

برخی فکر می کردند با همان روش فقه و اصول که پیش از این در حوزه ها برای رفع نیازهای روزمره استفاده می شده ، می توان شبهات را پاسخ داد ، ولی طولی نکشید که روشن شد این طور نیست ، بلکه اینها مقولاتی ویژه است و روشی ویژه می طلبد .

می پرسند آیا اصلاً خدایی وجود دارد ؟ اگر خدایی هست آیا حق دارد به بنده اش تکلیف کند؟ اگر خدا به کسی چیزی الهام کند، آیا راست است؟ این شبهات را امروز نیز در کتاب ها ، نشریات و کلاس های دانشگاه مطرح می کنند .

یادم هست در روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی ، استادی که حتی مدعی دفاع از اسلام بود ، سر کلاس دانشکده الهیات گفته بود : هیچ دلیلی برای اثبات وجود خدا نداریم و همه دلیل هایی که پیش از این ارائه شده ، مخدوش است .

آیا می توان در برخورد با چنین شبهه ای که اساس دین را مورد تردید قرار می دهد ، از روایت و حدیث بهره برد؟ البته شاید در برخی از فرمایش های ائمه (ع) یک استدلال عقلی ، کلامی یا برهانی باشد که خوب است انسان آن را یاد بگیرد و برای طرف نقل کند . البته آن هم نه به منزله تعبد ، بلکه در حکم درسی از مکتب امام ، می تواند در مناظره با مخالفان و شبهه ها مفید باشد . خود ائمه (ع) با دهریون (2) مبارزه می کردند .

اما آیا می توانیم پاسخ هر شبهه ای را از میان متون دینی ، یا با ابزاری که در فقه به وسیله قواعد اصول استدلال می شود بیابیم؟ خیر ، زیرا این کار نیازمند نوعی مطالعات و روش ویژه ای در بحث است ، که با شیوه های ما در علوم نقلی و به ویژه فقه و اصول تفاوت دارد .

لازم بود با نگاهی نو و نگرشی جدید ، با استناد به منابع اصیل مندرج در قرآن و حدیث این کار انجام شود .

شهید مطهری پایه گذار چنین سبکی بود تا بتواند در برخورد با بحث ها و شبهات ، هم از عقاید اسلامی دفاع کند و هم با اصول محکم عقلی و برهانی به پرسش های تردید برانگیز پاسخ دهد. او با چنین روشی ، راه ارزشمندی را پیش روی ما نهاد و ما باید آن را ادامه داده ، در مسیر خود پیش رویم و اینگونه آفت ها و علف های هرز را از میان برداریم . (3)

برخی می خواهند ایمان و پایبندی به ارزش ها را از مردم بگیرند و با گام نهادن در مسیر شیطان ، همان کاری را بکنند که استادشان از روز اول سوگند خورد انجام دهد :

« قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ » ، " شیطان گفت : ای پروردگار من ، چون مرا نومید کردی ، در روی زمین بدی ها را در نظرشان بیارایم و همگان را گمراه کنم ، مگر آنها که بندگان با اخلاص تو باشند ."

(حجر/39-40)

 

اغوا کنندگان جنی و انسی هرگز تمام نمی شوند :

« وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نِبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ » ، " و همچنین برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین جن و انس قرار دادیم ، برای فریب یکدیگر سخنان آراسته القاء می کنند . اگر پروردگارت می خواست چنین نمی کرد ، پس با افترایی که می زنند ، رهایشان ساز ."

(انعام/112)

همه شیطان ها جنی نیستند ، انسان هایی شیطان صفت ، با باطنی ابلیس گونه وجود دارند که در میان ما زندگی می کنند . نباید قیافه های حق به جانب ، سخن های به ظاهر جذاب و نوشته های جالب آنان فریب مان دهد . باید در عمق افکار و ژرفای اظهارات شان اندیشید و از اهداف و انگیزه هایشان برای طرح چنین موضوعاتی آگاه شد .

برخی افراد به نام تقویت اسلام و در قالب یک موضوع دقیق فلسفی در جمع گروهی که با این مفاهیم و الفاظ حتی آشنایی مقدماتی ندارند ، شبهه هایی را مطرح و بی هیچ پاسخی جلسه را ترک می کنند .

گاهی انسان در یک محفل علمی با متفکران همتای خود وارد بحث علمی شده ، سؤالی می پرسد و پاسخش را نیز می خواهد . این اشکالی ندارد ، ابن کمونه (4) از حکما بود . او شبهه ای را در توحید مطرح کرد که بسیاری از حکیمان بزرگ نتوانستند پاسخش را بدهند ، اما طرح این شبهه در یک جلسه فلسفی و در جمع خواص حکمت بود .

اگر کسی انگیزه علمی دارد ، باید پرسش خود را از حکیمان و اهل فن بپرسد ، نه این که با طرح و نشر شبهات ذهن جوانان را آشفته سازد . کدام دشمن اسلام و انقلاب و با چه نیرویی می تواند اینگونه با اعتقادات و مقدسات بجنگد و باورهای اصیل و پاک را ضعیف کند ؟

اینان از بعثی ها خطرناک ترند ، بعثی ها به سرزمین ایران یورش آوردند ، گروهی جوان جان بر کف در برابرشان به دفاعی مقدس برخاستند و پس از رزمی بی امان و به خذلان افکندن دشمن به شهادت رسیدند . گرچه متجاوزان جان اینها را گرفتند ، اما موفق نشدند ایمان شان را به سرقت برند .

اما این مارهای خوش خط و خال در لابلای قشرهای جامعه با ظاهری آراسته می خزند ، تا نیش زهرآگین خود را در روح و ایمان جوان فرو برند . ایشان به نام بحث های کلامی ، اعتقادی و فلسفی می گویند چیزی را نمی توانیم اثبات کنیم و حکمت و کلام پایه ای ندارد . اگر به ایشان بگویی شما خود در آن کتاب تان به این مسائل استناد کرده اید ، پاسخ می دهند : آن کتاب را نه سال پیش نوشته ایم و دیگر از آن وضع بیرون آمده ایم ، پوست انداخته ایم و آنها را باور نداریم .

چاره این شبهه افکنی ها ، مراجعه به اهل فن و تشکیل مناظره های تلویزیونی است ، سال هاست پنبه این افکار شووینیستی (5) و این سفسطه ها (6) زده شده است . مطهری به دنبال این بود که اجازه ندهد چنین قارچ های سمی در جامعه برویند و تکثیر سرطانی بیابند .

بی شک اگر مطهری در بین ما بود ، گرچه اکنون روحش حضور دارد ، می گفت : " من عمر و جانم را در این راه فدا کردم تا تحریفی به وجود نیاید و در عقاید مردم فسادی شکل نگیرد . " او نسل جوان را از این تلاطم فکری و اعتقادی می رهانید و فریاد می زد اگر به راه من ایمان دارید ، همان را طی کنید ، البته باید از این خطرها استقبال کرد . (7)

 

پی نوشت:

1. پاسخ به سؤالات در جمع دانشجویان دانشگاه تبریز ، 1378/2/12

2. دهری به کسی می گویند که قائل به دهر به معنای زمان بوده و حوادث را مستند به دهر می داند . به عبارت دیگر کسی که به خدای مدبر جهان اعتقادی ندارد ، دهری نامیده می شود . اما الدهریة فالحس هو الذی اعتمدت علیه . (تهافت التهافت ، ص 141 . الکشاف ، ص 480

3. سخنرانی در مدرسه مروی تهران ، 1386/2/12

4. ابن کمونه ، عزالدوله سعد بن منصور بن سعد بن حسن بن هبة الله بن کمونه فلسطینی بغدادی ، دانشمند و فیلسوف اواخر قرن هفتم هجری صاحب تألیفاتی چون شرح تلویحات سهروردی ، تنقیح الابحاث فی البحث عن الملل الثلاث ، شرح اشارات ابن سینا و شرح الصائف سهروردی می باشد . وی صاحب شبهه مشهور در توحید است که ملا صدرا در شرح هدایه و لاهیجی در گوهر مراد آن را نقل و رد کرده اند . وفات وی به قولی در سال 683 هجری و به نقلی در سال 690 هجری اتفاق افتاده است . (گلی زواره)

5. واژه شووینیسم از نیکولا شون سرباز فدایی ناپلئون بناپارت گرفته شده است . علت این نام گذاری ، اطاعت بی چون و چرای شوون از ناپلئون بود . در زبان انگلیسی این لفظ کتابه ای برای هرگونه زیاده روی خود پرستانه به کار می رود .

6. سفسطه قیاسی است که از وهمیات مرکب باشد و برخی گفته اند در آن مشبهات نیز دیده می شود و غرض آن به غلط انداختن خصم و ساکت کردن اوست . به آن مغالطه هم می گویند و کسانی که سفسطه بازی می کردند به سوفسطایی معروف اند . (گلی زواره)

7. سخنرانی در دانشگاه تهران ،1369/2/19

 

"آفتاب مطهر"(۲۲)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31