ارتباط فرقان و سیا

گفتگو با حمیدرضا نقاشیان

علی مشکینی که در زندان خودکشی کرد، رابط بین گودرزی و آقای محمد ملکی رئیس اسبق دانشگاه تهران بود. دانشجویان پیرو‌خط‌امام در لانه جاسوسی با چسباندن تکه‌های کاغذ به هم نامه‌ای را پیدا کردند که مضمون آن نشان می‌داد که گروه فرقان از طریق سفارت آمریکا مورد عنایت و توجه سازمان جاسوسی سیا بوده است و ملاقات‌هایی هم با آقای محمد ملکی داشته‌اند.
بعد از اینکه آن‌ها این نامه را پیدا کردند، کیهان تیتر زد که رابطه گروه فرقان با آمریکا کشف شد. از اولین افشاگری‌های تسخیر‌کنندگان سفارت بود. ما این روزنامه را به داخل زندان بردیم و به بچه‌های فرقان نشان دادیم که چنین اتهامی هم علیه شما در جامعه مطرح شده است.
ساعت ۶ صبح روز بعد زندانبان‌ها به من خبر دادند که ما وقتی برای صبحگاه رفتیم آقایان را بیدار کنیم، دیدیم علی مشکینی از گوشه ملحفه خودش طناب درست کرده و آن را به دستگیره پنجره سلول بسته و خودش را حلق آویز کرده است.
بعد از این ماجرا بازجوئی‌های ما برای پیدا کردن ارتباطات فرامرزی فرقان عمق بیشتری پیدا کرد، باید شیوه ایجاد این ارتباط و آبشخور آن را از نظر اطلاع‌رسانی و تأمین بودجه پیدا می‌کردیم. از اینجا به بعد نوع بازجویی‌ها مقداری تغییر کرد و نهایتاً آقای لاجوردی به عنوان دادستان، تجسس جامع‌تر و عمیق‌تری را شروع کرد و نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان داد.
حتی تصمیم برای زود‌تر محاکمه شدن این‌ها به تعویق افتاد. برای اینکه از لانه‌جاسوسی خبری به ما اعلام شده بود و ما باید واقعی بودنش را کشف می‌کردیم، البته واقعیت این خودکشی کماکان در هاله‌ای از ابهام باقی ماند.
وقتی علی مشکینی خودکشی کرد، بعد از یک دوره بازجویی از او، همه ما تقریباً به این نتیجه قطعی رسیدیم که رابطه‌ای که بین فرقان و عوامل سفارت آمریکا در شرف تحقق و تشکل بوده از طریق او بوده و او هم این سر نخ را کور کرده تا اعضای دیگر مصون بمانند.
علی مشکینی در جلسات توابین حضور داشت و بحث می‌کرد و نقطه نظراتی هم داشت، ولی هنوز بروز نداده بود که این طرفی است یا آن طرفی؟ دلیل خودکشی او می‌توانست این باشد که می‌خواست همچنان گروه را حفظ کند یا نمی‌خواست خودش کاملاً افشا شود. شاید هم تحت تأثیر احساسات بود، ولی به هر حال این سر نخ مهم از دست ما رفت.
بعداً متهمی به نام جوادی، بخشی از موضوع را که می‌دانست بیان کرد، ولی دیر بود و همین‌ها موجب شد که دقت بیشتر و گسترده تری در مورد بازجویی‌ها صورت بگیرد و اگر کسی گفته باشد که آن‌ها محاکمه یا بازجویی نشدند، از قضایا بسیار بی‌خبر و غافل است.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.