چه کسانی از«۱۱ سپتامبر» نفع بردند؟
نویسنده:
بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)
۱. «لری سیلورستین»(۱)، میلیاردر یهودی، مالکیت مجموعه مرکز تجارت جهانی را دو ماه پیش از حمله ۱۱ سپتامبر خریداری کرده بود. مجموعه مرکز تجارت جهانی را خانواده «راکفلِر» تأسیس کرده بودند و مالکیت آنرا برعهده داشتند و در تاریخ ۳۳ سالهاش اولین بار بود که تغییر مالکیت میداد.
«لری»، رئیس «استیناف همگانی یهودیان»، بزرگترین سازمان صهیونیستی که در آمریکا به جمعآوری پول برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و پشتیبانی از آن میپردازد، بود. «لوئیس آیزنبرگ»(۲)، رئیس سابق «اداره بنادر نیویورک» و فردی که شخصاً بر مذاکرات برای واگذاری مالکیت مجموعه مرکز تجارت جهانی به «سیلورستین» به صورت اجاره ۹۹ ساله نظارت میکرد، نیز یکی از رهبران سابق «استیناف همگانی یهودیان» است.
اولین دستور «لری سیلورستین» در مقام مالک جدید مجموعه مرکز تجارت جهانی، تغییر شرکتی بود که مسئولیت امنیت مجموعه را برعهده داشت: شرکت امنیتی جدیدی که وی استخدام کرد «سکیوراکام»(۳) بود (اکنون نام آن را به «استراتاسک»(۴) تغییر دادهاند) «ماروین بوش»(۵)، برادر «جرج دابلیو بوش»، عضو هیأت مدیره این شرکت و «ریت واکر سوّم»، پسرخاله جرج و ماروین بوش، مدیرعامل آن بود. به گفته منابع غیررسمی، «سکیوراکام» نه تنها امنیت الکترونیکی مرکز تجارت جهانی، بلکه امنیت «فرودگاه بینالمللی» و «خطوط هوایی آمریکا» را، دو مرکز که در حملات ۱۱ سپتامبر نقش کلیدی داشتند، تأمین میکرد.
با وجود اینکه «سیلورستین» صرفاً مستأجر ساختمانهای مرکز تجارت جهانی بود، تنها کسی بود که از قرادادهای بیمه منعقد شده نفع برد. وی دو ماه پیش از فاجعه، مبالغ بیمه نامهها را افزایش داد. مبلغ بیمه ۶/۳ میلیارد دلار بود، اما وی بند مبهمی را در بیمهنامه گنجاند که به وی امکان داد دو برابر این مبلغ را ادعا کند، ۶/۳ میلیارد دلار برای هر «حمله»! نیز، بازسازی مرکز تجارت جهانی را به «دانیل لایبسکیند»، معمار یهودی «موزه یهود برلین»، واگذارکردهاند.
۲. اولین واکنش بینالمللی آمریکا به ماجرای یازده سپتامبر، بمباران افغانستان بود؛ برپایه این فرض که افغانها در حمله دست داشتهاند. در نتیجه این واکنش، صنعت هروئین افغانستان احیا گردید و این کشور به بهشت کارتلهای محلی و بینالمللی مواد مخدر تبدیل شد. بیتردید جنگ در اعصار مختلف برای برخی از صنایع سودآور بوده است. بیشتر تاریخ نگاران جنگ میگویند که سود پیامد اجتنابناپذیر جنگ برای سوداگران مرگ است.
۳. جالب توجه است کشورهایی که آمریکا در «جنگ علیه تروریسم» به آنها حمله کرده، سرزمینهای دارای ذخایر استراتژیک نفت و گاز میباشند، ذخایری که «کنترل» آنها برای تمدن صنعتی آمریکا و کمپانیهای بزرگ نفتی ضروری است. طرح آمریکا برای ساخت خط لوله نفت را به یاد بیاورید که قرار بود نفت و گاز دریای خزر را با عبور از افغانستان و پاکستان و اقیانوس هند به آمریکا منتقل کند.
۴. برخی از مدافعان سیاستهای اقتصادی افراطی مبتنی بر اقتصاد آزاد، مانند «پل برمر»(۶)(اولین حاکم نظامی آمریکا در عراق)، برای ترویج نظام بازار آزاد بر اساس اصول اقتصادی نولیبرالیستی تلاش کردند قانون اساسی عراق را بازنویسی کنند تا به آسانی بتوانند منابع این کشور را تصاحب کنند. اگر سابقه روابط آمریکا با صدامحسین را مرور کنید متوجه میشوید آمریکاییها تا زمانی که صدام کمپانیهای نفتیشان را از عراق بیرون نکرده بود، با وی مشکلی نداشتند. در واقع آنها سهم «شیر» را از غنائم طلب میکردند.
۵. دولتمردان راستگرای آمریکا، بهخصوص راستگرایان مسیحی و یهودی، که اسلامهراسی را ترویج میکنند از ماجرای ۱۱ سپتامبر سود بردند. این راستگرایان مذهبی بهمنظور جلوگیری از تأثیرگذاری مسلمانان بر فرهنگ غرب، پس از یازده سپتامبر یک جنگ تبلیغاتی دائمی علیه مسلمانان در سرتاسر کشورهای غربی به راه انداختهاند.
۶. تفکر تمامیتخواه در آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر مجال یافت با بهرهگیری از «ترس» جدیدی به نام تروریسم، آزادیهای مدنی را محدود کرده، از بین ببرد. در اثر زیرنظرگرفتن شهروندان به نام «امنیت داخلی»، آمریکا بیش از پیش به کشوری فاشیستی تبدیل شده است. تفکر تمامیتخواه، جاسوسی از شهروندان توسط «شرکتهای خصوصی» را مجاز میکند؛ شرکتهایی که از جامعه مالیاتدهنده پول میگیرند تا از اعضای آن جاسوسی کنند و سوابق آنها را ضبط کنند، در حالی که خود از پرداخت مالیات معاف میباشند. اوباما و تیم او برای ایجاد تغییرات واقعی و اساسی وضع موجود هیچ کاری نکردند و در واقع باید گفت آنها بر این استبداد افزودند.
پی نوشت
۱. Larry silverstein.
۲. Lewis Eisenberg .
۳. Securacom.
۴. Stratesec.
۵. Marvin Bush .
۶. Paul Bremer.